Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

    انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرور فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵: یک دور کامل

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      از شلیته‌های قاجاری تا پیراهن‌های الهام گرفته از ستارگان دهه‌ی سی آمریکا

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | در دنیای تو ساعت چند است؟

      ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من ترانه، اورکای ایران زمین هستم | نگاهی به فیلم «اورکا» ساخته‌ی سحر مصیبی

      ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      رازهای کافکا | نوشتهٔ استوآرت جفریز

      ۲۴ بهمن , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    موسیقی

    هندریکس: اوج و حضیض یک ستاره / نگاهی به زندگی و مرگ جیمی هندریکس به مناسبت سالروز مرگ وی

    فراز اسدیفراز اسدی۴ مهر , ۱۴۰۳
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    جیمی هندریکس
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    «من واقعاً با تعریف‌ها زندگی نمی‌کنم… چون باعث می‌شوند که تمرکزم را از دست بدهم. خیلی از موسیقی‌دانان و هنرمندان، وقتی این همه تعریف و تمجید را می‌شنوند، می‌گویند: ‘وای، حتماً من واقعاً فوق‌العاده بودم.’ سپس، خودخواه و راضی می‌شوند، گمراه می‌شوند و استعداد واقعی‌شان را فراموش می‌کنند.»

    جیمی هندریکس تنها یک نوازنده نبود؛ او یک استعداد خالص بود، هنرمندی که موسیقی‌اش همچون مکالمه‌ای با عناصر طبیعی به نظر می‌رسید. نحوۀ تعامل او با گیتار الکتریک چیزی جز یک رابطۀ زیبای دوطرفه نبود. هندریکس نه‌تنها نت‌های موسیقی را می‌نواخت، بلکه جهان‌هایی از صدا خلق می‌کرد. نام جیمی هندریکس مترادف با تکنیک‌های خلاقانه و نوآورانۀ گیتار است. داستان زندگی او، مملو از فراز و نشیب، گواهی است بر قدرت نبوغ هنری و عوامل مخربی که به همراه شهرت می‌آیند. زندگی او، اگرچه کوتاه بود، اثری بی‌پایان بر موسیقی، جامعه و فرهنگ گذاشت که حتی دهه‌ها پس از مرگ نابه‌هنگامش همچنان طنین‌انداز است.

    جیمی هندریکس که در 27 نوامبر 1942 در سیاتل، واشینگتن به دنیا آمد، کودکی‌ای همراه با بی‌ثباتی و سختی را تجربه کرد. والدینش، لوسیل جتر و ال هندریکس، رابطه‌ای پرتنش داشتند. ال پدری سختگیر بود و لوسیل که با اعتیاد به الکل دست‌وپنجه نرم می‌کرد، برای حضور در نقش مادر در زندگی پسرش دچار مشکل بود. خانواده متلاشی، جیمی جوان را دچار احساس بیگانگی کرد و او را به دنبال پناهگاهی برد. و در این موقعیت، موسیقی به پناهگاه او تبدیل شد.

    از سنین پایین، علاقۀ هندریکس به موسیقی مشهود بود، او در کودکی با جارو به تقلید از نواختن گیتار می‌پرداخت تا اینکه سرانجام توانست به یک گیتار واقعی دست یابد. اکراه پدرش در حمایت از آرزوهای او، باعث شد که به دست آوردن این ساز به‌خودی‌خود به یک موفقیت بزرگ برایش تبدیل شود. اما به محض اینکه هندریکس شروع به نواختن کرد، اشتیاق او آشکار شد. او یک موسیقی‌دان خودآموخته بود و ساعت‌های بی‌شماری را وقف تمرین می‌کرد.

