Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    وطن، نه دولت است و نه خاکستر

    چگونه درگیری اسرائیل و ایران می‌تواند به بحرانی بزرگ‌تر تبدیل شود

    قبل از تغییر رژیم، باید خودمان را تغییر دهیم

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      هویت‌پریشی و «اختلال تجزیه‌» در «روانیِ» آلفرد هیچکاک

      ۱۶ خرداد , ۱۴۰۴

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرور فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵: یک دور کامل

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      از شلیته‌های قاجاری تا پیراهن‌های الهام گرفته از ستارگان دهه‌ی سی آمریکا

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | رگبار

      ۲۱ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۵ سالگی فیلم «خوشه‌های خشم»

      ۱۷ خرداد , ۱۴۰۴

      معلق میانِ زی مووی و بلاک‌باستر… | یادداشتی بر فیلم گناهکاران به کارگردانی رایان کوگلر

      ۱۵ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | شب‌های روشن

      ۱۴ خرداد , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      وطن، نه دولت است و نه خاکستر

      ۲۶ خرداد , ۱۴۰۴

      چگونه درگیری اسرائیل و ایران می‌تواند به بحرانی بزرگ‌تر تبدیل شود

      ۲۵ خرداد , ۱۴۰۴

      قبل از تغییر رژیم، باید خودمان را تغییر دهیم

      ۲۴ خرداد , ۱۴۰۴

      ادوارد بورا؛ فراموشی درد با نقاشی 

      ۲۳ خرداد , ۱۴۰۴

      سیاه نمایی یا آسیب شناسی؟ | درباره تصویر خشونت در سینمای ایران

      ۲۱ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | رگبار

      ۲۱ خرداد , ۱۴۰۴

      جعفر پناهی، ایستاده در باد | نگاهی کوتاه به فیلم‌های سالهای اخیر جعفر پناهی

      ۱۸ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۸۵ سالگی فیلم «خوشه‌های خشم»

      ۱۷ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به داستان «روز آقای رجینالد پیکاک» نوشته‌ی کاترین منسفیلد

      ۱۷ خرداد , ۱۴۰۴

      فروپاشی روانی سربازان بازگشته از جنگ در ادیسه هومر

      ۱۶ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      نگاهی به داستان «روز آقای رجینالد پیکاک» نوشته‌ی کاترین منسفیلد

      ۱۷ خرداد , ۱۴۰۴

      فروپاشی روانی سربازان بازگشته از جنگ در ادیسه هومر

      ۱۶ خرداد , ۱۴۰۴

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۹- سه تصویر ماندگار در فرهنگ بصری آمریکا

      ۱۹ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۸- پنج نمونۀ‌ برتر از فیگورهایی با نمای پشت در نقاشی

      ۱۱ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      ادوارد بورا؛ فراموشی درد با نقاشی 

      ۲۳ خرداد , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      ادوارد بورا؛ فراموشی درد با نقاشی 

      ۲۳ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۹- سه تصویر ماندگار در فرهنگ بصری آمریکا

      ۱۹ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۸- پنج نمونۀ‌ برتر از فیگورهایی با نمای پشت در نقاشی

      ۱۱ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      وطن، نه دولت است و نه خاکستر

      ۲۶ خرداد , ۱۴۰۴

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      وطن، نه دولت است و نه خاکستر

      ۲۶ خرداد , ۱۴۰۴

      چگونه درگیری اسرائیل و ایران می‌تواند به بحرانی بزرگ‌تر تبدیل شود

      ۲۵ خرداد , ۱۴۰۴

      قبل از تغییر رژیم، باید خودمان را تغییر دهیم

      ۲۴ خرداد , ۱۴۰۴

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    ادبیات

    گزارشی از نشست 189-کانون کتاب تورنتو / معرفی کتاب کوچۀ آخر در گفت‌وگو با داریوش کریمی

    شکیبا صبریشکیبا صبری۳۱ خرداد , ۱۴۰۳
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    کانون کتاب تورنتو، نهاد غیر انتفاعی بی‌طرفی‌ است که در ماه سپتامبر ۲۰۰۶ با هدف‌ بررسی‌ تاریخ معاصر ایران در زمینه‌های اجتماعی،  سیاسی، ادبی‌، فرهنگی‌ و هنری در شهر تورنتو تشکیل شده است. نشست‌های کانون کتاب، فرصت یگانه‌ای است برای گفت‌وگوی مستقیم پژوهشگران برجستۀ تاریخ، فرهنگ و ادب ایران با علاقمه‌ندان این زمینه‌ها، فرصتی که تازه‌ترین کتاب‌ها و جستار‌های منتشرشده، معرفی‌ و مورد بحث و برسی‌ عموم قرار می‌‌گیرد.

