Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

    سینمای شخصی سام فولر؛ مردی با سیگار برگ

    سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      حافظه در برابر استبداد | از سازه‌ی روایی تا زیبایی‌شناسی مقاومت

      ۲۰ فروردین , ۱۴۰۴

      برلیناله ۲۰۲۵ | گفتگو با نادر ساعی‌ور

      ۶ اسفند , ۱۴۰۳

      «هیچ حیوانی این چنین درنده نیست»؛ برهان قربانی و روایت امروزی شکسپیر

      ۳ اسفند , ۱۴۰۳

      برلیناله ۲۰۲۵ | گزارش فیلم ماه آبی به کارگردانی ریچارد لینکلیتر

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      ماه آبی: سرود اندوهگین برای هنر، زیبایی و اشتیاق

      ۳۰ بهمن , ۱۴۰۳

      سمفونی خون و گلوله | یادداشتی بر فیلم جنگاوری به کارگردانی ری مندوزا و الکس گارلند

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | نرگس

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پذیرفته شدن فیلم «زن و بچه» به کارگردانی سعید روستایی در کن ۲۰۲۵ جنجال‌برانگیز شد

      ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | در آستانۀ ۶۰ سالگی «یک مرد و یک زن» و به بهانۀ ادای احترام جشنواره کن ۲۰۲۵ به فیلم

      ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سریال Andor: چگونه سال‌های «گنگستری» استالین جوان الهام‌بخش مجموعه‌ی جنگ ستارگان شد

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      بازخوانی یک سریال ماندگار | قصه‌های مجید و قصه‌های کیومرث

      ۲۰ فروردین , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      دیدن و دریافت در روایتِ فیلم

      ۲۷ فروردین , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی، مردی برای تمام فصول

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینمای شخصی سام فولر؛ مردی با سیگار برگ

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سمفونی خون و گلوله | یادداشتی بر فیلم جنگاوری به کارگردانی ری مندوزا و الکس گارلند

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینمای شخصی سام فولر؛ مردی با سیگار برگ

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سمفونی خون و گلوله | یادداشتی بر فیلم جنگاوری به کارگردانی ری مندوزا و الکس گارلند

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      درهم‌ریختگی زبان‌ها

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «ویزور» نوشته‌ی ریموند کارور

      ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      بازخوانی یک شاهکار | «مسخ» نوشته‌ی فرانتس کافکا

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      از آلزایمر و دیگر شیاطین | نگاهی به رمان «ذهن مه‌زده» اثر جی برنلف

      ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      رازهای کافکا | نوشتهٔ استوآرت جفریز

      ۲۴ بهمن , ۱۴۰۳

      دربارۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد» نوشتۀ جسیکا اَو

      ۱۸ دی , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۵- رفیق

      ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۴- نمایش افسانه‌ای برای وقتی دیگر

      ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۳- زمستان استخوان

      ۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۲- هاکلبری فین

      ۲۶ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۵- رفیق

      ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      درهم‌ریختگی زبان‌ها

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «ویزور» نوشته‌ی ریموند کارور

      ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      بازخوانی یک شاهکار | «مسخ» نوشته‌ی فرانتس کافکا

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      اندکی عشق و کمی بیشتر اقتدارگرایی | درباره نمایش «هارشدگی» به کارگردانی پویان باقرزاده

      ۲۱ فروردین , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۲- پیتر دویگ: نقاش نقاشان

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۱- اریک فیشل: در جست‌وجوی حقیقت‌های پنهان

      ۲۵ فروردین , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۲- پیتر دویگ: نقاش نقاشان

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۱- اریک فیشل: در جست‌وجوی حقیقت‌های پنهان

      ۲۵ فروردین , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    ادبیات

    نگاهی به وضعیت ترجمۀ داستان و رمان در ایران

    افشین رضاپورافشین رضاپور۲ مرداد , ۱۴۰۳
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    این مقاله، نگاهی گذرا و کلی به موضوع ترجمۀ رمان و داستان در ایران دارد. بدیهی است تک‌تکِ مباحث مطرح شده در این متن نیازمند بررسی مفصل و جداگانه‌ای است.