    سفر هندریکس به سوی تبدیل شدن به یک آیکون موسیقی، نه سریع بود و نه آسان. او پیش از به شهرت رسیدن، در مکانی معروف به «چیتلین سرکت» کار می‌کرد، مجموعه‌ای از سالن‌هایی که در آن‌ها عمدتاً برای مخاطبان آفریقایی-آمریکایی اجراهایی برگزار می‌شد. در این دوره، هندریکس به‌عنوان نوازندۀ پشتیبان گیتار برای بسیاری از گروه‌های جز و R&B، از جمله لیتل ریچارد، برادران آیزلی و کرتیس می‌فیلد نواخت. در این سال‌ها بود که او سبک منحصربه‌فرد خود را شکل داد، ترکیبی از بلوز، راک و ریتم با شدت بی‌نظیر. با این حال، دوران حضور او در این مسیر بی‌دردسر نبود. هندریکس خود را در بند انتظارات محدود گروه‌هایی می‌دید که برای آن‌ها می‌نواخت. حضور چشمگیر لیتل ریچارد روی صحنه، اغلب تلاش‌های او برای نمایش خلاقیت‌های خود را تحت‌الشعاع قرار می‌داد. چالش‌ها و مبارزاتی که هندریکس در سال‌های شکل‌گیری خود تجربه کرد، در نهایت اشتیاق او برای رهایی و توسعه صدای خود را شعله‌ور کرد، اما این سفر مملو از موانع بود.

    جیمی هندریکس

    با وجود این ناامیدی‌ها، حضور او در ارتش ایالات متحده و خدمت در بخش 101 هوابرد نیز تجربه‌ای مفید بود. اگرچه از انضباط سخت‌گیرانۀ زندگی نظامی بیزار بود، اما این دوران به او انضباطی آموخت که بعدها در اجراهای موسیقیایی او مشهود بود. هندریکس پس از یک آسیب‌دیدگی پزشکی مرخص شد و بعد از آن، تمرکز خود را به طور کامل روی موسیقی قرار داد.

    اتفاق بزرگ زندگی هندریکس در سال 1966 و با کشف توسط چاس چندلر، نوازندۀ سابق باس گروه انیمالز رخ داد. چندلر چیزی خارق‌العاده در سبک هندریکس دید و او را به لندن برد. در آنجا، هندریکس گروه جیمی هندریکس اکسپرینس را با نوازندگی باس نوئل ردینگ و درامر میچ میچل تشکیل داد. تقریباً بلافاصله، این گروه صحنۀ موسیقی بریتانیا را به لرزه درآورد و هندریکس به سرعت به یکی از چهره‌های برجستۀ لندن تبدیل شد.

    اجراهای صحنه‌ای او حیرت‌آور بود. انرژی خارق‌العاده او، همراه با تکنیک‌های نامتعارف گیتار، مخاطبان را مسحور می‌کرد. هندریکس با دندان‌هایش گیتار می‌نواخت، آن را پشت سرش می‌گذاشت و حتی آن را به آتش می‌کشید. اعمالی که او را به سطح یک اسطوره راک رساند. اما نمایش‌های او هرگز از نوازندگی او پیشی نگرفت. تسلط فنی هندریکس بر گیتار الکتریک بی‌سابقه بود، به‌ویژه استفاده او از دیستورشن و فیدبک. آهنگ‌هایی مانند “Purple Haze”و “The Wind Cries Mary” و “Hey Joe” توانایی او را در ترکیب سادگی با خطوط ملودیک پیچیده به نمایش گذاشت.

    انتشار آلبوم نخستین او Are You Experienced  در سال 1967، شهرت او را به‌عنوان یکی از نوآورترین نوازندگان گیتار نسل خود تثبیت کرد. این آلبوم ترکیبی از بلوزو راک سایکدلیک ارائه داد که استاندارد جدیدی برای موسیقی راک تعیین کرد. استفادۀ بی‌نظیر او از گیتار به‌عنوان ابزاری برای بیان احساسش، شنوندگان را نه‌تنها در سطح موسیقیایی بلکه در سطح عمیق احساسی جذب کرد. موسیقی هندریکس نه‌تنها شنیده می‌شد؛ بلکه احساس هم می‌شد.

    وقتی دربارۀ جیمی هندریکس صحبت می‌شود، همیشه گفت‌وگو به گیتار او می‌رسد. اما فکر می‌کنم باید فراتر از توانایی فنی به او نگاه کنیم. هندریکس گیتار را به‌عنوان یک ابزار نمی‌دید؛ بلکه آن را همچون امتداد بدن خود می‌پنداشت. در کتاب “Becoming Jimi Hendrix”، نویسندگان به‌خوبی به این موضوع پرداخته‌اند که رابطۀ او با ساز تا چه حد شخصی بوده است. او با چنان شدتی تمرین می‌کرد که گویی در حال انجام یک تمرین معنوی بود. برای هندریکس، موسیقی فقط کامل بودن نبود؛ بلکه احساسات بود، خام و بی‌پرده.