    نشست‌های کانون کتاب معمولا در دومین جمعه هر ماه برگزار میشوند. مهمان این هفته کانون کتاب ، داریوش کریمی بود.

    مهمان گفت‌وگوی این نشست، آقای داریوش کریمی، نویسندۀ کتاب «کوچه آخر» هستند. پرسش و پاسخ‌های این مطلب از این نشست خلاصه شده‌اند.

    آقای داریوش کریمی در کرمانشاه به دنیا آمدند، دوران نوجوانی‌ او مصادف شد با انقلاب ایران، کتاب‌خوانی دغدغۀ اصلی ایشان شد و سپس در تهران ادبیات انگلیسی خواندند. ترجمۀ کتابی در مورد آرای میخائیل باختین در نقد ادبی، به اسم «منطق گفت‌و‌شنودی» از تزوتان تودورف محصول همین دوره است. دو سه سالی در دانشگاه، ادبیات انگلیسی و نظریۀ ادبی تدریس کرد تا اینکه برای ادامۀ تحصیل به استرالیا رفت. در سال ۱۳۷۸ به بی‌بی‌سی پیوست و راهی لندن شد. برای مدتی برنامۀ ادبی روزنه را در رادیو تهیه و اجرا کرد. ده سال بعد یکی از چند سردبیری بود که در کار راه‌اندازی تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی نقش داشتند. دو سال مسئول کار گزارشگران بی‌بی‌سی بود و پس از آن برنامۀ پرگار را تدارک دید و اجرای آن را هم به عهده گرفت.

     

    رمان کوچۀ آخر اولین رمان شماست، این رمان به موضوع اعدام‌های جمهوری اسلامی ایران در دهۀ ۶۰ می‌پردازد و ژانر پلیسی-معمایی دارد، چرا چنین ژانری را انتخاب کردید؟

    ژانر پلیسی-معمایی، در ادبیات ایران به ندرت یافت می‌شود و این موضوع باعث تاسف است. رمان‌های معمایی به لحاظ جذابیت و درگیری خواننده، ژانرهای بسیار جذابی هستند. به‌عنوان یک پژوهشگر در حوزۀ نظریۀ پاسخ خواننده، من به شدت به ارتباط و تأثیر‌های میان خواننده و نویسنده اهمیت می‌دهم. برای من، معنای یک متن بیشتر به درک خواننده مرتبط است تا نیت نویسنده. در نشست‌های مختلف، این موضوع را گسترش داده و بحث می‌کنم.

    به‌عنوان مثال، فرض کنید یک خانه را که در آن درب را باز می‌کنید و رو‌به‌روی شما یک دیوار است، تصور کنید. با وارد شدن به فضاهای دیگر، این فضاها برای شما مملو از اسرار و رازها است.

    حالا یک خانۀ دیگر را تصور کنید، یک خانۀ معمولی که با جابه‌جایی کمی، می‌توانید اتاق‌ها و فضاهای مختلف را پیدا کنید، از جمله، اتاق نشیمن، آشپزخانه و اتاق‌ها.

    در مقایسه، خانۀ اول که در آن احساس می‌کنید به سراغ چیزی شگفت‌زده خواهید رفت، مشابه ادبیات جنایی است. نویسنده در این حالت، از عنصر «رد پا» بهره می‌برد که در آن سرنخ‌هایی وجود دارد و خواننده را به حدس و گمان وادار می‌کند. به‌عنوان مثال، داستان هرکول پوآرو، تلاش برای کشف حقیقت و پیچیدگی‌های آن را به تصویر می‌کشد، این روابط و جذابیت را برای خواننده ایجاد می‌کند.