    جنبش ترجمه در ایران معاصر فراز و فرودهای فراوانی داشته که در این میان ترجمۀ رمان و داستان کوتاه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده است. ترجمه در ایرانِ عصر جدید با تلاش‌های عباس میرزا و برگردان متون نظامی شروع شد. در واقع شکست باورنکردنی در جنگ‌های ایران و روسیه، خواب نخبگان ایرانی را پریشان کرد و وقتی به جست‌وجوی عوامل این شکست برآمدند، دریافتند چیزی از جهان جدید نمی‌دانند و با آن بیگانه‌اند. مسئله اینجا بود که ما جهان جدید را خودمان انتخاب نکرده بودیم یا به آن نرسیده بودیم، ما به جهان جدید پرتاب شده بودیم. ضرورت ترجمه از همین جا آغاز شد و تا به امروز ادامه داشته است. در همان دوران، پس از متون نظامی، نوبت به ترجمه‌های تاریخی رسید.بعد، چند نمایش‌نامه و کتاب داستانی کلاسیک هم در عصر قاجار ترجمه شد. رمان و داستان کوتاه اما فرزندان مدرنیته‌اند و انگار باید زمانی سپری می‌شد تا جامعۀ ایران آمادگی خواندن رمان را پیدا کند. به هر حال ترجمۀ رمان و داستان، به معنای حرفه‌ای آن، دیرتر آغاز شد.

    صادق هدایت، جزو اولین نویسندگانی است که آثار مهم نویسندگان هم‌عصر خود را ترجمه کرد. او آشنایی نسبتاً کاملی با ادبیات و نویسندگان غربی هم‌نسل خود داشت و برای اولین بار خوانندۀ ایرانی را با متفکرانی چون کافکا و سارتر آشنا کرد. هدایت، آدم مطلعی بود و بسیار خوانده بود. او معتقد بود جامعۀ ایران کم ترجمه کرده و کم خوانده است. البته سه یا چهار دهه بعد، دکتر رضا براهنی بحث دیگری را مطرح کرد و گفت مشکل این نیست که ما به‌اندازۀ کافی ترجمه نکرده‌ایم بلکه مشکل این است که آثار ترجمه‌شده را خوب تحلیل نکرده‌ایم. این حرف براهنی نشان می‌دهد که در این فاصلۀ سی‌چهل‌ساله چقدر کتاب در کشور ما ترجمه شده بود.

    به‌هرحال، عطش ترجمه در ایران هرگز پایان نیافت و همچنان باقی است. در دهۀ چهل، شاهد ظهور غول‌هایی در ترجمۀ آثار ادبی بودیم که به‌حق می‌توان نامشان را مترجم–مؤلف نهاد. شخصیت‌هایی چون ابراهیم گلستان، نجف دریابندری، محمد قاضی و بسیاری دیگر که نقش محوری در هدایت ادبیات ایران بازی کردند و خوانندگان را به سمت‌وسوی نویسندگانی بردند که هر کدام در جهان، صدایی برجسته‌اند. ترجمۀ آثار این نویسندگان، تأثیر بسزایی بر نویسندگان وطنی گذاشت و دری تازه به روی داستان‌نویسی ایران گشود. نویسندگان ایرانی با سبک‌ها و روش‌های داستان‌پردازی جدیدی آشنا شدند و عده‌ای توانستند آثار ماندگاری خلق کنند. در این میان البته نقش انتشارات فرانکلین و سازمان کتاب‌های جیبی و شکل گرفتن سنت ویراستاری رمان و داستان بسیار برجسته است. هنر انتشارات فرانکلین این بود که با استخدام مترجمان قابل و کاربلد، زیر نظر بزرگان عرصۀ ادبیات و ترجمه، آثار بسیار باکیفیتی را تقدیم جامعۀ ایران کرد که هنوز پس از گذشت دهه‌ها قابل خواندن هستند و مترجمان جدید کمتر توانسته‌اند ترجمه‌ای بهتر از نمونۀ قبلی ارائه کنند.

