نام سیستان و بلوچستان این بار نه بهخاطر محرومیت بلکه بستر طراحی مدرسه جدگال، بر سر زبانها افتاد. مدرسه جدگال، واقع در روستای سیدبار از توابع چابهار در استان سیستان و بلوچستان، یکی از نمونههای موفق معماری اجتماعی و پایدار است که توسط دفتر معماری «داز» طراحی شده است.
نگاهی اجمالی بر این پروژه در ابتدا متفاوت بودن معماری در فرم اثر را به ما منتقل میکند، طراحی پنچرههایی با فرم منحنی در دل اقلیم گرم و خشک، معماری این پروژه بهطور آگاهانه به شکلی ساختار شکنانه از محدودیتها و ضعفهای مدرسههای قدیمی منطقه فاصله گرفته است.
تحقیقات گروه معماری نشان داد که مدارس قدیمی این روستا پنجره نداشتند، اما در این پروژه از بازشوهای متعدد برای تهویه و نور استفاده شده است. همچنین طراحی حیاطهای کوچک بین فضاها، محیطی امن و مناسب برای بازی کودکان فراهم کرده است
با دقت در این طراحی به مشارکتی بودن این پروژه پی میبریم، اما طراحی مشارکتی چیست و چه نمونههای تاریخی برای آن وجود دارد؟
از نمونههای طراحی مشارکتی با مردم میتوان به طرح معروف حسن فتحی اشاره کرد. حسن فتحی معمار برجستۀ مصری بود که به دلیل معماری انسانی، پایدار و متناسب با محیطزیست در مناطق روستایی شناخته میشود. او باور داشت که معماری باید با فرهنگ، اقلیم و نیازهای مردم محلی همخوانی داشته باشد و بهخصوص به احیای روشهای سنتی ساختوساز علاقهمند بود.
یکی از پروژههای برجستۀ او، روستای قرنه در مصر بود. هدف از این پروژه، اسکان مجدد خانوادههایی بود که به آنها اجازه میداد زندگی بهتری داشته باشند. او توانست با مشارکت مردم محلی و در نظر گرفتن زیباییشناسی بومی ساختمانهایی را با مصالح اقتصادی طراحی کند که منعکسکننده سبکهای سنتی معماری مصری بود. او به پایداری و احترام به طبیعت اهمیت میداد و از ساختوسازهای صنعتی و استفاده از مصالح مدرن که ممکن بود محیط را تخریب کنند، پرهیز میکرد.
به یاد نمیآورم آخرینباری را که کودکان در طراحی معماری مدرسهشان شریک بوده باشند! در طراحی این مدرسۀ روستا، کودکان با کشیدن نقاشی از مدرسه دلخواه خود در طراحی سهیم شدند. همچنین اهالی روستا در تأمین هزینهها، ساخت بخشهایی از مدرسه و یادگیری نحوۀ تعمیر و نگهداری مشارکت کردند. در این پروژه مفهوم طراحی مشارکتی با مردم ، معنای دیگری در بین پروژههای ایرانی گرفت. علاوهبر این، در هماهنگی با روش توسعۀ مبتنی بر مشارکت اجتماعی، اهالی روستا در ساخت مدرسه بهعنوان کارگران ساختمانی کمک کردند. اما نقش آنها تنها به این محدود نشد؛ خانوادههای روستا از طریق کمکهای مالی و فروش محصولات سوزندوزی به تحقق این پروژه کمک کردند. بدین ترتیب، این مدرسه با مشارکت عمومی ساخته شد و حمایت و رضایت تمامی اهالی روستا را به دست آورد.
در دوران معاصر، با توجه به چالشهای بزرگی مانند تغییرات اقلیمی، کمبود منابع طبیعی و افزایش جمعیت، نیاز به طراحی معماری پایدار بیش از پیش حس میشود.
طراحی پایدار، علاوهبر کاهش هزینهها در بلندمدت، مسئولیتپذیری در قبال جامعه و محیطزیست را نیز تقویت میکند. این رویکرد میتواند به تقویت اقتصاد محلی و کاهش نابرابریها کمک کند.
انتخاب معقول مصالح عامل مؤثری در چرخۀ پایداری این پروژه معماری است. استفاده از مصالح بومی مانند خاک رس و مواد محلی برای کاهش هزینهها و هماهنگی با محیطزیست، همچنین بهرهگیری از تهویۀ طبیعی و دیوارهای دایرهای با بازشوهای بزرگ برای ایجاد جریان هوا و نور طبیعی و طراحی سازهها با استفاده از قالببندی بتنی مقاوم در برابر زلزله از نکات مهم انتخاب درست مصالح این پروژه است.
لایۀ نهایی پوشش، مادهای نیمهمحلی است که از ترکیب سیمان و خاک محلی به نام «سیمگل» تهیه شده است. این ماده علاوهبر جلوگیری از زنگزدگی در اثر سیل و باران شدید، با رنگها و بافتهای محیط اطراف نیز هماهنگی ایجاد میکند. در صورت تخریب یا ترکخوردگی، تعمیر این پوشش بهسادگی توسط اهالی روستا امکانپذیر است.
نقش اجتماعی و فرهنگی
در این روستا که مردم اکثرا با محرومیتهای اجتماعی روبهرو هستند، به گفتۀ معمار، تلاش شده تا ذهنیت فقر جای خود را به حس مشارکت، خلاقیت و تعلق بدهد.