    نگاهی به قطعۀ “Purple Haze” بیندازید. در ظاهر، یک شعر سایکدلیک است، اما از نظر موسیقیایی، چیزی فراتر از آن است. استفاده هندریکس از آکورد E7#9 که اغلب به‌عنوان «آکورد هندریکس» شناخته می‌شود، فضایی ناراحت‌کننده ایجاد می‌کند که کاملاً با اتمسفر سورئال آهنگ هم‌خوانی دارد. این آکورد به یک نشان ویژه در سبک او تبدیل شد، چیزی که بسیاری از نوازندگان گیتار سعی کرده‌اند تقلید کنند، اما به ندرت به همان ظرافت رسیدند. موضوع فقط پیچیدگی نبود؛ بلکه استفاده از پیچیدگی برای ایجاد یک احساس بود. این قطعه به‌عنوان یکی از نخستین نمونه‌های هوی متال و هارد راک مطرح شده است، ژانرهایی که بخش بزرگی از DNA اولیۀ خود را مدیون هندریکس هستند.

    اما چیزی که به نظر من واقعاً هندریکس را از دیگران متمایز می‌کند نه‌تنها نبوغ فنی او بلکه تنوعی است که در موسیقی‌اش داشت. شما می‌توانید او را در حال گذار از عبارات ملایم و تقریباً لطیف در قطعه “Little Wing”، جایی که گیتار همچون پرنده در حال پرواز است، به خشونت خالص در “Voodoo Child (Slight Return)” که سرشار از قدرت خالص است، احساس کنید. این نوع گسترۀ احساسی چیزی است که بسیاری از نوازندگان گیتار مدرن از دست می‌دهند. بسیاری می‌توانند نوازندگی سریع یا پیچیده داشته باشند، اما تعداد کمی قادرند همان عمق احساسی را که هندریکس به هر نت خود می‌افزود، ایجاد کنند.

    در کتاب “Electric Gypsy”، هری شاپیرو به‌خوبی به تأثیرات گسترده‌ای که هندریکس از آن‌ها الهام گرفته بود، از افسانه‌های بلوز مانند مادی واترز تا جاز تجربی جان کولترین، می‌پردازد. آنچه جالب است، نحوه‌ای است که او این تأثیرات را جذب کرد و کاملاً به چیزی متعلق به خود تبدیل کرد. به‌عنوان مثال، رویکرد بداهه‌نوازی او ریشه‌های عمیقی در بلوز داشت، اما اجرای او بیشتر شبیه به جز بود. در آهنگ‌هایی مانند “Red House”، می‌توانید این پایه بلوزی را بشنوید، اما سولونوازی هندریکس شنونده را به سفری می‌برد که کمتر دنبال‌کنندۀ یک الگو است و بیشتر دربارۀ کاوش در مناظر صوتی جدید است.

    نویسنده کتاب در جایی می‌گوید: «به‌عنوان یک نوازنده گیتار، من از استفاده هندریکس از پدال wah-wah الهام می‌گیرم. نگاهی به “Voodoo Child (Slight Return)” بیندازید. نحوه‌ای که او پدال را دستکاری می‌کند، فقط برای ایجاد یک اثر نیست. این ابزار به بخشی از دیالوگ درون آهنگ تبدیل می‌شود، به نوازندگی او بافت و بیان می‌بخشد. بسیاری از نوازندگان گیتار از پدال‌ها به‌عنوان یک عصا استفاده می‌کنند، اما هندریکس با آن‌ها مانند یک نقاش ماهر با رنگ‌هایی که به نقاشی خود عمق می‌دهد، کار می‌کرد. مهارت او در استفاده از پدال‌های افکت چنان بدیع بود که تصور صدای مدرن گیتار بدون مشارکت‌های او سخت است.»