    متاسفانه، این نوع کشش و رابطه در رمان‌های فارسی به مقدار کمتری دیده می‌شود، مانند کتاب «فیل در تاریکی» از قاسم هاشمی‌نژاد که در زمان نوشته‌شدن اقبال زیادی داشت، اما به دلیل نبود عنصر جذابیت برای خواننده، به فراموشی سپرده شد.

    در نهایت، مهم‌ترین عنصر همان داستان است! اتفاق‌ها و پیچیدگی‌های روایت شده تا رسیدن به نتیجه، برای خواننده بسیار مهم است و «آنِ داستانی» چیزی است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

     

    فکر می‌کنید که ژانر جنایی-معمایی بتواند در ادبیات ایران جایگاه خود را باز کند؟ 

    بله، با شما موافقم! کتاب دوم من نیز در همین ژانر است و بسیار از آن لذت می‌برم. اما مسئله‌ای وجود دارد که باید به آن توجه کرد: بسیاری از تصورهای دهه‌های 50 و60، مانند نیاز به نثر شاعرانه در کتاب، کم‌کم فراموش می‌شوند. احتمالاً خواننده‌های جدید دوست ندارند که نثر کتاب شاعرانه باشد؛ بنابراین مهم‌ترین امر داستان خود کتاب است. هر کتاب باید داستان خاص و ساختار منحصربه‌فرد خود را داشته باشد، یا حتی می‌تواند در مورد فلسفه باشد، اما همواره باید داستانی جذاب داشته باشد. اگر به تاریخ ظهور رمان‌ها، مانند قرن‌های 17 و 18 نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که کتاب‌های برجسته همواره داستان‌مدار بوده‌اند، مانند آثار جیمز جویس، ژان پل سارتر و حتی کوندرا در قرن 20.

    وقتی دربارۀ ساختار متن در ادبیات معمایی صحبت می‌کنم، می‌توانیم به مثال‌هایی از سیاست اشاره کنیم، مانند سانحه سقوط هلیکوپتر حامل رئیس جمهور ایران یا حمله به شهردار یکی از نواحی تهران. این موارد می‌توانند موضوع‌های جذابی برای نوشتن یک رمان جنایی باشند، اما مهم‌ترین نکته این است که چگونه این اتفاق‌ها در کنار هم قرار می‌گیرند. وقتی به ساختار و معماری یک داستان فکر می‌کنیم، مانند این است که در حال ساختن یک کاردستی چوبی هستیم، باید قطعه‌های کوچک را به دقت و آرامش در کنار هم قرار دهیم تا نهایتاً اثر هنری دلخواهمان را ایجاد کنیم.

     

    دیدگاه شما دربارۀ ادبیات تبعید و مهاجرت چیست؟ آیا چنین ادبیاتی در ایران داریم؟

    در حال حاضر، شرایط مهاجرت ایرانیان به شدت گسترده است. اغلب ایرانیان مهاجر، که بیشتر آن‌ها تحصیل‌کرده‌اند، به‌عنوان یکی از لایه‌های متمایز فرهنگی در جوامع جهانی، به‌ویژه در امریکا، شناخته می‌شوند. اما بسیاری از آثار ادبیات تبعید بیشتر به مسائل شخصی و داستانی پرداخته‌اند. برای اینکه ادبیات تبعید به صورت جهانی شناخته شود، نیاز است که از مسائل فردی فاصله گرفته و آثاری ارائه داد که از بیوگرافی فردی متمایز باشند. نمی‌توان انتظار داشت با تمرکز بر مسائل شخصی، ادبیات تبعید به سطح جهانی برسد. احتمالاً دلیل آن این است که من به اندازۀ کافی از این ادبیات نخوانده‌ام. همچنین، امروزه ایرانیان مهاجر در سرتاسر جهان پراکنده‌اند و اغلب در محل زندگی خود شناخت کافی از آثار ادبیات تبعیدی در سایر مناطق جهان را ندارند. به‌عنوان مثال، شما ممکن است در کانادا زندگی کنید و لزوماً با آثار ادبیات تبعیدی که در آلمان یا فرانسه نوشته شده‌اند، آشنا نباشید. بنابراین ادبیات تبعید نیاز دارد که مسائل را فراتر از تجربه‌های زیستی مطرح کرده و به گونه‌ای منتشر شود که بتواند خود را به جامعۀ گسترده جهانی معرفی کند.

