نام و جایگاه فریدون شهبازیان در قلمرو هنر ایرانی، چندوجهی است. چنانکه میتوان او را نقطه وصل و پیوند موسیقی و سینما دانست. از آن دست آهنگسازانی که آثارش نهفقط در عرصۀ موسیقی که در جهان سینما هم جاودان شده و خاطرات بسیاری ساخته است. او به موسیقی متن فیلم و سریال اعتبار بخشید و غنیترش کرد. شهبازیان بیشک یکی از میراثداران موسیقی فیلم در سینمای ایران است که با نغمههای درخشان و دلنشین خود جانی تازه در کالبد موسیقی این سرزمین دمید، از جمله در موسیقی فیلم. آثار او هویت بخش فرهنگ شنیداری ایران زمین است و سینمای ایران از این شانس برخوردار بود که از این میراث و گنجینۀ گرانقدر بهره ببرد. با ابداعات خود همواره جایگاهی خاص در صحنۀ موسیقی مدرن ایران داشت. نسلی از موزیسینهای دهۀ پنجاه که در تولید آلبومهای گوناگون حضور داشتند، خیلی زود جذب سینمای دهۀ شصت شده و آثار درخشانی را رقم زدند. تماشاگران علاقهمند سینمای ایران نیز با ملودیها خو گرفته و به مرور قادر به تشخیص نام آهنگساز آن شدند.
غلبۀ سینمای ملودرام بر سایر ژانرها نیز دست آهنگسازها را برای تولید ملودیهایی که بار عاطفی فیلم را غنیتر میکرد باز میگذاشت. فریدون شهبازیان یکی از شناختهشدهترین آهنگسازهای سینمای ایران بهویژه در دهۀ شصت و هفتاد بود؛ دورهای که تولید در بخش خصوصی رونق بیشتری داشته و تهیهکنندگان از موسیقی بهعنوان عاملی برای فروش بیشتر کارهایشان بهره میبردند. شهبازیان که دورۀ درخشانی از همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را مابین سالهای پنجاه تا پنجاهوهفت در کارنامه داشت، ساخت موسیقی متن را از نیمۀ نخست دهۀ پنجاه آغاز کرده و در دهۀ شصت به اوج رسید. عنصر روایتگری و رازآلودی، حضوری بارز در موسیقی فیلمهای او داشتند، بهطوری که با شنیدنش، خود را درون قصههای هزارویک شب مییابیم. درک و شناخت دقیق او از موسیقی متن موجب شد تا بسیاری از کارگردانها برای ساخت موسیقی فیلم خود به سراغ او بروند، گرچه او در این زمینۀ گزیده کار بود. به بهانۀ درگذشت او در اینجا آثاری که او برای سینمای ایران خلق کرد میپردازیم که برخی از آنها به قطعههایی ماندگار در حافظۀ صوتی و تصویری مخاطب تبدیل شدهاند.
آهنگی برای «اسب» کیمیایی
آهنگسازی برای فیلم «اسب»، ساختۀ مسعود کیمیایی، پس از «غبارنشینها»، «سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن» و «سکه» چهارمین تجربۀ فریدون شهبازیان در حوزۀ آهنگسازی برای فیلم و سریال بود. داستان فیلم «اسب» در ترکمن صحرا میگذرد. برای این فیلم فریدون شهبازیان در کنار بهرهگیری از موسیقی ارکسترال نگاهی به موسیقی محلی ترکمن داشته و از نوازندگی نوازندگان محلی در کار خود استفاده کرده است.
اولین موسیقی فیلم تاریخی
بعد از انقلاب فریدون شهبازیان اولین بار با فیلم «دادشاه» به ژانر موسیقی فیلم تاریخی وارد شد. داستان این فیلم با یک تم انقلابی در فضای بلوچستان میگذرد. البته که شهبازیان برای بازنمایی یک تصویر انقلابی (که موضوع اصلی فضای فرهنگی دهۀ شصت بود) ویژگی ارکسترال خود را حفظ میکند و تا آخر هم به این نوع موسیقی پایبند میماند، اما لابهلای فیلم، نواهای محلی منطقۀ بلوچستان شنیده میشود و با سیتار، راه خود را به فیلم باز میکند.