    موسیقی هندریکس چنان پیشرو و بدیع بود که حتی به مرز خطر برای سیستم حاکم نزدیک شد. اگرچه به‌شخصه به‌طور کامل به نظریه‌های توطئه پیرامون مرگ او اعتقاد ندارم، اما نمی‌توان انکار کرد که صدای او چالشی مستقیم و صریح برای زمانۀ خود بود. اجرای «سرود ملی ایالات متحده» در وودستاک، بیش از یک قطعۀ موسیقی بود. این یک بیانیه بود. با استفاده از دیستورشن، فیدبک و عبارات غیرمعمول، هندریکس این سرود وطن‌پرستانه را به یک نقد از جنگ ویتنام و وضعیت کشور تبدیل کرد. این یکی از آن لحظات نادر است که موسیقی فراتر از سرگرمی می‌رود و به شکلی از اعتراض تبدیل می‌شود، یک بیان ساده و تأثیرگذار از ناهماهنگی فرهنگی آن زمان.

    جیمی هندریکس

    در موسیقی هندریکس چیزی تقریباً تراژیک وجود دارد. این موسیقی پر از انرژی بی‌قراری است، گویی او همواره در جست‌وجوی چیزی است که در دسترس نیست. در کتاب “Jimi Hendrix: The Man, The Magic, The Truth”، شارون لارنس دربارۀ مبارزات درونی هندریکس صحبت می‌کند. اینکه چگونه او اغلب با خود در تضاد بود و بین فشارهای شهرت و تمایل به آزادی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. می‌توان این تنش را در آهنگ‌هایی مانند “Castles Made of Sand” بشنوید، جایی که به‌نظر می‌رسد ملودی‌های لطیف در آستانۀ فروپاشی هستند، بازتابی از مضامین ناپایدار و شکنندگی در متن ترانه‌ها.

    موسیقی هندریکس همیشه دربارۀ سولونوازی‌های پر زرق‌وبرق و توانایی فنی نبود؛ بلکه گاهی اوقات بسیار درون‌گرا بود. بسیاری از افراد جنبۀ نرم‌تر موسیقی او را نادیده می‌گیرند. قطعاتی مانند “May This Be Love” یا “Angel”. این آهنگ‌ها نشان می‌دهند که هندریکس توانایی بیان آسیب‌پذیری را داشت، چیزی که در دنیای مردانه راک بسیار نادر بود. برای من، این پیچیدگی-این دوگانگی- موسیقی او را بسیار جذاب می‌کند. او تنها یک ستارۀ راک نبود؛ او یک شاعر بود، کسی که می‌توانست به تمامی گسترۀ احساسات انسانی دست یابد.

    فراتر از مهارت فنی، تأثیر هندریکس بر جامعه نیز عمیق بود. او در دورانی از ناآرامی‌های اجتماعی، درخشان ظاهر شد، دورانی که با جنبش حقوق مدنی، اعتراضات ضد جنگ و جنبش ضدفرهنگی در حال گسترش همراه بود. موسیقی او، مملو از پیام‌های صلح، عشق و شورش، به صدای یک نسل تبدیل شد که با مشکلات سیاسی دست‌وپنجه نرم می‌کردند.

    هندریکس به‌‌عنوان یک مرد سیاه‌پوست که موسیقی‌ای را می‌نواخت که بیشتر به‌عنوان «موسیقی سفید» شناخته می‌شد، مرزهای نژادی را به شکلی هم زیرپوستی و هم عمیق درنوردید. در حالی که بسیاری او را به‌عنوان یک چهرۀ انقلابی برای موسیقی‌دانان سیاه‌پوست می‌دانند، او خود به‌طور مشهود نسبت به نژاد بی‌تفاوت بود. او اغلب می‌گفت که نمی‌خواهد با رنگ پوستش تعریف شود، به نظر می‌رسد که هندریکس همواره در تلاش بود تا نه‌تنها از مرزهای موسیقایی، بلکه از مرزهای اجتماعی نیز فراتر برود.