    از دهۀ 40 تا انقلاب 57 آثار مهمی از نویسندگان جهان، به‌خصوص غربی‌ها، به جامعۀ کتاب‌خوان ایران معرفی شدند و مورد استقبال قرار گرفتند. تیراژهای بالای 5هزار و تجدید چاپ‌های مکرر در آن دوران مؤید این ادعا است. در این دوره، نسلی از خوانندگان طبقۀ متوسط شهری شکل گرفت و تقریباً بخش مهمی از ادبیات غرب و روسیه ترجمه و خوانده شد.

    ترجمه، بعد از انقلاب، پیشرفت‌ها و نقایصی داشت. یکی از اتفاقات خوب، حضور پررنگ‌تر زنان در این عرصه بود. نام‌هایی ظهور کردند و آثار با کیفیت و ماندگاری بر جای گذاشتند، مثلاً خانم فرزانه طاهری و خانم مژده دقیقی و… که در دقت، صحت و زیبایی آثاری که ترجمه کرده‌اند، تردید نمی‌توان کرد. حضور پررنگ‌تر زنان بعد از انقلاب، خبر از مدرن‌تر شدن جامعۀ ایران می‌داد و انگار این مدرن‌ شدن با ترجمه پیوندی تنگاتنگ داشت. دوم اینکه بعد از انقلاب، تنوع زبان‌های مبدأ در ترجمه بیشتر شد که به هیچ وجه قابل قیاس با قبل از انقلاب نیست. ترجمه از زبان‌های اسپانیولی، ژاپنی، روسی، ترکی، کردی و… باعث شده که خوانندۀ ایرانی چشم‌انداز وسیع‌تری داشته باشد، اما متأسفانه تنوع زبان‌های مبدأ باعث نشد که ترجمه‌های با کیفیت‌تری هم از آن زبان‌ها به زبان فارسی صورت بگیرد. مشکل شاید اینجا بود که مترجمان، زبان مبدأ را به‌خوبی می‌دانستند، اما نه با ادبیات آن زبان آشنایی کامل داشتند و حتی نه ادبیات کشور خودشان را خوب می‌شناختند.

    بعد از انقلاب 57، اولین چیزی که مترجمان و ترجمۀ رمان و داستان را با چالش جدی روبه‌رو کرد، مسئلۀ ممیزی بود. سخت‌گیری‌ها، مخصوصاً در عرصۀ رمان و داستان، که طبعاً مخاطب و تاثیرگذاری بیشتری در جامعه داشت، شدیدتر شد. به همین دلیل مترجمانی که تن به حذف بخش‌هایی از ترجمه‌شان نمی‌دادند، سراغ تعداد زیادی از رمان‌ها نرفتند تا مبادا کتابی زیر تیغ رفته به قلم آن‌ها منتشر شود. مسئلۀ ممیزی باعث شد تعدادی از رمان‌های مطرح جهانی اصلاً اجازۀ چاپ نگیرند، یا مترجم از ترس هدر رفتنِ زحماتش به سمت ترجمۀ این رمان‌ها نرود. اما نکتۀ دیگری هم در ممیزی کتاب وجود دارد که ناشر و مترجم را سردرگم می‌کند و آن موضوع، نقش عامل انسانی یا بررس کتاب است. در واقع به‌رغم وجود سیاست‌های آشکار در ممیزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به نظر می‌رسد آثار به‌صورت یکدست ممیزی نمی‌شوند و نتیجۀ کار به این بستگی دارد که چه کسی در ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی کار را خوانده باشد. اگر بخت به یاری مترجم بیاید، بررسِ رمان یا مجموعه داستان با سعۀ صدر بیشتری اثر را می‌خواند و در ممیزی انصاف بیشتری به خرج می‌دهد. به همین دلیل در بازار رمان و داستان گاهی با کتاب‌هایی مواجه می‌شویم که به قول معروف از زیر دست ممیزی و سانسورچی‌ها دررفته‌اند، اما می‌تواند مؤید این ادعا هم باشد که عده‌ای از ممیزها نسبت به آن کتاب نرمش به خرج داده‌اند.

