Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

    بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرور فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵: یک دور کامل

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      از شلیته‌های قاجاری تا پیراهن‌های الهام گرفته از ستارگان دهه‌ی سی آمریکا

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | در دنیای تو ساعت چند است؟

      ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    داستان ادبیات

    ماجرا با یک تماس تلفنی شروع شد | داستان کوتاه از حمید نیسی

    حمید نیسیحمید نیسی۲۶ دی , ۱۴۰۳
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    حمید نیسی
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    سپیده دمیده، دایره‌ی مدرج روی دیوار همین چند لحظه پیش ساعت شش را اعلام کرده بود. لبه‌ی تخت نشسته‌ای و به نقطه‌ای خیره شده‌ای، خوابت نمی برد ، پلک‌هایت از سنگینی پایین می‌افتند اما نمی‌توانی بخوابی، خواب بر پلک‌ها نمی‌نشیند ، فقط نیش می‌زند و می‌گریزد. دراز می‌کشی و چشم‌ها را به زور می‌بندی و چرت می‌زنی. با حس بدی چشمانت را باز می‌کنی، حسی که به راحتی دست از سرت برنمی‌دارد و دغدغه‌ها. دغدغه در خانه‌آت ساکن شده، طوری که حتی می‌توانی آن را بچشی و لمس کنی چون به تو چسبیده، سنگینی آن را مثل وزنه‌ای که بر بدنت گذاشته باشند حس می‌کنی. حتی نمی‌دانی امروز چند شنبه است، تقویم را نگاه می‌کنی ، جمعه است و تو بعد از آن اتفاق همیشه از جمعه‌ها بدت آمده. آسمان ابری است و صدای باد در هوا می پیچد. صداهای شب قبل به آسمان رفته‌اند و حالا دارند پیدا می‌شوند و پایین می‌آیند.

    پشت میز تحریر می‌نشینی تا شروع به نوشتن خاطراتت بکنی اما بسته‌های خالی قرص‌هایت را می‌بینی و تو تا از آنها نخوری حال مساعد برای نوشتن پیدا نمی‌کنی. بلند می‌شوی و پلیور و کاپشنت را می پوشی و از خانه بیرون می‌روی. پیاده رو، تنها و تهی جلویت دهن گشوده و گرد و غبار چشمانت را می‌سوزاند. پشت به باد با فندک سیگارت را روشن می‌کنی. از کنار پوستر فروشی رد می‌شوی، یکی از پوسترها چشمت را می‌گیرد، پسر جوانی با موهای سیاه و لباس سفید روی سنگی کنار ساحل نشسته، پاهایش روی هم و دستش زیر چانه‌اش است، زیر پوستر با خط درشت نوشته:«تنهایی».

    آدم‌هایی می‌بینی با صورت‌هایی غبار گرفته و نامشخص،  احساس می‌کنی هیچ وجه اشتراکی با این آدم‌ها نداری، آنها را در مه غلیظی می بینی، این مه، مه فراموشی است. دوست داری همه چیز را فراموش کنی اما نمی‌توانی. به همه آدم های اطرافت نگاه می کنی اما نگاهت بی تفاوت از کنار چهره ها عبور می‌کند و در انزوای خودت غرق می شوی.داروخانه‌ی شبانه روزی آن طرف خیابان است، خیابانی دراز که دو طرفش را درختان بی برگ پر کرده، ترافیک اندک و آپارتمان های تازه ساز و قدیمی. پا بر عرض خیابان می‌گذاری و صدای ترمز ماشینی را می شنوی، ناگهان به خود می آیی، طعم خون و نمک در دهانت و صداهایی از صورت های خم شده بر بالای سرت، به مردم نگاه می کنی فقط سایه‌هایی را می بینی که از مقابلت رد می شوند و سر و صدا آنقدر زیاد است که فقط می توانی باز و بسته‌شدن دهان ها را ببینی. پلک هایت سنگین شده اند و دوست داری بخوابی. به یاد گذشته می افتی، به دوران کودکیت ، به موقعی که در دامان پدر و مادر و به زمان گهواره و تولد. به تنها جای امن ، اتاق خودت و تختخواب و آینه ای که دارد و میز تحریرت برمی گردی. وارد خانه که می شوی شبیه سمساری درهم و نامنظم است. کتاب ها و مجلات قدیمی به هم ریخته، ظرف‌های تلنبارشده توی ظرفشویی، قالی خاک گرفته ، اما آرامش عجیبی را حس می کنی، سیگاری روشن کرده و پک عمیقی می زنی. به صدای موسیقیایی برخورد کفش‌هایت با پارکت کف اتاق گوش می دهی. دستت را به دیوار می گیری و شانه‌آت را به چارچوب در اتاق تکیه می‌دهی، درد می دود توی ستون مهره‌ها، به کمرت  دست می کشی و ضربه‌های پوتین نظامی درد را به استخوان‌هایت می‌رساند.