     

    در توزیع و پخش این کتاب شما با چه مشکلاتی روبه‌رو بودید؟

    بدون شک، در این مسیر نیز مشکلاتی وجود داشت؛ به‌عنوان مثال، ناشر در فرآیند پخش و تولید این اثر با چالش‌هایی روبه‌رو شد. اما با توجه به پیشرفت دنیای دیجیتال، نسخۀ PDF این کتاب به صورت رایگان برای خوانندگان در ایران در دسترس قرار گرفت. همچنین، نسخۀ چاپی آن در خارج از ایران نیز با استقبال زیادی مواجه شد، اما جالب است که سه‌چهارم افرادی که این کتاب را خوانده بودند، از طریق نسخۀ PDF آن را تهیه و دانلود کرده بودند.

    مشکل اصلی به نظر من این نیست که چگونه کتاب توزیع می‌شود، بلکه این است که ما به کتاب‌ها کمتر علاقه‌مند هستیم و آن‌ها را کمتر می‌خوانیم. توجه ما به شبکه‌های اجتماعی باعث کاهش میزان دقت و تمرکز ما شده است. بنابراین، یک کتاب خوب، کتابی است که بتواند توجۀ خواننده را برای مدت طولانی‌تری به خود جلب کند و او را به خواندن تشویق کند. با ظهور سوشال مدیا و عدم تمرکز، مشکل جهانی ما این است که حتی اگر بخواهیم، کمتر موفق به خواندن کتاب می‌شویم.

     

    شما فکر می‌کنید مخاطب اصلی ادبیات تبعید یا دیاسپورا چه کسانی هستند؟

    می‌دانیم که در ایران کنونی با دو جهان مواجه هستیم؛ دوگانگی‌ای که میان ایرانیان داخل و خارج کشور وجود دارد. هرچند هر دو گروه می‌توانند به ادبیات تبعید علاقه‌مند باشند، به‌عنوان مثال در کتاب «همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها» اثر رضا قاسمی، شاهد هستیم که این اثر با استقبال هر دو گروه مواجه شده و به‌عنوان یکی از بهترین نمونه‌های ادبیات تبعید شناخته می‌شود. با این حال، به نظر من مخاطب اصلی این نوع ادبیات بیشتر ایرانیان مهاجر هستند، زیرا تجربه‌های مشابهی را از سر گذرانده‌اند و به همین دلیل به این موضوع‌ها علاقه‌مندتر هستند. در کتاب «همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها»، رضا قاسمی داستان زندگی یک نویسندۀ ایرانی در تبعید را روایت می‌کند و به بررسی تجربه‌های مهاجرت، تبعید و تنهایی می‌پردازد. در مقابل، در کتاب «کوچه آخر»، تمام شخصیت‌ها و پیچش‌های داستانی در بستر ایران پس از انقلاب قرار دارند. بسیاری از ایرانیان مهاجر، از جمله خود من، تجربه‌های ایران پس از انقلاب و دهۀ شصت را از نزدیک لمس کرده‌اند و به همین دلیل این داستان‌ها برایشان قابل‌توجه و جذاب است.

     

    به نظر شما اگر این کتاب ترجمه بشود، چقدر خواننده غیر ایرانی می‌تواند با آن ارتباط بگیرد؟

    این روزها ایران در مرکز توجه‌های جهانی قرار دارد و موضوع ایران و ایرانیان می‌تواند بسیار جذاب باشد. این کتاب روایت‌گری است که یک پا در ایران و یک پا در جهان غرب دارد. راوی بین این دو جهان در رفت‌وآمد است، رفتارها و آداب ایرانی را حفظ کرده و هم‌زمان برخی رفتارهای غربی را نیز به خود گرفته است. برای مثال، تنها با سگش به پارک می‌رود که این رفتار شبیه به رفتار یک مرد اروپایی است. حتی می‌بینیم که نوع کارکردن او تحت تأثیر فرهنگ انگلیسی‌زبان است، اما در بسیاری از جنبه‌ها بسیار ایرانی است و مانند دهه‌شصتی‌ها رفتار می‌کند؛ مثلاً وقتی با مسئله‌ای پیچیده مواجه می‌شود، نمی‌تواند به‌راحتی از آن عبور کند یا حلش کند.