    ترجمه-داستان-و-رمان-در-ایران

    اتفاق دیگری از دهۀ هفتاد به بعد افتاد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم گرفت به تعداد زیادی از کتاب‌فروش‌ها مجوز نشر بدهد. این مسئله باعث شد ناشران زیادی مثل قارچ از زمین سبز شوند و برای بقای خود یا دست‌کم حفظ مجوز خود اقدام به چاپ و انتشار آثار بی‌کیفیت نمایند. پدیدۀ سرمایه‌گذاری مترجم، نویسنده یا شاعر از همین دوران به بعد باب شد.کار آنجایی رسید که منتقدان ادبی به طنز می‌گفتند هر کسی می‌تواند با چهارصدهزارتومان، شاعر، نویسنده یا مترجم شود. بدیهی است که نظارت کیفی بر آثار این قبیل ناشران اعمال نمی شد. قبل از روییدن این ناشرانِ بی‌اصالت، دانشگاه‌ها نیز تصمیم گرفته بودند رشتۀ زبان‌های خارجی را گسترش بدهند. دانشگاه آزاد اسلامی هم تاسیس شده بود و با افزایش تعداد  فارغ‌التحصیلان زبان‌های خارجی، ترجمه نیز گسترش یافت و در این میان عده‌ای روی به ترجمۀ رمان و داستان آوردند، البته با این ایدۀ غلط که ترجمۀ رمان و داستان ساده‌تر از کارهای تخصصی است. نتیجه البته فاجعه‌بار بود و جامعۀ ایران با تعداد زیادی داستان و رمان چاپ‌شده مواجه شد که هر چیزی می‌توانستند باشند، غیر ازادبیات. به‌هرحال، سنت تربیت مترجم در دانشگاه‌ها با شکست مواجه شد و همه اذعان دارند که مترجم‌های قابل، بیرون از دانشگاه تربیت می‌شوند.

    در دهۀ هفتاد دسترسی به اینترنت فرصت بزرگی در اختیار جوانان ما قرار داد. حالا یک مترجم می‌توانست به‌راحتی سؤالات خود را در اینترنت جست‌وجو کند، با نویسنده در تعامل مستقیم باشد و به‌راحتی به نشریات ادبی دست پیدا کند. در واقع نسبت به نسل‌های قبل‌تر کار برایش راحت‌تر بود، اما متأسفانه این امکانات باعث نشدند که بسیاری از مترجمان جوان ما به خلاقیت زبانی برسند و دلیلش هم شاید این بود که برخلاف اساتیدی چون عبدالله کوثری، خشایار دیهیمی، احمد میرعلایی و… نسبت به زبان فارسی احساس نیاز نکرده بودند و بر دانش غیرمکتوب تکیه داشتند.

