Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

    بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرور فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵: یک دور کامل

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      از شلیته‌های قاجاری تا پیراهن‌های الهام گرفته از ستارگان دهه‌ی سی آمریکا

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | در دنیای تو ساعت چند است؟

      ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    ادبیات

    عشق واقعی برای شکوفا شدن زمان می‌خواهد / گفتگوی اختصاصی با فرانسس میرالس نویسنده عشق با حروف کوچک

    شیوا اخوان رادشیوا اخوان راد۲۴ بهمن , ۱۴۰۲
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    فرانسس میرالس
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    داستانِ «عشق با حروف کوچک» با سموئل استادِ منزوی زبان آلمانی، شب سال نو در بارسلونا، شروع می‌شود. سموئل با احساس تلخکامی از این که عمرش به نیمه رسیده و سال‌های باقی مانده‌ی زندگی‌اش نوید چندانی برای تغییر نمی‌دهند به رختخواب می‌رود. او به طور غافلگیرکننده و با سیری از وقایع به ظاهر جزئی به این بصیرت می‌رسد که اتفاقات کوچک که اغلب نادیده گرفته می‌شوند چقدر می‌توانند مهم باشند. به نقل از رابرت برولت در ابتدای کتاب «عشق با حروف کوچک» می خوانیم: «از چیزهای کوچک لذت ببر چرا که روزی خواهد آمد متوجه خواهی شد که چیزهای بزرگی بودند.»

    با فرانسس میرالس در مورد «عشق با حروف کوچک»، روابط انسانی در دنیای امروز، زندگی پس از مرگ، تجربه رازآلود همزمانی‌ها و فلسفه «وابی‌سابی» گفتگو کرده‌ام که در اینجا می خوانید. «عشق با حروف کوچک» نیز با ترجمه گلی امامی از سوی نشر نیلوفر منتشر شده است.

     

    قصه‌ی «عشق با حروف کوچک» درباره مرد غمگینی است که وسط دنیای کوچک رقت‌انگیز خودش گیر افتاده. زندگی‌اش تکراری است و هر روز همان کارهای روزهای پیش را انجام می‌دهد تا لحظه‌ای که گربه‌ای به خانه‌اش می‌رود و آن‌جا را ترک نمی‌کند و بعد همه چیز برای سموئل تغییر می‌کند.بر خلاف سموئل، اگرچه تجربیات عجیب و غریبی هم داشته‌ام هیچوقت با گربه‌ای مواجهه نشدم که زندگی‌ام را کن فیکون کند.چون صبور نیستم؟ یا اینکه داستان شما در ژانرِ افسانه‌ها است؟

    دوست دارم از تجربیات عجیب‌ات بشنوم، شیوای عزیز. شاید با گربه‌ای رو به رو نشوی اما یک مواجهه معنادار با یک انسان می‌تواند تحول قابل توجهی را ایجاد کند. بیشتر از صبور بودن یا صبور نبودن، معتقدم باید از محدوده‌ی امن خودمان خارج شویم. در ماجراجویی زندگی، با لحظات سرنوشت‌ساز و حساسی رو به رو خواهیم شد. نباید بدون تلاش و با منفعل ماندن، انتظار دست یافتن به دگرگونی را داشته باشیم.

     

    «عشق با حروف کوچک» روح جادویی دارد. متعلق به زمانی است که هنوز انقدر ماتریالیست نشده بودیم، مفهومی به نام عشق، مقدس بود و آدم‌ها حتی اگر همدیگر را ترک می‌کردند به خاطر عشق ترک می‌کردند نه پول. بخشی از شیرینی کتاب برای من، به تصویر کشیدنِ عشق به شکلی است که مدلِ رمانتیک آن را در فیلم‌های قدیمی دیده‌ایم و شنیده‌ایم که «با تو می‌مانم چه در فقر چه در ثروت، در سلامت و در بیماری» بس که کمیاب است و بعید.

    عشق مقدس هنوز وجود دارد. افراد ایده‌آلیست زیادی وجود دارند که مشتاق چنین عشق بی قید و شرطی هستند. فقط باید با افرادی با حساسیت و تفکرات و احساست مشابه در ارتباط قرار بگیری.