    سرت را میان دست‌هایت گرفته بودی و به در آهنی و سنگین رو به رویت نگاه می‌کردی، تاریکی مطلق وجودت و اتاق را دربر گرفته بود، کلید در در سلول ات چرخید و صدایی پشت در گفت:

    «روت رو بکن طرف دیوار»

    رو به روی دیوار سیاه شده از نوشته های جور وا جور نشستی و در باز شد. سایه‌ی خودت را روی دیوار دیدی و سایه‌ی کسی که از پشت سر به تو نزدیک شد. با دستمالی چشمانت را بستند و بردنت به اتاق بازجویی. داخل اتاق چشمانت را باز کردند اما تو از نوری که مستقیم به چشمانت می‌خورد هیچ جا و هیچ کس را نمی‌دیدی . صدایی از آن طرف میز چوبی که جلویت بود:

    «خو تعریف کن»

    «چی رو تعریف کنم؟»

    عکسی را جلویت می گذارد، خودت را از پشت سر در بین جمعیت تظاهر کننده‌ها می‌بینی.

    «این مگه عکس تو نیست؟»

    «نه این من نیستم»

    «این تویی با همین لباسی که تنته»

    «مگه هر کسی لباس شکل من داشت یعنی من هستم؟»

    هر چه سعی می‌کردی چهره‌ی بازجو را ببینی نمی‌توانستی و فقط برق دو چشم را می‌دیدی.

    «ما سابقه‌ی کثیف خودت و خونواده‌آت رو داریم»

    «به نظر شما کثیفه»

    «اون پدر وطن فروشت و برادر جیره‌خوارت»

    «شما اونا رو که از بین بردین دیگه چی از جونشون می‌خواین؟»

    «خیلی بلبل زبونی می‌کنی ، می‌خوای تو هم بری پیش اونا؟»

    شخصی از پشت به تو نزدیک شد و با همان دستمال چشم‌هایت را بست و برخورد پوتین‌ها با بدنت را احساس کردی، روی زمین مچاله شده بودی و صورتت را با دستانت پوشانده بودی، ضربه‌ای که به کمرت خورد نفست را بند آورد و بیهوش شدی.

    چشمان پنجاه و هشت سالگی‌ات شخصی را در آینه می‌بیند، نزدیکتر می‌آیی و عینک به چشم، کسی غیر از خودت، بلند قد با شانه‌های خمیده، موهای آشفته و ریش نتراشیده و پیراهن و شلواری که هیچ هماهنگی با هم ندارند را نمی بینی. پرتوی نور شمع های روی طاقچه در کنار قاب عکس های پدر و مادر و کریم به رقص درآمده‌اند. از میان لباس های کثیفی که این طرف و آن طرف اتاق ریخته شده اند به طرف قاب عکس‌ها می روی، زیر قاب عکس پدر برگه ای است، نگاهش می کنی و آن را می سوزانی:

    «نمیرم، خسته شدم، یکسال از عمرم فقط دارم حاضری میدم»