    هویت هندریکس پیچیده بود، با سیاست‌های نژادی و جنسیتی دهه 1960 ترکیب شده بود. حضور او بر صحنه که همراه با به چالش کشیدن هنجارهای نژادی و جنسیتی بود، سکویی فراهم کرد که او بتواند فراتر از مرزهای کلیشه‌های نژادی سیاه‌وسفید وجود داشته باشد. اعمال نمایشـی او بر صحنه – مانند شکستن گیتار یا اجراهای جنسی آشکار – نشان‌دهندۀ مقاومـت او در برابر محدودیت‌های نژادی و جنسیتی دورانش بود.
    سفرها و موفقیت هندریکس در بریتانیا در اوج تنش‌های نژادی ایالات متحده نشان‌دهندۀ محبوبیت او به‌عنوان یک چهرۀ فراملی است. هویت نژادی او همواره مورد بحث بود؛ در حالی که مخاطبان سیاه‌پوست او را گاهی غیرواقعی می‌دیدند، مخاطبان سفیدپوست او را از دیدگاهی غریب و جذاب می‌نگریستند. با این حال، هندریکس موفق شد جایی برای موسیقـی‌دانان فراملی سیاه‌پوست ایجاد کند و درحالی که میان فرهنگ‌های مختلف حرکت می‌کرد، ارتباط قوی خود با ریشه‌هایش را حفظ کرد.

    هندریکس با شکستن مرزهای سنتی مردانگی و بازی با انتظارات جنسیتی بر صحنه، به یکی از چهره‌های نخستین در به چالش کشیدن هنجارهای هتروسکشوالیتی در فرهنگ راک تبدیل شد. فیزیک او، چه در موسیقـی و چه در شخصیت عمومی‌اش، اغلب به‌عنوان  یک فرابشر جنسی دیده می‌شد، اما در عین حال همیشه با کارهایش معانی مردانه‌بودن را پیچیده و مسخره می‌کرد.
    اجراهای او، به‌ویژه در قطعاتی مانند Voodoo Child، کاوشی از موضوعات اسرارآمیز و شهوانی بود که نمادهای آفریقایی، کارائیبی و آمریکایی را در هم می‌آمیخت تا زبانی جدید و بصری بسازد. این استفاده از اسطوره‌ها و تخیلات، هندریکس را به‌عنوان فردی غیرمنطبق معرفی کرد که نه‌تنها هنجارهای نژادی بلکه نقش‌های سنتی جنسیتی را نیز به چالش می‌کشید.

    هندریکس حتی در تأیید و یا زیر سؤال بردن روایت‌های فرهنگی آمریکا هم نقش داشت، به‌ویژه در دورۀ جنگ سرد که استثناگرایی آمریکایی یکموضوع محوری بود. موسیقـی هندریکس، درحالی که در سنت‌های بلوز آمریکایی ریشه داشت، بار انتقادات سیاسی، به‌ویژه در مورد دخالت ایالات متحده در ویتنام را با خود حمل می‌کرد. اجرای معروف او از سرود ملی آمریکا در وودستاک مثالی از این نقد سیاسی بود.
    لفکوویتز استدلال می‌کند که هندریکس بخشی از جنبشی گسترده‌تر بود که تلاش می‌کرد افسانه‌های فرهنگی ایالات متحده را هم تأیید و هم به چالش بکشد و در نهایت نقشی مرکزی در نقد ضدفرهنگی سیاست‌های آمریکا ایفا کرد.

    با این حال، مانند بسیاری از هنرمندان، موفقیت هندریکس بهایی داشت. فشارهای ناشی از شهرت، همراه با مشکلات شخصی، شروع به تأثیرگذاری بر او کردند. او که به افسردگی دچار شده بود، به مواد مخدر و الکل به‌عنوان راهی برای مقابله روی آورد. استفادۀ سنگین او از LSD، آمفتامین‌ها و الکل، آشفتگی‌های درونی او را تشدید کرد. علیرغم شخصیت عمومی او به‌عنوان یک اجراکننده با اعتماد‌به‌نفس و کاریزماتیک، هندریکس فردی بسیار درون‌گرا بود.