    در این کتاب، مکان‌های مختلفی از ایران و خارج از ایران به تصویر کشیده شده‌اند، مانند شهر وینچستر، لندن، پل واترلو و بازار وینچستر. این تنوع مکانی به رمان فضایی گسترده و جذاب بخشیده و می‌تواند برای خوانندۀ غیرفارسی‌زبان هم جالب باشد. به همین دلیل، معتقدم که این رمان می‌تواند برای خواننده‌های غیرفارسی‌زبان نیز جذابیت زیادی داشته باشد.

    همچنین فکر می‌کنم بهتر است که ترجمۀ این کتاب توسط یک نیتیو اسپیکر انجام شود. زیرا زمانی که خودمان ترجمه می‌کنیم، ممکن است نتوانیم از فعل‌های چند قسمتی به درستی استفاده کنیم و کتاب را به زبان امروزی و روان‌تر بنویسیم. اگر یک مترجم بومی این کار را انجام دهد، دیالوگ‌ها بهتر می‌توانند منظور را منتقل کنند و کتاب به شیوه‌ای نزدیک‌تر به زبان محلی نگاشته شود.

     

    در کتاب می‌بینیم که شخصیت صنم جذاب‌ترین شخصیت داستان است آیا شما تعمدی داشتید که یک شخصیت زن جذاب‌ترین شخصیت را داشته باشد؟ 

    خیر، تعمدی در کار نبوده است. گرچه من معتقدم داستان به یک شخصیت مرکزی نیاز دارد. هدف من این بود که پیچیدگی شخصیت سعید را با استفاده از صنم به‌عنوان آینه‌ای در مقابل او به تصویر بکشم تا از این طریق پیچیدگی‌های شخصیت‌ها بهتر نمایان شوند. وجود این شخصیت‌ها داستان را جذاب‌تر و پرپیچ‌وخم‌تر کرده است. در بخش‌هایی از متن می‌بینیم که داستان بسیار رمانتیک شده و این در یک اثر جنایی بسیار جالب است.

    یکی از نگرانی‌های من در نوشتن این کتاب، بخش‌های اروتیک آن بود. من نمی‌خواستم این بخش‌ها خام‌دستانه به نظر برسند. این چند صفحه زمان و انرژی زیادی از من گرفت، زیرا می‌خواستم احساس نشود که این قسمت‌ها به صورت ناشیانه نوشته شده‌اند. حتی زمانی که اولین نسخۀ چاپی به دستم رسید، همچنان مایل بودم آن قسمت‌ها را تغییر دهم.

    نکتۀ دیگری که به سوال قبلی نیز مربوط می‌شود و می‌خواستم به آن اشاره کنم، تفاوت‌های نگارش به انگلیسی است که می‌تواند نکتۀ مثبتی در ترجمۀ کتاب باشد. آنچه که واضح است، دشواری نوشتن دربارۀ مسائل اروتیک به زبان فارسی است. در زبان فارسی، نوشتن دربارۀ این مسائل سخت‌تر و عجیب‌تر به نظر می‌رسد، زیرا تابوهای فرهنگی و پرده‌های زیادی وجود دارد. در حالی که در زبان انگلیسی می‌بینیم که چنین محدودیت‌هایی کمتر وجود دارد و بسیاری از صحبت‌ها را می‌توان به راحتی منتقل کرد. این تفاوت‌ها باعث می‌شود که در نوشتن به زبان فارسی با چالش‌های بیشتری مواجه شویم.

     

    با  توجه به پس‌زمینۀ این رمان فکر می‌کنید که نقش این رمان در مسیر عدالت‌خواهی چه می‌تواند باشد؟

    همانطور که بارها بیان کرده‌ام، یک رمان باید در ابتدا دارای یک داستان جذاب باشد. نویسنده نباید با هدف خاصی بنویسد، بلکه باید یک داستانی جذاب ارائه دهد. به‌عنوان یک نویسنده در رمان «کوچه آخر»، با وجود علاقه‌ا‌م به مسائل سیاسی، تمرکزم بر روایت داستان جذاب و پرکشش بوده است. همچنین در رمان دوم، رمانی که در دهۀ ۶۰ می‌گذرد و ماجرای جنایتی را روایت می‌کند که در محیط نظامی اتفاق می‌افتد، تلاشم بر پردازش دقیق پِی‌رنگ داستان بوده است، بدون این که نظر خاصی را به تصویر بکشم.