    آلبوم را از کشوی میز تحریر در می آوری، عکس نوجوانی کریم تو را یاد شخصی که در آینه دیده بودی می اندازد. همه چیز از پیش چشمت می گذرد، تصاویری جان یافته بر زمینه‌ی خانه‌ی قدیمی، این تصاویر به عطرهایی آغشته اند، آسمان بوی آسمان می داد، کودک بوی کودک، سایه های روی دیوار بوی فراغت جمعه و فراغت روز خدا بوی رخت های شسته شده و بوی جمعه ی نحس. قرص قلبت را با آب زیاد می خوری. ابتدای آلبوم آدرس منزل و شماره تلفن دوران کودکیت را نوشته ای، تخم چشمهایت می گردند و روی شماره تلفن بی‌حرکت می شوند.دلشوره ای به جانت می افتد ، حالی عجیب مثل حس صبح، دوست داری با کسی در آن خانه‌ی قدیمی حرف بزنی.خیره به تلفن می ایستی ، دستت نزدیک گوشی ، اما نه، می روی داخل آشپزخانه ، صدای کتری برقی می پیچد، طول دالان را می روی و برمی گردی و جلو تلفن، انگشت را روی یک یک اعداد می گذاری اما شماره را فراموش کرده ای . آلبوم را باز می کنی، با خاموش شدن کتری برقی دکمه های تلفن را یکی یکی فشار می دهی، صدای زنگ دار نوجوانی را می شنوی:

    «الو، بفرمایید»

    گوشی را می گذاری. صدا برایت آشناست ، صدای کریم.

    جلوی آینه داخل حیاط ایستاده بودید، کریم داشت موهای فر خورده اش را شانه می کرد، بعد دستی به صورت سبزه اش کشید و گفت:

    «نگاه کن، این دونه ها اگه گفتی چیه ان؟»

    «انگار چرک کردن، بذار به ننه ام بگم»

    «نه بدبخت، اینا دونه‌های بزرگ شدنه ، داروم مثل بزرگا ریش در میاروم»

    به صورتش که دست می کشید چشم هایش را می بست، انگار لذت می برد. تو هم به صورتت دست کشیدی اما چیزی احساس نکردی ، کریم نگاهت کرد:

    «پنج سال دیگه که شد پونزده سالت صورت تو هم مثل مو جوش می زنه»

    سرت سنگین می شود و پرده های تاریکی جلو چشمانت را می گیرد. حس خستگی و درد پاها ، حوصله ی مطب دکتر را دیگر نداری، درد از ستون مهره ها و باسن می رسد به انگشتان پایت، پنجره را باز می کنی، صدایت و جمله ها در باد پرواز می کنند:

    «کریم، کریم»

    شماره را می گیری ، همان صدا با نفس هایی که از شیار های بلند گو بیرون می زند:

    «بفرمایید»

    همزمان صدای زنی:

    «ننه کریم کیه؟»

    گوشی را روی زمین می‌گذاری و از تلفن فاصله می گیری. طعم تلخی در دهانت، پشت سرت تیر می کشد.

    مادرت با قد بلند کنار تنور گوشه ی حیاط ایستاده بود و ازپشت سرش آتش تنور به طرف آسمان می رفت. دوستان پدرت که می آمدند مادرت از این طرف خانه به آن طرف خانه می رفت و غر می زد:

    «آخر بدبختمون می کنی ، مرد»

    صدای آن طرف خط:

    «آقا چرا جواب نمیدی؟»

    و تو صدای خودت که به آهستگی از دهانت خارج می شود را می شنوی:

    «سلام»

    «شما؟»

    آب دهانت را قورت می دهی . صدایت می لرزد:

    «من…..من ببخشید»

    تلفن را قطع می کنی، ناخن‌هایت را می‌جوی و گاهی هم با انگشتانت  سبیل هایت را یکی یکی می‌کنی. با انگشت شقیقه‌هایت را فشار می دهی. گوشی را برمی داری:

    «منزل خالدی؟»

    همان صدای زنگ دار نوجوان:

    «بله»