     

    وقتی در «زیباترین جای جهان این جاست»، صحبت ارواح و فرشتگان می‌شود و در «عشق با حروف کوچک» گابریلا می‌گوید ته فنجان‌های ژاپنی، قسمتی که نمی‌توانی ببینی، آن جایی است که خدا نگاه می‌کند. تصور کردم شما به تمام نشدن ما بعد از مرگ باور داری. چند روز گذشته به دنبال تسلی برای از دست دادن یکی از عزیزانم، «مساله مرگ و زندگی» یالوم را خواندم که باورش این است بعد از مرگ فیزیکی، آگاهی و حافظه مطلقاً از بین می‌رود و باور به روح از آن خرافات است.

    من هم مثل دکتر یالوم شخصا انتظار زندگی دیگری را بعد از این زندگی ندارم. من آدم معنوی و در عین حال بسیار مادی هستم. خدای من نیکی کردن به مردم است. من خودم شخصا هرگز حضور یک قدرت برتر که زندگی انسان‌ها را کنترل کند را تجربه نکرده‌ام. به همین دلیل، به زندگی پس از مرگ اعتقادی ندارم. البته این فقط شهود من است. فقط زمانی که از دروازه‌های مرگ عبور کنیم می‌توانیم به یقین برسیم.

     

    پایان رمان شما خوانندگان را با احساس امید مواجه می‌کند. فکر می‌کنید عشق همیشه در دسترس است؟ یا برای رسیدن به آن، نیاز به تلاش و کاوش مداوم داریم؟

    در دسترس است، اما برای پیدا کردنش باید خودت هم قدمی برداری و ریسک کنی. دنیل جانستون Daniel Johnston در این آهنگ خیلی خوب گفته:

    عشق واقعی آخر سر تو را پیدا می‌کند

    می‌فهمی چه کسی واقعاً مراقب تو بود

    ناامید نشو، می‌دونم که پیدایش می‌کنی

    اما تا آن وقت تسلیم نشو

    عشق واقعی آخر سر تو را پیدا می‌کند

    اما یک شرط دارد

    فقط اگر در جست و جویش باشی می‌تواند تو را پیدا کند

    چون عشق واقعی خودش هم در جستجو است

    اما چطور می‌تواند تو را پیدا کند

    اگر خودت را بی‌پرده عریان نکنی،

    عشق چطور تو را پیدا کند

    ناامید نشو، می‌دونم که پیدایش می‌کنی

    تا آن وقت تسلیم نشو

    عشق واقعی آخر سر تو را پیدا می‌کند

    فرانسس میرالس 

    خودتان هم مثل سموئل چنین تجربه بکری از عشق را داشتید؟

    بله، تقریبا تا 25-26 سالگی این نگاه معصومانه به عشق را داشتم. وقتی بچه بودم، تجربه‌ای بسیار شبیه به تجربه سموئل با آن دختر را داشتم و سال‌ها بعد در حین عبور از چراغ خیابان، دوباره او را دیدم.

     

    «عشق با حروف کوچک» به زیبایی ارتباطات ناگفته بین افراد را به تصویر می‌کشد. به نظر شما در عصر دیجیتال، ارتباطاتِ انسانی چگونه تحت تأثیر قرار گرفته و تواناییِ ما در ایجاد روابط درست، چقدر تحت تاثیر این تکنولوژی قرار گرفته؟

    ورودی‌هایی را که در هر دقیقه دریافت می‌کنیم چندین برابر شده است و همین توجه به تجربیات و روابط واقعی را دشوارتر می‌کند.

     

    شاید باید ساعت‌های زیادی اینستاگرام، فیس بوک، وتس‌اپ و سایر فضاهای مجازی را تعطیل و زندگی کرد. چون این چیزی که تجربه می‌کنیم کمترین شباهت را به زندگی واقعی دارد.

    بله، اما انتخاب چنین پرهیزی از فضای دیجیتال، یک تصمیم شخصی است. آنچه من فکر می‌کنم این است که این فناوری‌ها مدت زمان زیادی نیست که در دسترس قرار گرفته‌اند و انسان‌ها باید یاد بگیرند که به‌جای اینکه به آن معتاد شوند، از آن‌ها به عنوان ابزار استفاده کنند.