     

    در مورد تاثیر یا نقش‌آفرینی این ژانر در ایران چه نظری دارید؟

    به نظر من، در ادبیات هر ژانری، از جمله ادبیات جنایی، مهم‌ترین نقطه این است که نویسنده قادر باشد تصویر واقعی و عمیقی از جوامع و زندگی‌ها را بنماید، بدون این که محتوا فقط به سمت پیامدهای سیاسی یا اجتماعی خاصی کشیده شود. به‌عنوان مثال، رمان‌های جوزف کمرا چون «تاریکی»، در قالب داستانی تاریک، اجتماعی و روانشناسانه، به تجسم و پردازش دوره‌ای از زندگی می‌پردازند، بدون این که داستان به سمت افکار سیاسی یا ایدئولوژیک متمرکز شود.

    آثار جیمز جویس مانند دوبلینی‌ها، نیز به گونه‌ای نمایان‌گر احوال مردم در دوران خاصی هستند، اما با تمرکز بر داستان و شخصیت‌ها که از این جوامع برآمده‌اند. در مورد نویسندگانی مانند صادق چوبک، ایرانِ زمانِ خاصی را با تمام تنوع و واقعیت‌هایش به تصویر می‌کشند.

    از طرفی، این روزها برخی از رمان‌ها به منظور ترجمه و جذب بازار خارجی نوشته می‌شوند، این موضوع ممکن است تأثیری کمتر در طول زمان داشته باشند، زیرا عمدتاً بر روی پیامدهای بازاریابی تمرکز دارند تا تجسم عمیق و واقعیت‌های زندگی. به نظر من، اصلی‌ترین مسئله در هنر ادبی این است که توانایی برانگیزش خواننده را داشته باشد و او را درگیر داستان کند، به گونه‌ای که هم لذت برد و هم به فکر فرو برود، بدون این که نویسنده نیاز داشته باشد انتقادی خاص را به تصویر بکشد.

     

    آیا داستان شما داستانی قهرمان‌محور است؟ مثل داستان شرلوک هولمز.

    خیر! رمان من بر محور قهرمانی نیست، بلکه محور داستان و معما است. شما دوست دارید آن را بخوانید و ببینید که به کجا می‌رسد. اگر شخصیت‌ها در داستان من مهم هستند، این به خاطر آن است که آن‌ها در حل معماها و گره‌گشایی داستان نقش دارند و داستان‌های جنایی شخصیت‌های پیچیده‌ای را در بر می‌گیرند.

     

    تاریخ ایران به‌عنوان یک موضوع کاملاً سیاسی شناخته می‌شود و در مورد درستی و نادرستی آن، تقریباً توافقی وجود ندارد. با توجه به علاقه‌مندی شما به فرم قصه‌گویی و بازیگوشی هنری، به دهۀ شصت که یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های تاریخ ایران است، علاقه‌مند هستید. به نظر شما، چه موهبت‌ها و چالش‌هایی این نگاه ویژۀ ایرانی به تاریخ برای شما به وجود آمده است؟

    در نوشتن یک داستان خوب، به جای وارد کردن قطب‌بندی‌های سیاسی، به تنظیمات جذاب و بازیگوشانه‌ای در فضای سیاسی اهمیت داده می‌شود. دهۀ شصت، دوره‌ای پرجنجال است، اما با داستان موفق می‌توان از بسیاری از چالش‌ها پرهیز کرد. نقش فعال راوی بسیار اساسی است، زیرا او باید در تعامل بین خواننده و نویسنده نقش داشته باشد.

    یک خاطرۀ خاص از دانشگاه کردستان دارم، برای زمانی که درس می‌دادم. کتاب «وداع با اسلحه» اثر همینگوی را در آن زمان که تب جنگ هنوز زنده بود به دانشجویانم معرفی کردم. عجیب است که در حین بحث، دانشجویان به‌جای این که بیشتر دربارۀ جنگ صحبت کنند، بر روی بخش‌های عاشقانه و اروتیک تأکید داشتند. این نشان می‌دهد که خوانندگان قادرند متن را به شیوه‌ای تغییر دهند که مربوط به زمینۀ اجتماعی و سیاسی خودشان باشد، نه آنچه نویسنده تصور کرده است.