قطعه ای برای میرزاکوچک خان
میرزا کوچکخان دومین تجربهآزمایی شهبازیان در حوزۀ موسیقی فیلم تاریخی بود. در ابتدای دهۀ شصت که پرکارترین سالهای فعالیت او بود، او توانست بهخوبی مختصات موسیقی تاریخی ایرانی را کشف کند. در این نوع موسیقی بار اصلی روایت را عمدتاً ساز نی به دوش میکشد و فضایی ابهامآلود و تاریخی را تداعی میکند. صحنۀ گفتوگوی پیرمرد قهوهچی و میرزا کوچکخان که با موسیقی شهبازیان همراه میشود از سکانسهای بهیادماندنی سینمای ایران است.
دو همکاری با جعفری جوزانی
پس از چند تجربۀ موفق در حوزۀ موسیقی فیلم تاریخی این بار شهبازیان سراغ موسیقی بختیاری میرود و با الهام از ملودیهای بختیاری و بهخصوص ترانۀ مرجنگه به یک شاهکار موسیقایی دست پیدا میکند. احاطه او به موسیقی نواحی مختلف ایران، در سینما بسیار به کارش آمده و آثار درخشانی را به یادگار گذاشت. «شیر سنگی» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی بدون شک شاخصترین آنها است که وام گرفته از موسیقی اقلیم بختیاری است. بهویژه سکانسی که علی یار و همراهانش برای تقابل با نامدارخان آماده میشوند و موسیقی نقش فوقالعادهای در القای شوری دلاورانه در تماشاگر دارد. همینطور ترانۀ پایانی فیلم که بازخوانی ترانۀ محلی و مشهور آن خط به حساب میآید. روایت خاص فریدون شهبازیان از این ترانه که با صحنۀ کشته شدن و نگاه خیرۀ علییار همراه میشود، این ترانه را بهخوبی در اذهان ایرانیان به یادگار گذاشته است. شهبازیان برای این فیلم یک آلبوم موسیقی با تم موسیقی محلی بختیاری ساخت. در این آلبوم پنج ترانۀ بختیاری با صدای تورج زاهدی منتشر شد و 25 قطعۀ بیکلام برای موسیقی متن فیلم. شهبازیان تجربۀ همکاری موفق با جوزانی را دو سال بعد با فیلم «در مسیر تندباد» تکرار کرده و موسیقی پرحجم و متنوعی را برای سکانسهای مختلف فیلم ساخت. بهخصوص برای سکانسهای پرهیجان و سرشار از تنش فیلم که مکمل فوقالعادهای برای تصاویر گرفته شده به حساب میآید. جالب اینکه موسیقی هردو فیلم در دو دوره از جشنوارۀ فیلم فجر صرفاً نامزد شده و هیئتداوران درنهایت کجسلیقگی آن دو را مستحق سیمرغ بلورین خود ندانست!
قطعه خاطرساز «پاییزان»
«پاییزان» در سالهای دهۀ شصت یکی از فیلمهایی بود که با موضوع خانوادگی و پرداختن به مسائل در بستر خانواده توسط رسول صدرعاملی ساخته شد. گروه سازنده فیلم، ساخت موسیقی آن را برعهده فریدون شهبازیان گذاشتند. او جز موسیقی متن فیلم، یک قطعۀ با کلام هم با شعری از جواد مجابی و با صدای یک خواننده جوان به نام میثاق بنیمهد ساخت. این قطعه در سالهای میانی دهۀ شصت که هنوز ژانر پاپ چندان مجالی برای ظهور پیدا نکرده بود، پس از اکران فیلم در سینما بسیار مورد توجه قرار گرفت.
