انیمیشن کوتاه «در سایه سرو» (In The Shadow Of The Cypress)، ساخته شیرین سوهانی و حسین ملایمی که برنده بهترین فیلم انیمیشن کوتاه در اسکار ۲۰۲۵ شد، فیلم بی کلام، ساده و مینی مالیستی است که با تکنیک انیمیشن دوبعدی دستی ساخته شده است؛ داستانی از یک زندگی که با لحنی گرم و تاثیرگذار روایت میشود. فیلم، قصۀ آدمهای آسیب دیده از جنگ است؛ قصۀ ناخدای پیری که کشتی اش، بر اثر بمباران هواپیماهای دشمن، آتش گرفته و همسرش را نیز در این ماجرا از دست داده است. حالا او و دختر جوانش در کلبه ای محقر در کنار ساحل دریا زندگی می کنند و با ترومای جنگ و آسیبهایش درگیرند. آنها دور از اجتماع و در انزوا و زندگی میکنند و رابطۀ سردی با هم دارند. ناخدا که درگیر گذشته و حادثهای خونین و مرگبار است، مردی تندخو است که نمیتواند رابطۀ خوبی با دخترش برقرار کند. فیلم، بدون تکیه بر کلام، تنها به کمک تصاویر، داستان زندگی این مرد و دخترش و گذشتۀ تروماتیک آنها را روایت میکند.
«در سایه سرو»، فیلمی ضد جنگ با تمی عمیق انسانی است که با هزینۀ کم اما در زمانی نسبتا طولانی (شش سال به گفته سازندگان فیلم) ساخته شد. در ویکی پدیا، نام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان تهیه کننده این فیلم آمده اما سازندگان فیلم میگویند که خود، هزینۀ ساخت آن را تامین کردهاند. به هر حال، در شرایطی که موسسات و شرکتهای فیلمسازی داخلی با بودجههای عظیم، مشغول تولید فیلمهای انیمیشنیاند که نه مخاطب داخلی دارد و نه میتواند توجه جهانیان را جلب کند، برنده شدن این فیلم در اسکار نشان می دهد که صرف پول و داشتن بودجه های کلان نمیتواند منجر به ساخته شدن یک اثر هنری ارزنده شود؛ اثری که بتواند با برخی از بهترین و قویترین کارهای انیمشین جهانی رقابت کند و در نهایت آنها را شکست دهد. برای خلق چنین اثری، قبل از هرچیز، خلاقیت، ابتکار و ذهنی روایتگر و تخیلی نیرومند لازم است.
«در سایه سرو» بدون اینکه به زمان و مکان خاصی اشاره کند، از طریق به کارگیری عناصر و نقشمایهها و نیز موسیقی ایرانی، به ما میگوید که این پدر و دختر ایرانیاند و پدر احتمالا در دوران جنگ ایران و عراق، ناخدای یک کشتی بوده که مورد حمله هواپیماهای عراقی قرار گرفته است. هرچند فرقی نمی کند که این آدمها کجاییاند و یا در چه جنگی، آسیب دیده اند. در هر صورت آنها قربانیان جنگی ویرانگر و خانمانسوزند. و همین ویژگی بی زمان و مکان بودن، باعث میشود که فیلم طنینی به شدت معاصر داشته باشد. آن هم در زمانهای که جهان، در اوکراین و خاورمیانه، درگیر جنگی خونین است و در طی ماههای گذشته، چندین هزار زن و مرد و کودک فلسطینی در غزه، بر اثر بمباران هواپیماهای اسرائیلی از بین رفته اند و زندگی های بسیاری نابود شده است.
فیلم با شکسته شدن یک تُنگ آب و بیرون افتادن یک ماهی کوچک از تُنگ شروع می شود که مقدمه خوبی برای ورود به جهان پرآشوب فیلم است. به دنبال آن ناخدای پیر معرفی میشود که از تروما و اختلال روانی ناشی از مصائب جنگ، رنج می برد و رفتاری عصبی و ناآرام دارد و تندخوییاش باعث رنجش دخترش میشود. دختر تصمیم می گیرد پدر را رها کرده و خانه را ترک کند. ناخدا نمی تواند شاهد رفتن دخترش باشد و سعی می کند جلوی او را بگیرد. فیلم این تلاش او را به شکلی زیبا و کاملا ذهنی نشان میدهد. با به گل نشستن یک نهنگ در ساحل، وضعیت عوض میشود و میل به زندگی در پدر و دختر جان میگیرد. نهنگ باعث تغییری در فضای زندگی یکنواخت و ملال آور ناخدا و دخترش شده و آنها تلاش می کنند که او را نجات دهند. تلاش پدر و دختر برای نجات نهنگ، آنها را به هم نزدیک تر می کند اما آسیبهای روحی ناشی از جنگ، شدیدتر از آن است که بتوان آن را از یاد برد و هر بار به شکل کابوس هایی وحشتناک بر ناخدا ظاهر میشود. ذهن او مدام درگیر این خاطرات تلخ و عذاب آور است که به شکل فلش بک در فیلم به نمایش درمیآید.
به نظر می رسد، برخی از عناصر فیلم از دل فیلم های بلاتار بیرون آمده اند. رابطه پدر و دختر و زندگی ملال آور آنها یادآور پدر و دختر فیلم آخرالزمانی «اسب تورین» است و ظهور ناگهانی نهنگ نیز می تواند ارجاعی به «هارمونیهای ورکمایستر» بلا تار باشد. رنگ آمیزی و بافت تصویری فیلم با جغرافیای فیلم و فضای روحی آدمهای آن هماهنگی دارد. «در سایه سرو»، از نظر روایی و فرم، انیمشین بسیار ساده و پرتحرکی است که به شیوهای مینی مالیستی و با زبانی شاعرانه بیان میشود. همین سادگی و بی کلام بودن و نیز درونمایه ضد جنگ و انسانی آن باعث ارتباط گستردهاش با تماشاگران مختلف جهان با ملیتهای مختلف می شود.