    در سال 1970، هنگامی که شهرت او همچنان در حال اوج بود، هندریکس خود را در تضاد با مدیران و صنعت موسیقی می‌دید. او احساس می‌کرد که خلاقیتش محدود شده و آرزوی آزادی هنری بیشتری داشت. ناامیدی او از خواسته‌های شرکت ضبط و فشارهای تورهای پیوسته، مشکلات روانی و احساسی او را تشدید کرد. ماه‌های پایانی زندگی هندریکس با احساس بیگانگی و سرخوردگی همراه بود.

    مرگ جیمی هندریکس در 18 سپتامبر 1970، دهه‌ها در هاله‌ای از ابهام و حدس و گمان باقی مانده است. به‌طور رسمی، علت مرگ خفگی ناشی از استنشاق استفراغ خود پس از مصرف ترکیب مرگباری از باربیتورات‌ها و الکل اعلام شد. با این حال، نظریه‌ها و تناقضات بسیاری در روایت‌های آن شب مطرح شده که این سؤال را به وجود آورده است که آیا مرگ او صرفاً یک حادثه بود یا دخالت‌های دیگری در کار بوده است. هندریکس آخرین شب زندگی خود را در هتل سمرقند در لندن، به همراه مونیکا دانمان گذراند. نقشی که دانمان در ساعات پایانی زندگی هندریکس ایفا کرد، مورد بحث‌های زیادی قرار گرفته است. به گفتۀ دانمان، هندریکس نُه قرص خواب‌آور Vesparax مصرف کرده بود که بسیار بیشتر از دوز توصیه شده بود. هرچند این مقدار الزاماً کشنده نبود، اما این قرص‌ها به دلیل اثرات مهارکننده‌ای که بر روی رفلکس‌های بدن داشتند، مانع از توانایی هندریکس برای استفراغ کردن مواد غذایی و شراب درون معده‌اش شدند که همین موضوع منجر به خفگی او شد. گزارش‌های رسمی تأیید می‌کنند که هندریکس بر اثر استنشاق استفراغ خود و در حالت بیهوشی درگذشت. با این حال، هنوز سؤالاتی در مورد اینکه چگونه او چنین مقدار زیادی شراب مصرف کرده و چرا نتوانست آن را خارج کند، باقی مانده است.

    نظریۀ دخالت در مرگ هندریکس در کتاب‌هایی مانند The Covert War Against Rock مورد بررسی قرار گرفته است، که احتمال می‌دهد هندریکس عمداً به قتل رسیده باشد. به‌خصوص مقدار شراب یافت شده در ریه‌های او توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. برخی نظریه‌پردازان معتقدند که این شراب نه به صورت داوطلبانه، بلکه با زور وارد بدن او شده، شاید زمانی که او در حال بیهوشی بوده یا تحت فشار قرار داشته است. این ادعاها، هرچند جنجال‌برانگیز است، به تناقضاتی در گزارش‌های پزشکی و شرایط پیرامون مرگ او اشاره می‌کنند.

    تونی براون، زندگی‌نامه‌نویسی که مرگ هندریکس را بررسی کرده است، به این نکته اشاره می‌کند که مقدار شراب موجود در ریه‌های او، به همراه نبود الکل در جریان خون، نشان می‌دهد که هندریکس پیش از آنکه بدنش فرصتی برای متابولیزه کردن الکل داشته باشد، جان خود را از دست داده است. این موضوع، همراه با مقدار قابل توجهی شراب که بر روی لباس‌های او و در گلو یافت شد، براون را به این نظریه رساند که هندریکس ممکن است به زور وادار به نوشیدن شراب شده باشد، که بخشی از یک توطئه پیچیده‌تر بود.

    مونیکا دانمان، همراه هندریکس در زمان مرگش، مدعی شد که هندریکس زمانی که او درخواست کمک کرد، هنوز زنده بود. اما گزارش‌های متناقض از سوی پرسنل پزشکی نشان می‌دهد که هندریکس چندین ساعت پیش از رسیدن اورژانس درگذشته بود. دکتر روفوس کامپسون، که سال‌ها بعد این پرونده را بازبینی کرد، متوجه شد که دانه‌های برنج در معده هندریکس یافت شده که هضم آن‌ها چندین ساعت طول می‌کشید و این مسئله، پیچیدگی بیشتری به جدول زمانی مرگ او افزود.

