روز دوشنبه 1 ژوئیه 2024، اسماعیل کاداره (قادری)، رماننویس سرشناس آلبانیایی در سن 88 سالگی در تیرانا، آلبانی درگذشت. او بیش از شش دهه با کاوش عمیق خود در تاریخ و فرهنگ بالکان از طریق شعر و داستان تاثیر عمیقی بر ادبیات جهان به جا گذاشت و آثارش الهامبخش نسلهای آینده خواهد بود.
اسماعیل کاداره در 28 ژانویه 1936در جیروکاستر شهری کوهستانی در جنوب آلبانی متولد شد. پدرش کارمند ادارهی پست و مادرش خانهدار و از خانوادهای ثروتمند بود. سه سال پس از تولد اسماعیل کاداره، نیروهای موسولینی، به آلبانی حمله و پادشاه آلبانی را برکنار کردند. اسماعیل کاداره نهساله بود که نیروهای ایتالیایی عقبنشینی کردند و جمهوری سوسیالیستی خلق آلبانی به رهبری کمونیستها تأسیس شد. او در یازدهسالگی نمایشنامهی «مکبث» ویلیام شکسپیر را خواند و به دلیل آنکه نمیتوانست آن را با خود به خانه ببرد، مجبور شد قسمتهایی از آن را برای خودش رونویسی کند. در همین مسیر بود که تغییراتی را هم در این نمایشنامه اعمال کرد و دریافت به نویسندگی علاقه دارد. این شیفتگی آغاز مسیر نویسندگی اسماعیل کاداره بود. او اولین مجموعه شعر خود را در 17 سالگی منتشر کرد و برای تحصیل ادبیات به مسکو رفت و در انستیتوی ادبیات ماکسیم گورکی در رشتهی ادبیات تحصیل کرد و از سال 1958 تا 1960 در آنجا به تحصیلات تکمیلی خود پرداخت.
اسماعیل کاداره با وجود این که در خانوادهای مسلمان به دنیا آمد اما خودش ایتئیست بود. پدربزرگش عضوِ فرقهی بکتاشیه بود. او در طول سالهای زندگی خود، فعالیتهای ضدکمونیستی داشت و به همین دلیل، همواره از طرف حکومت انور خوجه در آلبانی تحت فشار بود. این فشار تا جایی ادامه پیدا کرد که او در اوایل سالهای 1990 کشور آلبانی را ترک کرد و به فرانسه پناهنده شد. آثار او که تا پیش از این، انتشارشان در آلبانی ممنوع بود، در فرانسه با استقبال بالایی از سوی مخاطبان روبهرو شدند.
رمان مشهور او به نام «ژنرال ارتش مرده» که در سال 1963 منتشر شد، شهرت بینالمللی برای او به ارمغان آورد و او را به عنوان یک شخصیت برجسته در ادبیات آلبانی معرفی کرد.
این رمان در ایران چندین بار به فارسی ترجمه شد که آخرین ترجمهی آن در سال 1401 توسط نشر افق منتشر شد. کاداره در این رمان، تمهایی چون جنگ، مرگ و عظمت توخالی غرور ملی را در پس زمینهی جنگ جهانی دوم بررسی میکند.
آثار کاداره به دلیل عمق و پیچیدگیشان شهرهاند و با داستانهای مشاهیر ادبیای چون کافکا، کوندرا و اورول مقایسه شدهاند.
کاداره در طول فعالیت ادبی درخشان خود که بیش از شش دهه را دربر میگیرد، رمانها، شعرها، داستانهای کوتاه و مقالات متعددی نوشت. آثار او که غالباً رژیم توتالیتر آلبانی را به طرز نامحسوسی مورد انتقاد قرار میداد برای او در سطح جهانی اعتبار و شهرت به ارمغان آورد. سبک نوشتاری کاداره که تمثیل و اسطوره را درهم میآمیخت، به او این مجال را میداد تا پیچیدگیهای تاریخ و فرهنگ بالکان را بپیماید و با آثارش با خوانندگانی در سراسر جهان ارتباط برقرار کند.
کاداره در سال 2005 جایزهی معتبر بینالمللی «من بوکر» را دریافت کرد. او همچنین چندین بار نامزد دریافت جایزهی نوبل ادبیات بود. آثار او به بیش از 45 زبان از جمله فارسی ترجمه شده و موقعیت او را به عنوان یک نویسندهی جهانی به سبک داستاننویسان افسانهای مانند هومر تثبیت کرد.
علیرغم مواجهه با چالشها و سانسور در دوران رژیم کمونیستی آلبانی، کاداره به خلقِ آثاری که توتالیتاریسم را نقد می کرد، ادامه داد. تعهد او به خلق کردن و نوشتن و بیان هنری، حتی در مواجهه با ناملایمات، تزلزلناپذیر بود. میراث ادبی کاداره به عنوان شاهدی بر قدرت هنر در فراتر رفتن از سیاست و بازتاب تجربیات و احساسات انسانی است.
اسماعیل کاداره با هلنا گوشی، نویسندهی آلبانیایی ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. همسرش، فیلمنامهنویس، مترجم و نویسندهی داستان کوتاه و رمان است. یکی از دخترانشان، بسیانا کاداره به عنوان سفیر آلبانی در سازمان ملل متحد فعالیت میکرد.
خانهی اسماعیل کاداره در تیرانا در سال 2019 به موزه تبدیل شد و خانهی دوران کودکیاش در جیروکاستر در 28 ژانویه 2016 به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد او به عنوان موزه در معرض دید عموم قرار گرفت.
«مرثیه بر کوزوو»، «ژنرال ارتش مرده»، «آوریل شکسته»، «هبوط در شهر سنگی»، «کنسرت در پایان زمستان» و «زمستان سخت» از جمله آثار کادارهاند که به فارسی ترجمه شدهاند.
جای اسماعیل کاداره در دنیای ادبیات خالی خواهد ماند اما آثار او برای نسلهای بعدی به ویژه برای کسانی که در کشورهایی با حاکمیت های توتالیتر زندگی میکنند، الهامبخش باقی خواهد ماند. آثار او یادآور قدرت عمیقِ ادبیات و اهمیت بیان هنری در مواجهه با ناملایمات است.