     

    مشکل اصلی روابط امروزی چیست؟

    مشکل اصلی روابط امروزه این است که ما صبور نیستیم. به همین دلیل است که بسیاری از افراد دائماً پارتنرشان را عوض می‌کنند. ما می‌خواهیم همه چیز فوراً درست عمل کند ولی عشق واقعی برای شکوفا شدن، ریتم و زمانِ خاص خودش را دارد. راه حل این است که فردی را پیدا کنید که بخواهید رابطه بلندمدتی با او داشته باشید و با هم در مسیر زندگی قدم بگذارید.

     

    دلم می‌خواهد از یکی از تجربه‌های تلخم برایتان بگویم. ده آذر(1 دسامبر) پدرم این دنیا را ترک کرد و ده آذر، تاریخِ تولدِ آدمی است که تا مدت‌ها می‌ترسیدم اسمش را پیش خودم هم به زبان بیاورم و برایش اسم مستعار هیولا را گذاشته بودم. به معنای این همزمانی فکر کردم. کمرنگ‌تر شدن آن خاطرات تروماتیک؟ البته که با گذشت زمان کمرنگ شده بود اما این تصادف برایم بازتولید یک علامت سوال بزرگ بود.وقتی دوباره کتاب «عشق با حروف کوچک» را دست گرفتم که تورقی بکنم دلم می‌خواست از شما در مورد این تصادف و همزمانی بپرسم، از آن‌جایی که باور دارید هیچ چیز در این جهان اتفاقی نیست.

    اول از همه برای از دست دادن پدر عزیزت متاسفم. پدرت در وجودِ تو ادامه پیدا می‌کند. کلماتش، خاطرات و لحظات مشترک‌تان، نگاهش به زندگی، عشقش….همه این‌ها در تو هست و حالا هر جایی که بروی، پدرت با توست. پس، او زنده است.همزمانی‌ها همیشه رمزآلودند. آن‌ها سعی می‎کنند چیزی به تو بگویند که فقط خودت می‌توانی آن را تفسیر کنی. آن چه در مورد 1 دسامبر(10 آذر) با من در میان گذاشتی خیلی تأثیرگذار است… برای من درس همزمانی‌ها این است که باید به جزئیات کوچک توجه کنیم، چون آن‌ها سرنخ‌هایی را برای مسیر زندگی‌مان به ما می‌رسانند.اگر به دنبال الهام هستی، کتابِ «دفترچه سرخ» پل استر را بهت پیشنهاد می‌کنم. پر است از اتفاقاتی شبیه به آن چه برای تو افتاده.

     

    در یکی از پادکست‌هایتان در مورد بخشش و ذهنیت متمرکز بر زمان حال مردم اکیناوا صحبت می‌کردید. ممکن است برایم بیشتر بازش کنید؟

    آن‌ها فلسفه بخشش را تمرین می‌کنند. آنها به گذشته و به آنچه اتفاق افتاده است فکر نمی‌کنند. این کار به آن‌ها اجازه می‌دهد در زمان حال زندگی کنند و با هر کسی، حتی آمریکایی‌هایی که در جزیره زندگی می‌کنند، روابط بی غل و غشی داشته باشند. آنها یک ضرب‌المثل بسیار زیبا دارند: Ichariba chode، یعنی «اگر یک بار همدیگر را ببینیم، برای همیشه برادر و خواهر همیم.»

     

    پیشنهادی برای گنجاندن این عناصر کلیدی در زندگی مدرنِ شهری دارید؟

    مسئله این است که آگاهی‌تان چقدر تکامل یافته باشد. رسیدن به این مرحله آسان نیست.

     

    وقتی که گابریلا در کافه با سموئل درباره ژاپن صحبت می‌کرد، با یادآوری خاطره‌ای بسیار دردناک از زمان حضورش در آنجا، اشک در چشمانش پر شد. حالا که فرصت صحبت با خالق رمان را دارم، کنجکاو شده‌ام که علت اصلی غم او را بدانم.

    در قسمت دوم رمان «وابی سابی» متوجه می‌شوی. نمی‌خواهم جزئیات قصه را برایت فاش کنم !

     

    مانند کتاب «ایکیگای»، برای خودتان و عزیزانتان، در بارسلونا جمعی از افراد صمیمی که از همدیگر حمایت می‌کنند و برای مناسبت‌های مختلف دور هم جمع می‌شوند و تولدها را جشن می‌گیرند تشکیل داده‌اید؟ داشتن چنین جامعه‌ای یا تعلق به آن واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد. چون به زندگی مردم معنا می‌دهد و مهم‌ترین معنا این است که مسئول شادی دیگران هستی.