    ترجمه‌های گوناگون از یک اثر، اتفاقی است که بسیار در ایران می افتد.گرچه می‌گویند هر بیست سال یکبار آثار باید دوباره ترجمه شوند، اما این یک شرط دارد و آن این است که ترجمۀ بعدی نقائص ترجمۀ قبلی را نداشته باشد و به لحاظ زبانی به‌روز باشد. ترجمه‌های مکرر از یک اثر در ایران فاقد این ویژگی هستند و در بیشتر موارد ترجمه‌هایی که توسط اساتید نسل‌های قبل صورت گرفته، هنوز خواندنی و با کیفیت‌تر محسوب می شوند.گاهی حتی ترجمه‌ها هم‌زمان اتفاق می‌افتند و در عین حال رقابتی که شکل می‌گیرد باعث می‌شود مترجم شتاب‌زده کتاب را ترجمه کند و از کیفیت کار بکاهد. یکی از دلایلی که ترجمه‌های متعدد از یک کتاب وجود دارد، قانون کپی‌رایت است که در ایران اجرا نمی‌شود. شاید مهم‌ترین علت نپیوستن ایران به قانون کپی‌رایت، موضوع سانسور باشد، چون طبق قانون کپی‌رایت، اثر باید بدون کم‌وکاست در جامعۀ مقصد ارائه گردد و این امر در جامعۀ ما میسر نیست. اما چند سالی است که بعضی از مترجمان و حتی ناشران اجازۀ کتبی نویسنده را می‌گیرند و ضمیمۀ کتاب می‌کنند. اگرچه این کار فی‌نفسه قابل توجه است، اما در جامعه‌ای که کپی‌رایت وجود ندارد و رعایت نمی‌شود، کاری بیهوده به نظر می‌رسد. این که آیا اثر بی‌کم‌وکاست منتشر می‌شود و نویسنده از این جریان مطلع شده یا نه، جای شک‌وشبهۀ فراوان دارد. ضمن اینکه  این قبیل آثار هم درصورتی‌که ترجمۀ ماندگاری از آن‌ها صورت نگرفته باشد، به سرنوشت دیگر کتاب‌هایی مبتلا می‌شوند که پس از یکی دو چاپ به دست فراموشی سپرده شده‌اند. گرفتن اجازۀ نویسنده برای ترجمۀ اثرش، به این معنا نیست که بندبند قانون کپی‌رایت رعایت شده است. در واقع می‌توان گفت در جامعه‌ای که در آن یک ترجمه باید از صافی ممیزی‌های خاصی بگذرد تا مجوز چاپ بگیرد، گرفتن اجازۀ نویسنده نوعی ژست فرهنگی محسوب می‌شود.

    ترجمه-داستان-و-رمان-در-ایران

    ویراستاری یکی دیگر از معضلاتی است که سال‌ها است گریبان نشر ما را گرفته است. ناشرانی که با ویراستاران کاربلد و زبان‌دان کار می‌کنند، اندک هستند. این ناشران توانایی این را دارند که آثار باکیفتی را پس از مقابله و ویرایش تحویل بازار دهند، اما باقی ناشران یا اصلاً از ویراستار استفاده نمی‌کنند یا ویراستارشان فقط کم‌وبیش ادبیات فارسی را بلد است و زبان خارجی نمی‌داند. همین مسئله باعث شده است که تعداد رمان‌ها و داستان‌های ترجمه‌شدۀ باکیفیت در ایران به حداقل برسد. از طرفی حضور یک یا دو ویراستار خوب در نشرهای صاحب‌نام اتفاق دیگری را رقم زده و آن اتفاق این است که بسیاری از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه این ناشران از فیلتر نگاه ویراستار مخصوص خودشان عبور کرده، یکدست شده و به چاپ رسیده است. این یکدست‌ شدن، مخصوصاً در مورد آثار زیادی که نیاز به ویرایش سنگین داشته‌اند، باعث شده رمان‌ها و  مجموعه داستان‌هایی از نویسندگان مختلف با یک زبان به چاپ برسد. در واقع سبک و زبان نویسنده تحت تأثیر ویرایش سنگین و حتی بازنویسی متن قرار گرفته است و بدین ترتیب؛ شاهد این هستیم، ناشری که چاپ داستان کوتاه و رمان را از سیاست‌های مهم خود می داند، مجموعه آثاری از نویسندگان مختلف را با یک زبان و یک سبک نگارش به خواننده ارائه کرده است.