موسیقی جنگ
در دهۀ هفتاد، شهبازیان خود را به چالشی جدید میاندازد و با هیوا به سراغ موسیقی فیلم جنگی میرود. اینجا در کنار یک فضای حماسی، شهبازیان باید یک رشتۀ عاشقانه را لابهلای موسیقی ارکسترالش ترسیم میکرد. همۀ نبوغ شهبازیان این بار در ترانۀ «این فصل را با من بخوان» آشکار به تصویر کشیده میشود. شهبازیان بر روی شعری از علی معلم دامغانی، موسیقی قرارداد که به صورت گروهی بر روی آن شعر را میخواندند. این قطعه به همراه موسیقی متن فیلم، مجموعه اثرگذار را به وجود آورده بود که در میان موسیقی متن فیلمهای ژانر جنگ در دهۀ هفتاد، در ذهن مخاطب ماندگار شد. موسیقی متن «هیوا» کاندید دریافت تندیس از جشن خانه سینما در سال 1378 شد.
همکاری دو فریدون
در سال هشتاد، شهبازیان با فیلم «شام آخر» به کارگردانی فریدون جیرانی فضای موسیقایی جدیدی را تجربه میکند. یک عشق ممنوعه و غیرمتعارف که قرار است به یک داستان جنایی ختم شود. عشق در فضای ترسآلود و غریب، بهخوبی راه خود را به موسیقی تیتراژ فیلم باز میکند. نتهای ابتدایی مثل ضربههای چاقو به پردۀ فیلم وارد میشود و بعد سازهای کوبهای با یک ریتم تند التهاب صحنه را به تماشاگر منتقل میکند. به دلیل داستان جنایی و پر از فرازونشیب این فیلم، شهبازیان سراغ یک ملودی سوپرانو با تم جنایی رفت که اثرش بر روی سکانسهای پرهیجان «شام آخر» بسیار زیاد و ماندگار بود
تراژدی در دل کمدی
در سال 85، شهبازیان بار دیگر تسلط خود را به انواع موسیقی فیلم نشان داد و اثر او خیلی زود به دل مخاطب نشست. گرچه «اخراجیها» فیلم قابل توجهی در سینمای ایران نیست، اما موسیقی متنش ماندگار شد و حتی برخی بهعنوان زنگ موبایل از آن استفاده کردند. در اینجا شهبازیان کمی از فضای ارکسترال فاصله میگیرد. روایت موسیقی را این بار هارمونیکا بهعهده میگیرد تا برای مخاطب داستانی ساده و شیرین از یک عشق زمینی و سپس تحول شخصیتی قهرمان تعریف کند.
موسیقی متن سریالی
فریدون شهبازیان علاوهبر ساخت موسیقی متن فیلم چند اثر هم برای سریال های تلویزیونی ساخت. ضیاالدین دری، پس از تجربۀ موفق سریال «کیف انگلیسی» با داستان دیگری از همان دوره تاریخی سراغ ساخت سریال «کلاه پهلوی» رفت. او برای ساخت موسیقی این سریال از دو آهنگساز استفاده کرد؛ فریدون شهبازیان و مجید انتظامی. شهبازیان موسیقی متن سریال را ساخت و انتظامی قطعههای تیتراژ این سریال را تولید کرد. این مجموعه با اینکه به موفقیت «کیف انگلسی» نرسید، اما موسیقی آن و ساختههای شهبازیان در خاطرات جمعی مردم ماندگار شد. موسیقی متن فیلمهای «آوار» به کارگردانی سیروس الوند، «یاور» به کارگردانی سعید سلطانی، «لیلا» به کارگردانی داریوش مهرجویی، «فرزند صبح» به کارگردانی بهروز افخمی، «خاموشی دریا» به کارگردانی وحید موسائیان، سریال «باغ گیلاس» به کارگردانی مجید بهشتی، مستند «سرزمین ایران» و مستند «سمفونی گمشده» از جمله کارهای او بوده است. جالب اینکه اگرچه همۀ ما شهبازیان را بهعنوان آهنگساز سینما میستاییم، اما او همیشه هدف جشنوارۀ فیلم فجر بوده و در پانزدهمین دورۀ این جشنواره تنها یک جایزه دریافت کرده است. وحید موساییان کارگردان سینما که با او همکاری داشته گفته است: شب آخر پنجمین جشنواره فجر جایزه را به شهبازیان ندادند چون با شاملو همکاری کرده بود.