    من جمع بسیار خوبی از دوستان و هنرمندان دارم (دعوتت می‌کنم که به جمع ما بپیوندی) برای مثال برای آنها کنسرت‌های خصوصی، جلسات کتاب‌خوانی و فعالیت‌های دیگر را برنامه‌ریزی می‌کنم. یک حلقه فرهنگی داریم و این موضوع همه ما را بسیار خوشحال می‌کند.

    فرانسس میرالس

    ممکن است در مورد «وابی سابی» بیشتر برایم بگویید.

    در جلد دوم کتابم دیدگاه بسیار خوبی در موردش پیدا خواهی کرد. روح ژاپنی وابی سابی چیزی را که شبیه طبیعت است زیبا می‌داند که می‌توان آن را در سه اصل خلاصه کرد:

    1. هیچ چیز کامل نیست.
    2. هیچ چیز تمام نشده است.
    3. هیچ چیز برای همیشه ماندگار نیست.

    در مورد انسان‌ها، آگاهی از نقصی که داریم به ما فروتنی می‌دهد. پذیرشش، ما را از تحمیل انتظارات بالای ناسالم به خود، از وسواس و دغدغه‌خاطر در مورد کمالی که در طبیعت و در نتیجه در انسان وجود ندارد، رها می‌کند. پذیرش نقص خود، شخصیت منحصر به فرد هر فرد، به معنای همنوایی و انطباق با هنجارها و انتظارات اجتماعی نیست. برعکس، مسیری را نشان می‌دهد که ما می‌توانیم به عنوان انسان تکامل پیدا کنیم. کسانی که معتقدند به برتری دست یافته‌اند، علاوه بر در اشتباه بودن – همیشه جا برای رشد و پیشرفت وجود دارد – انعطاف‌پذیری هم ندارند. آنها در حقیقتِ مطلق و ذهنی خود گیر کرده‌اند که جایی برای رشد باقی نمی‌گذارد. چنین فردی موجودی بی‌انعطاف و فسیل شده است. موجودی راکد.

    اصل دوم وابی سابی دقیقاً به ما یادآوری می‌کند که هیچ چیز تمام نشده است. انسان نیز همانند طبیعت که در میان چرخه‌های تولد و مرگ، بی‌نهایت و بی‌پایان تغییر می‌کند، پویا است. خود بودا یک بار شخصا گفت: «من تا ابد از نو شروع می‌کنم.»

    روح وابی سابی در زندگی عبارت است از تشخیص نقص‌های خود، پذیرش یادگیری مداوم، با این فرض که هر چیزی همچنان قابل دست‌یابی است و در نتیجه هر چیزی را هنوز می‌توان تجربه کرد و از آن لذت برد. سومین اصل وابی سابی درک ماهیت زودگذر هر چیزی است که وجود دارد، مفهومی که ما را به ذن باز می‌گرداند. دوباره به بودا برگردیم وقتی که از رنج صحبت می‌کرد. او اشاره کرد که یکی از علل رنج بردن این است که انسان دوست دارد چیزی که در اصل موقتی است دائمی باشد. جوانی به سرعت سپری می‌شود و به دورانِ بزرگسالی و سپس به پیری می‌رسد. تلویزیون فوق‌العاده‌ای که به تازگی خریده‌اید در مقایسه با مدل‌های پیشرفته‌تر خراب می‌شود یا از رده خارج می‌شود. شخصی که بسیار جذاب و سرگرم‌کننده به نظر می‌رسید دیگر ما را غافلگیر نمی‌کند یا شاید ما نسبت به او احساس دوری می‌کنیم چون مانند دو شاخه‌ی درخت، مسیرهای متفاوتی را پیش می‌گیریم. با فرض اینکه هیچ چیز برای همیشه ماندگار نیست، به جای اینکه غمگین شویم، برعکس تشویق می‌شویم که برای زیبایی لحظه ارزش قائل شویم چون این تنها چیزی است که می‌توانیم اینجا و اکنون در آغوش بگیریم. دعوتی است برای نهایتِ بهره را از لحظه اکنون بردن. فکر کنیم که ممکن است این قدم زدن، آخرین قدم زدن‌مان در پارک باشد و آن را به عنوان خداحافظی با زندگی تجربه کنیم، آن‌وقت ارزشش بی حساب و کتاب می‌شود و قیمتِ تمامِ پیاده‌روی‌های دنیا را پیدا می‌کند. همانطور که فنجان ناقص و شکسته از منظر زیبایی‌شناختی، از نظر ژاپنی‌ها ارزشمندترین است، برگ خشکی که در شرف افتادن از شاخه برهنه است، احساسات بیشتری را در مقایسه با یک چمنزار سرسبز پر از گل برمی‌انگیزد. این جادوی وابی سابی است که با پیشکشِ افق جدیدی از درک و آگاهی عمیق‌تر، رشد و رضایت، به زندگی ما الهام می‌بخشد.