    از سوی دیگر، متأسفانه 90درصد ناشران اطلاعی راجع‌به آثاری که چاپ می‌کنند ندارند. این ناشران معمولاً مشاورانی دارند که به آن‌ها پیشنهاد می‌دهند که اثری را چاپ کنند یا نه، اما خود ناشر معمولاً اهل کتاب نیست  و دقیقاً نمی‌داند چه اثری را چاپ و منتشر می‌کند. حضور مدیران بی‌اطلاع در رأس بیشتر انتشاراتی‌ها باعث شده است تا هرج‌و مرج بر بازار نشر، مخصوصاً بازار رمان و داستان، حاکم باشد.

    بازار کتاب قاچاق هم درایران داغ است. ناشرانی هستند که تا رمان یا مجموعه داستانی در ایران گل می‌کند، ظرف کمتر از چندماه، همان اثر را با نام مترجمی جدید و ترجمه‌ای افتضاح راهی بازار می‌کنند. معمولاً مترجمان این گونه آثار، اثر اصلی را مقابل خود گذاشته، کلمات یا جملاتی را عوض می‌کنند. گاهی هم همان اثر را با همان ترجمه و نام مترجم اصلی در بازار سیاه چاپ می‌کنند و می‌فروشند که بدین ترتیب حق ناشر و مترجم اصلی کتاب ضایع می‌شود. این کتاب‌ها با قیمتی کمتر از اصل خود و با تخفیف‌های بالا به فروش می‌رسند و مخاطبان خاص خود را در بازار نشر دارند.

    هوش مصنوعی پدیده‌ای است که این روزها جنجال به پا کرده است و طبق برآوردها آیندۀ بسیاری از مشاغل را تهدید می‌کند. ترجمه نیز از این تهدید مبرّا نیست و قطعاً مترجم‌ها در آیندۀ نزدیک رقیب سرسختی خواهند داشت که ممکن است آن‌ها را از میدان به‌در کند. هنوز مشخص نیست که درعرصۀ ترجمه، هوش مصنوعی تا کجا می‌تواند رقیب مترجمان باشد، اما آزمایش‌های انجام شده نشان می‌دهد که توانایی انجام ترجمه‌ای دقیق و سریع را دارد. این روزها بسیاری از محققان از هوش مصنوعی برای ترجمه و ویرایش متون خود استفاده می‌کنند و نتیجۀ آن حیرت‌انگیز است. عده‌ای معتقدند شاید هوش مصنوعی بتواند متون علمی یا علوم انسانی را دقیق و بی‌غلط ترجمه کند، اما قطعاً توانایی ترجمۀ رمان و داستان را نخواهد داشت، چون در این دو رسانه مسئلۀ عاطفۀ انسانی نیز مطرح است. البته رابطۀ هوش و عاطفه چیزی است که علم هنوز پاسخ مشخصی برای آن ندارد، اما باید صبر کرد و دید که آیا هوش مصنوعی می‌تواند رقیب انسانی خود را از میدان به‌در کند، یا نه. قطعاً اگر چنین اتفاقی بیفتد، نقطۀ پایانی است بر شغلی توان‌فرسا که در آن روح و جسم مترجم درگیر سِیروسلوکی عجیب و پیچیده می‌شود. آزمایش‌هایی نیز در زمینۀ ترجمۀ شعر انجام گرفته که باز نتیجۀ آن حیرت‌انگیز است. هوش مصنوعی می‌تواند بیتی از حافظ را طبق دستوری که به آن داده‌اند ظرف یک دقیقه یا کمتر به زبانی زیبا و آرکائیک ترجمه کند و این در حالی است که ترجمۀ این بیت شاید ساعت‌ها وقت مترجم را بگیرد و نتیجه هم آن چیزی نباشد که درهوش مصنوعی شاهد آن هستیم.