همچنین فضاهایی که بهسادگی طراحی شده بهراحتی بهعنوان فضایی برای تعامل مردم محلی عمل میکند. طراحی کلاسها بهگونهای است که به یکدیگر متصل باشند و حس تعامل را تقویت کنند، حیاط مرکزی برای تجمعهای اجتماعی و برگزاری رویدادها استفاده میشود. امکاناتی که اینگونه طراحی در اختیار ما میگذارد علاوهبر فضای تعامل، آزادی رفتوآمد در مدرسه را بهخوبی امکانپذیر میکند.
فرآیند طراحی و هدف پروژه
تیم معماری به سرپرستی آرش علیآبادی چندین ماه را برای مطالعه و بررسی سایت این پروژه اختصاص داده است. این مسئله نقطۀ پُررنگی در فرایند طراحی این پروژه است.
این پروژه با تلاشی برای تغییر لایههای فکری و اجتماعی روستاییان، توانمندسازی زنان روستایی، ایجاد مشارکت عمومی و تبدیل آن به اهرمی برای ساخت مدرسه آغاز شد.
سرانجام، با به چالش کشیدن مفهوم سیاسی و اجتماعی مرز (دیوار) میان ارادۀ آزاد و اجبار در حضور مدرسه – در جامعهای که بهطور سنتی تحت سلطۀ استبداد بوده است – توانست بر ذهنیت اکثریت روستاییان، که در ابتدا با ساخت دیوار مخالف بودند، غلبه کند و مدرسه را به مرکز محله و محل تجمع همۀ ساکنان تبدیل نماید. این پروژه بهعنوان تمرینی برای تأثیرگذاری معماری در گذار به دموکراسی عمل کرده است.
اهمیت و تأثیر پروژه
با توجه به تعداد دانشآموزان نسبت به معلمان در این روستا و رعایت استانداردهای نوسازی مدارس، این مدرسه به چهار کلاس نیاز داشت. در طراحی کلاسها، هر دو کلاس با اندازههای مختلف به یکدیگر متصل شدند. در بزرگترین گروه، فضایی میانی وجود دارد که به دانشآموزان کوچکتر امکان میدهد به کلاس بزرگتر ملحق شوند و از آموزش یک معلم، که به دلیل محدودیت نیروی انسانی ضروری است، بهرهمند شوند. همچنین این فضا فرصتی برای تعامل با دانشآموزان مقاطع بالاتر فراهم میکند.
فرم دایرهای حیاط مدرسه و نحوۀ قرارگیری کلاسها بر اساس مفهوم محوری آموزش طراحی شده است، به معنای «یادگیری در کنار هم» بدون سیستمهای سلسلهمراتبی و به سبک دموکراتیک. چیدمان چرخشی کلاسها و اتصال آنها در گوشهها، امکان جریان هوا بین کلاسها را فراهم میکند و حیاطهای کوچک فرعی برای انجام کارهای گروهی و فعالیتهای بیرونی ایجاد میکند.
مدرسه نهتنها مکانی برای آموزش کودکان، بلکه نقطهای برای گردهمایی و یادگیری برای همه افراد روستا است.
در حال حاضر، این مدرسه علاوهبر عملکرد آموزشی، کاربردهای دیگری نیز دارد، از جمله بهعنوان محل بازی کودکان در ایام تعطیل و شبها، مکانی برای گردهمایی اهالی روستا و خانوادههایشان، فضایی برای تماشای گروهی فیلم و فوتبال، کتابخانه و اقامتگاه گردشگری. مدیریت و نگهداری مدرسه توسط تیمی از اهالی روستا و معلمان انجام میشود و بخشی از درآمد حاصل از بخشهای گردشگری و سوزندوزی صرف نگهداری آن میشود. به این ترتیب، مدرسه با مشارکت اهالی ساخته شده و در نهایت نیز توسط خود آنها نگهداری میشود. این اقدامات حضور آنان را در عرصههای اجتماعی و اقتصادی روستا تقویت کرد و به دیده شدن زنان بهعنوان افراد مؤثر در جامعه کمک نمود. این پروژه نشاندهنده تأثیر معماری بر ارتقاء کیفیت زندگی در مناطق محروم است
مدرسه جدگال، نمونهای الهامبخش از طراحی معماری اجتماعی است که نیازهای واقعی مردم محلی را پاسخ داده و بهعنوان الگویی موفق در پروژههای توسعۀ روستایی معرفی شده است. این مدرسه، نهتنها فضایی برای آموزش، بلکه مکانی برای همبستگی اجتماعی و فرهنگی است که روحیۀ خلاقیت و تعامل را در جامعه تقویت میکند.
جوایز و افتخارات
این پروژه با تأکید بر همکاری جامعۀ محلی و استفاده از اصول پایداری، توانسته جایزههای معتبر بینالمللی مانند جایزۀ آقاخان (2019-2020) و جایزۀ ریبا را کسب کند، این پروژه برندۀ جایزۀ آقاخان برای معماری تأثیرگذار بر جوامع محلی شد. به گفتۀ داوران جوایز به پروژههایی تعلق گرفت که همراه با حس بخشندگی بهترین طراحی برای حمایت از جوامع محلی را در پاسخ به محیط داده باشند.
***
منبع