     

    و فیلم‌ها و کتاب‌هایی که شما را تحت تاثیر قرار داد؟

    خیلی طولانی می‌شود، بهتر است در گفتگویی رو در رو با یک فنجان چای جوابت را بدهم. اما چند موردی که اخیرا دیدم را بهت می‌گویم. من فیلم‌های «برگ‌های ریخته شده» (آکی کوریسماکی) و «انجمن برف» (جی. ای. بایونا) را هر کدام به دلایل متفاوتی دوست داشتم. در مورد کتاب، مقاله‌ای با عنوان «نوع بشر» (Humankind  ) نوشته روتخر برگمان را توصیه می‌کنم. به تو امید و الهام زیادی می‌دهد.

     

    به فیلم «انجمن برف» اشاره کردید. یکی از جملات فیلم این بود که جواب درون خودته. متوجه‌ام سوال‌هایی مانند تناسخ، زندگی بعدی یا وجود روح، خیلی سوال‌های پخته‌ای نیستند! جواب همه این سوال‌ها در خود ما است.

    بله، به این می‌گویند لحظه روشنگری.

    فرانسس میرالس

    و در ضمن یاد «عشق با حروف کوچک» افتادم که والدمار برای سموئل تعریف می‌کند که در اوشوآیا در آرژانتین به دنبال کشف مکانی‌هایی بکر به پرتگاهی 30 متری می‌رسد و از لبه‌اش سقوط می‌کند. درجه برودت 15 درجه زیر صفر است. به نظرم رسید تجربه‌ای شبیه به فیلم «انجمن برف» را داشتید؟

    این ماجرا را یک هیپی مسن اسلوونیایی زمانی که در اروپای شرقی زندگی می‌کردم برایم تعریف کرد البته تجربه او به اندازه بازماندگان لس آندس(شهرستانی‌ در شیلی است که در استان لوس آندس واقع شده ‌است)دراماتیک نیست.

     

    شناخت شما از کشور ایران و ادبیات و سینما و فرهنگش چقدر است؟ تا به حال به ایران سفر کرده‌اید؟

    من فقط عباس کیارستمی را می‌شناسم و متاسفانه هنوز آثار نویسندگان ایرانی را نخوانده‌ام. شاید تو یک کتاب خوب به من معرفی کنی! (لطفاً داستان غم انگیزی نباشد) من هرگز به ایران سفر نکرده‌ام، اما از دوستانم که به ایران سفر کرده‌اند شنیدم که کشوری فوق‌العاده پر از مردم مهمان نواز است.

     

    دایی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشک‌زاد را بهتان معرفی می‌کنم. رمانی است طنازانه با ادبیاتی غنی که ناصر تقوایی بر اساس این رمان، سریال به‌یادماندنی‌ای را در سال های قبل از انقلاب ایران ساخت.

    یادم می‌ماند!

     

    کدام فیلم عباس کیارستمی را بیشتر دوست داشتید؟

    فقط خیلی وقت پیش، «زیر درختان زیتون» را دیدم و به نظرم بسیار زیبا بود.

     

    از وقتی که برای این مصاحبه گذاشتید یک دنیا ممنونم.

    خیلی ازت ممنونم!

    داستان مصاحبه عشق با حروف کوچک فرانسس میرالس
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیرمق‌های پایانی ابرقهرمان / درباره «قصاص» ساخته نیمرود آنتال 
    مقاله بعدی مک گافین هیچکاکی در «اتاق معلمان»
    شیوا اخوان راد

    مطالب مرتبط

    بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

    آیلین هاشم‌نیا

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    محمدرضا صالحی

    داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

    فینیکس
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

    بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.