    ترجمه-داستان-و-رمان-در-ایران

    در کل، بر خلاف ترکیۀ زمان آتاتورک که سازمانی را مسئول ترجمۀ آثار مهم جهان کردند و با استخدام مترجمان قابل و کارآمد به‌طور سازمان‌یافته به ترجمۀ آثار برجستۀ غرب پرداختند، ترجمه در ایران یک عمل فردی بوده و سازماندهی نداشته است. این احتمالاً یکی از دلایلی است که مترجمان گزیده‌کاری کرده‌اند و کمتر شاهد این بوده‌ایم که مترجمی تمام آثار یک نویسنده را ترجمه کند. معمولاً سنت این بوده که مترجمی اثری را انتخاب می‌کند و پس از ترجمه، در مورد چاپ آن با ناشر وارد مذاکره می‌شود. البته چند سالی است که برخی از ناشران، به‌ویژه انتشاراتی‌های صاحب‌نام و درجه‌یک، ترجمۀ آثاری را به مترجم‌های کاربلد پیشنهاد می‌کنند، اما این سنت چندان ریشه ندوانده و همچنان در بر پاشنۀ سابق می‌گردد. در نتیجۀ این رفتار، خوانندۀ ایرانی هر نویسنده را به قلم مترجمان گوناگون شناخته است و تصویر روشنی از سبک نویسنده ندارد. مثلاً نویسنده‌ای مانند جوزف کنراد، بیش از ده مترجم در ایران دارد که هر کدام برداشت خود را از زبان این نویسندۀ سرشناس داشته‌اند و به سبک و سیاق مورد نظر خود ترجمه کرده‌اند. مثلاً شتاب و رقابت در ترجمۀ رمان‌های فیلیپ راث و عدم نظارت واقعی از جانب یک سازمان واحد یا گروه واحدی از ویراستاران باعث شد مترجم‌های گوناگون، و در بیشتر موارد بی‌تجربه، به ترجمۀ آثار این نویسندۀ برجستۀ معاصر امریکایی بپردازند و اکنون شاهد این باشیم که هر کتاب ترجمه‌شدۀ این نویسنده سبک‌وسیاق خاص خود را داشته باشد که بی‌شک سبک و قلم  فیلیپ راث نیست. در دهۀ چهل انتشارات فرانکلین و بنگاه ترجمه و نشر کتاب قدم‌هایی را در این زمینه برداشتند و با برنامه‌ریزی منسجم ترجمه‌هایی خوب و سلیس ارائه دادند، اما این کار ادامه پیدا نکرد. غیر از این دو مؤسسه هیچ ناشری در ایران طرح میان‌مدت یا درازمدت برای ترجمۀ آثار نداشت یا اگر برنامه‌ای را تعریف کرده بود، در میانۀ راه متوقف شد.

    در پایان باید گفت ترجمه در کشور ما آن‌قدر مهم بوده است که مترجم نام خود را در کنار نام نویسنده روی جلد کتاب قرار می‌دهد و معمولاً مخاطب حرفه‌ای قبل از نام نویسنده جذب نام مترجم می‌شود. بسیاری از نخبگان معتقدند در جامعۀ ما تفکر همان ترجمه است و ما را از ترجمۀ گستردۀ متون گریزی نیست. بااین‌حال، باید دید با توجه به این ضرورت، کشور ما چقدر در تربیت مترجم‌های خبره و حرفه‌ای موفق بوده است و آیا اصلاً حرفه‌ای ‌بودن در شرایط فعلی که تیراژ کتاب به سیصد جلد و حتی کمتر تنزل یافته امکان‌پذیر است؟

    داستان رمان ترجمه
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیفراخوانی برای نخوردن اجسادِ حیوانات / معرفی «جهان‌ شعله‌ور» نوشتۀ مارک رولندز
    مقاله بعدی چرا تیلور سوئیفت / تحلیل و بررسی دلایل موفقیت تیلور سوئیفت (Taylor Swift) در دنیای موسیقی
    افشین رضاپور

    مطالب مرتبط

    داستان‌های فینیکس | ۱۵- رفیق

    Mojit

    درهم‌ریختگی زبان‌ها

    جین گَری

    نگاهی به داستان «ویزور» نوشته‌ی ریموند کارور

    آیلین هاشم‌نیا
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

    سینمای شخصی سام فولر؛ مردی با سیگار برگ

    سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.