    گوشی را می‌گذاری، در آشوبه‌ی شدیدی به تو دست می‌دهد، چند لحظه صبر می‌کنی تا فروکش کند، نفس عمیقی می کشی، سردرد ول کن نیست و دنبال قرص پنادول می‌روی. کلید تکرار تلفن و بعد آیفون را می زنی، صدای مردی که شمرده حرف می زند و صدایش حس آرامش بخشی دارد:

    «جانم»

    چند لحظه سکوت می کنی و بهت تمام وجودت را می گیرد. چشم های مهربان و پوست درخشان پدرت، مردی سر به راه و وظیفه‌شناس و بی شیله پیله ، مثل بقیه‌ی آدم ها، نه بگو بخندتر از آنها و نه عبوس‌تر ، شاید بشود گفت ساکت‌تر. روز جمعه‌ای بود با سبیل پر پشت و مرتب، از همه خداحافظی کرد. مرد پشت خط:

    «بفرمایید، چرا چیزی نمیگی؟»

    و تو با صدای آرام برای خودت زمزمه می کنی:

    «آقام، آقام»

    «شما کی هستی؟آقا چیه؟آقای کی؟»

    هوای اتاق برایت سنگین شده و احساس خفگی می‌کنی، جلوی پنجره‌ی باز نفس عمیقی می‌کشی.

    پدرت با صورت سیاه چرده‌اش تو چارچوب در ایستاده بود، اول کیفش را گذاشت داخل و بعد کفش هایش را درآورد و تو او را که دیدی فریاد زدی:

    «آقام اومد»

    دویدی طرفش و او بغلت کرد اما با بوی سیگار خودت را از او دور کردی. مثل همیشه رفت پشت میز تحریرش نشست و به کتابخانه‌اش که دیواری از هال را اشغال کرده بود تکیه داد و کتابی را برداشت. رو به رویش روی زمین نشستی و اسم کتاب که الان دیگه بدون تته پته کردن می‌توانی بگویی برای خودت تکرار می‌کردی:

    «اصو….اصول…مق…..مقدم……مقدماتی…..فلس….فلسفه»

    نگاهش کردی، بر اثر خستگی پلک‌هایش پایین می‌افتادند اما سریع چشم‌هایش را باز می‌کرد. کتاب را گذاشت کنار و مشغول تصحیح برگه‌های امتحانی دانش‌آموزانش شد. یکی دو ساعتی گذشت، دوستان پدرت یکی یکی آمدند و رفتند داخل اتاق دومی خانه‌تان. کریم هم رفت اما تو اجازه نداشتی چون می‌گفتند کوچک هستی.

    تلفن قطع نشده، گوشی را برمی داری، صدای زنگ دار پشت خط:

    «اسم شما چیه؟»

    «رحیم»

    نوجوان به کسی که نزدیکش است می‌گوید:

    «هم اسم کوکامه»

    و تو دلت می‌خواست فریاد بزنی «کریم مو کوکاتوم» اما نتوانستی و فقط گفتی:

    «ما قبلاً تو اون خونه زندگی می کردیم»

    «کی؟»

    «قبل از جنگ»

    «جنگ؟کدام جنگ؟»

    «جنگ ایران و عراق»

    صدای پدرت را می شنوی:

    «سال چهل و هشت رو میگه»

    و کریم گفت:

    «چه سالی؟»

    «پنجاه و نه»

    «یعنی سال پنجاه و نه؟»

    «آره»

    صدای پدرت را باز می‌شنوی:

    «آقا جان گفتم ای مرد دیوونه است»

    کریم جواب می دهد:

    «آخه هنوز که نیومده»

    «یعنی چی نیومده»

    «ما تو سال پنجاه و هشتیم»

    عرق صورتت را تر می‌کند و فشار عصبی نفس کشیدند را سخت، گوشی را جوری می‌کوبی که از لای  شیارهای بلندگو خاک بلند می‌شود. داخل دستشویی سرت را زیر شیر آب می‌گیری، دو شاخه‌ی تلفن را از پریز می‌کشی اما بعد از چند ثانیه باز آن را وصل می‌کنی، دوست داری صدای پدرت را بشنوی، گوشی را برمی‌داری:

    «کیه؟»

    صدای کودکی خودت را می‌شنوی و دعوای کریم که گوشی را از تو می‌گیرد:

    «بفرما»

    «تو چه ماهی هستین؟»

    «آبان»

    «چن روز مونده به آخرش؟»

    »ده روز»

    «نذار آقام آخ ببخشید آقات بره بیرون»

    «چرا؟»

    «با ماشین زیرش می کنن»

    «به قول آقام انگار واقعا دیوونه ای»

    «دارم بهت میگم جلوش رو بگیر»

    «برو بابا، می بینی جوابت رو می دوم داروم بات حال می کنوم»

    تلفن قطع می‌شود. روی تخت دراز می‌کشی، سیگار پشت سیگار، از این پهلو به آن پهلو، گاهی دستت زیر سرت و گاهی هم روی سینه‌آت، لبه‌ی تخت می‌نشینی ، دوباره شماره را می‌گیری، اما جوابی نیست، ساعت را نگاه می‌کنی، دوازده و سی دقیقه، فقط پانزده دقیقه‌ی دیگر مانده، دکمه های تلفن را فشار می‌دهی، صدای مادرت:

    «یاهو، کیه؟»

    «ننه، ننه جلو آقام رو بگیر»

    «چی میگی؟تو کی ای؟»

    «ننه نذار آقام بره»

    «ووی پناه بر خدا، ای دیوونه کیه؟»

    قطع می‌شود . برای چندین بار شماره را می‌گیری ولی کسی جواب نمی‌دهد. احساس سوزشی در معده‌آت می‌کنی، دردی که هر بار نگرانی‌ای برایت پیش می‌آید در معده‌آت احساس می‌کنی. دهانت از بزاق تلخی پر می‌شود. کله‌آت منگ شده، قلبت با تمام قوا سینه‌آت را می‌کوبد. عکس پدرت را از روی طاقچه برمی‌داری و قطرات اشک روی عکس می‌چکد. به زنگ زدنت ادامه می‌دهی ، صدای خسته و کوفته‌ی کریم همراه با صدای گریه و شیون را می‌شنوی:

    «الو»

    با گفتن آلو صدای زنگ و ضربه های محکم به در حیاط در خانه شأن می پیچد، کریم گوشی را پرت می کند، صدای باز شدن در اتاق و ورود چندین نفر به داخل خانه را از آن طرف خط می شنوی، همهمه ای است و صدای کریم که داد می زند:

    «ولم کنید، چه کاروم دارین؟»

    صدای کسی از آن طرف که فریاد می زند:

    «همه‌شون  رو ببرید ، با کتابا»

    تو خواستی فرار کنی اما یکی تو را هل داد و سرت خورد به دیوار و بیهوش روی زمین افتادی.

    با تکان شدید برانکارد چشمانت را باز می کنی و می‌بینی به طرف ساختمانی دور می‌برند و همچنان که از زیر درختان خشک می‌گذری چشم‌هایت را می‌بندی و آرزو می‌کنی که به خواب بروی. داخل اتاق لباس‌هایت را در می‌آورند و روپوش شق و رق و آبی رنگی به تو می‌پوشانند. رو به رویت آینه‌ای است، داخل آینه تختی است که کودکی روی آن بستری است.


    نوشته شده در تاریخ ۱۴۰۱/۲/۳۰

    بازنویسی ۱۴۰۱/۵/۱۰

    داستان داستان کوتاه
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیموسیقی‌دانی که سینما را شنیدنی کرد | نگاهی به کارنامۀ سینمایی فریدون شهبازیان
    مقاله بعدی دوربین در برابر اسلحه | درباره فیلم فلسطینی «هیچ سرزمینی نیست»
    حمید نیسی

    مطالب مرتبط

    بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

    آیلین هاشم‌نیا

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    محمدرضا صالحی

    داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

    فینیکس
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۰ سالگی فیلم «رم، شهر بی‌دفاع»

    بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.