    در کتاب دوم من، که یک داستان معمایی و گره‌گشای جنایت است، محیط سربازی و خدمت نیز به خوبی انعکاس شده است. من متوجه شدم که در نوشتن دیالوگ‌ها، باید به تفاوت‌ها و شیوه‌های صحبت کردن افراد از قومیت‌ها و گویش‌های مختلف توجه ویژه‌ای داشته باشم. این چالشی بزرگ برای نویسنده است که به جز داستان، باید بر روی محاوره‌ها نیز کار کند.

     

    به‌عنوان فردی که خارج از ایران زندگی می‌کنم، نگرانی‌هایی دربارۀ زبان فارسی دارم و نمی‌خواهم با ادغام با زبان‌های بیگانه از زبان فارسی دور شوم. آیا شما هم این چالش را تجربه می‌کنید؟

    البته من نیز دغدغۀ زبان مادری‌ را دارم، اما شغل من در پرگار، توانسته‌ به من کمک کند تا زبان مادری‌ام تقویت شود. به‌عنوان مثال، قبل از هر برنامه با مهمانان تماس می‌گیرم تا موضوع آن برنامه را مشخص کنم. همچنین، چند روز قبل از ضبط برنامه نیز با مهمانان تماس می‌گیرم. مدت‌زمانِ این تماس‌ها معمولاً طولانی هستند، مثلاً ممکن است به مدت شصت یا هفتاد دقیقه باشد تا به دقت هماهنگی لازم را با مهمان و خودم داشته باشم، تا موضوعات مورد بحث را مشخص کنیم و مهمانم نیز شگفت‌زده نشود. این فرصت به عنوان یک نویسنده به من داده شده که بتوانم بیشتر با زبان فارسی در تماس باشم، در واقع من فقط دانش‌آموزی هستم که تکالیفم را به خوبی انجام می‌دهم.

     

    چقدر در نوشتن این رمان، در این شیوه روایتگری، خودتان مچ خودتان را گرفته‌اید؟

    در کتاب دوم، بارها مشغول تصحیح خود شده‌ام؛ به طور مثال، به خودم گفته‌ام که یک ستوان دهۀ شصت در ژاندارمری چنین حرف نمی‌زند. ژانر معمایی جنایی بسیار محافظه‌کارانه است، که من به‌عنوان یک فرد سیاسی همیشه سعی کرده‌ام نظرهای سیاسی خود را نادیده بگیرم. این ژانر به دنبال حقیقت‌جویی و اعمال عدالت است، جایی که کارآگاهان سعی دارند به حقیقت دست یابند.

    در رمان‌های این ژانر، نویسنده باید توانایی ایجاد اختلال در داستان و سپس برقراری نظم را داشته باشد؛ به‌عنوان مثال، در پایان رمان‌های پوآرو، بازگشت به نظم رخ می‌دهد. در کتاب من نیز همین طور.

    ما نیاز داریم تا تحقیق کنیم و آنچه که اتفاق افتاده است، به‌درستی ثبت کنیم. چه این ثبت کردن روایت و چه گزارشی تاریخی باشد.

    کتاب داریوش کریمی کوچه آخر
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیدر میان خرابه‌های تمدن بشری / درباره امپراطوری سیاره میمون‌ها ساخته وس بال
    مقاله بعدی ملودی‌های بی‌زمان: ولفگانگ آمادئوس موتزارت و ربودن از حرم
    شکیبا صبری

    مطالب مرتبط

    نگاهی به داستان «روز آقای رجینالد پیکاک» نوشته‌ی کاترین منسفیلد

    آیلین هاشم‌نیا

    فروپاشی روانی سربازان بازگشته از جنگ در ادیسه هومر

    افشین رضاپور

    بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

    آیلین هاشم‌نیا
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    وطن، نه دولت است و نه خاکستر

    چگونه درگیری اسرائیل و ایران می‌تواند به بحرانی بزرگ‌تر تبدیل شود

    قبل از تغییر رژیم، باید خودمان را تغییر دهیم

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.