    این تناقضات باعث شده‌اند بسیاری بر این باور باشند که مرگ هندریکس صرفاً یک اوردوز تصادفی نبود، بلکه ممکن است نتیجۀ دخالت‌های عمدی باشد. دوستان و همکاران هندریکس، از جمله میچ میچل و اریک بردن، نسبت به روایت رسمی تردید داشته‌اند و برخی انگشت اتهام را به سوی مدیر برنامه‌های او، مایکل جفری، گرفته‌اند؛ کسی که به‌خاطر معاملات مشکوک خود شهرت داشت. رفتارهای مشکوک جفری پس از مرگ هندریکس، از جمله عدم حضور او در مراسم خاکسپاری و ابراز نارضایتی کم از این واقعه، تنها به شایعات و نظریه‌های توطئه پیرامون مرگ هندریکس دامن زد.

    اگرچه زندگی هندریکس به‌طور غم‌انگیزی کوتاه بود، اما تأثیر او بر موسیقی و فرهنگ باقی ماند. او به‌طور گسترده به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین نوازندگان گیتار در تاریخ موسیقی راک شناخته می‌شود. استفادۀ نوآورانه او از دیستورشن، فیدبک و پدال‌های افکت گیتار، راه را برای نسل‌های آینده موسیقی‌دانان هموار کرد. بسیاری از تکنیک‌هایی که هندریکس پیشگام آن‌ها بود، اکنون استاندارد در موسیقی راک، بلوز و حتی جز شده‌اند.

    علاوه بر این، موسیقی هندریکس همچنان الهام‌بخش هنرمندانی در سراسر ژانرهای مختلف است. از موسیقی‌دانان راک و بلوز گرفته تا هنرمندان جز و هیپ‌هاپ، رویکرد نوآورانه هندریکس به موسیقی، تأثیری ماندگار بر شیوه تفکر موسیقی‌دانان دربارۀ صدا و اجرا گذاشته است.

    اما شاید میراث ماندگارتر هندریکس این است که او نمایانگر روح آزادی هنری بود. او مردی بود که مرزها را درنوردید. چه در موسیقی، چه در اجتماع و چه در انتظارات. هندریکس یک هنرمند اصیل بود، هنرمندی که موسیقی او همچنان الهام‌بخش و مجذوب‌کنندۀ نسل‌های جدید شنوندگان است.

    در سال‌های پس از مرگ او، کتاب‌ها، مستندها و ادای احترام‌های بی‌شماری در افتخار او ساخته شده است، هرکدام سعی دارند جوهرۀ مردی را به تصویر بکشند که همزمان هم فراری و هم بزرگ‌تر از زندگی بود. اما مهم نیست چقدر دربارۀ جیمی هندریکس نوشته یا گفته شود، میراث او به بهترین شکل از طریق موسیقی که به جای گذاشت، درک می‌شود. بدنه‌ای از آثار که از قدرت خلاقیت، مبارزه و زیبایی پایدار هنر سخن می‌گوید.

    ***

    منابع:

    1. The Covert War Against Rock
    2. Becoming Jimi Hendrix، استیون روبی و برد شرایبر، انتشارات دا کاپو، 2010.
    3. Jimi Hendrix: Electric Gypsy، هری شاپیرو و سزار گلبیک، انتشارات سنت مارتینز گریفین، 1995.
    4. Jimi Hendrix: The Man, The Magic, The Truth، شارون لارنس، انتشارات هارپرکالینز، 2005.
    5. 27: The Legend and Mythology of the 27 Club، جین سیمونز، 2018.
    موسیقی جیمی هندریکس
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیناتورالیسم چندش آور / داستان کوتاه از سارا برونستاین
    مقاله بعدی سوررئاليسم از هنری آوانگارد تا کالایی بورژوایی
    فراز اسدی

    متولد ۱۳۶۸ فارغ التحصیل کارگردانی سینما از موسسه کارنامه نویسنده، منتقد فیلم خبرنگار سینما و موسیقی دبیر هیئت تحریریه مجله فیلم‌کاو

    مطالب مرتبط

    چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

    نائومی فرای

    در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

    فراز اسدی

    گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

    فراز اسدی
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

    انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.