در حال حاضر تقریبا تمام شرکتها و ساختارهای سازمانی از انواع گرافیک و گرافیک دیزاین استفاده میکنند. بخش اعظمی از این توجه ویژه، منوط به جذب مشتریان ایدهآل و متناسب با بازار هدف آن شرکتها میشود. گرافیک و گرافیک دیزاین اما فقط به همین ماجرا محدود نمیشود، منتها برای استفادهٔ حداکثری از ظرفیتهای این رشتهٔ تخصصی بهتر است تفاوت بین این دو واژگان شفاف شود.
در ادامهٔ سلسله مطالب دیزاین برای دیزاین در این مقاله موارد زیر را مرور خواهیم کرد:
– واکاوی ارتباط و تفاوت بین گرافیک و گرافیک دیزاین
– ویژگیهای یک دیزاین خوب
– تفاوت بین دیزاین خوب و بد
– گرافیک دیزاین و انواع آن
– ده اصل اساسی گرافیک دیزاین
یک. واکاوی ارتباط و تفاوت بین گرافیک و گرافیک دیزاین
برای جذب مشتریان ایدهآل، تقریبا هر شرکت سودآور و هر سازمان ساختارمندی، از نوعی گرافیک و گرافیک دیزاین استفاده میکند. تفاوت بین گرافیک و گرافیک دیزاین را در موارد زیر میتوان در نظر گرفت:
تصاویر: گرافیک شامل تصاویر دیجیتال، نمایشهای تصویری و تصاویر تولید شده توسط کامپیوتر است. لوگوها، پرترهها، طرحهای خطی و تصاویر طراحیشده مهندسیشده نمونههایی از گرافیک هستند. معمولاً در تولید گرافیک از ترکیب متن، دیاگرامها و عکسها استفاده میشود. گرافیک میتواند هم واقعگرایانه و کاربردی باشد و هم خلاقانه و نوآورانه.
دیزاینِ گرافیک: از سوی دیگر، دیزاینِ گرافیک، فرآیند گردآوری و چیدمان هدفمند و منظم عناصر گرافیکی، تایپوگرافی و روانشناسی رنگ است تا ترکیبهایی بصری و جذاب ایجاد کند. طراحان گرافیک محصولاتی مانند تابلوها، پوشش خودروها، بروشورها و سایر ابزارهای تبلیغاتی و بازاریابی تولید میکنند که هم نیاز مشتریان را برآورده میسازد و هم موجب افزایش درآمد و سود برای شرکتها و سازمانها میشود.
آیا میدانید که گرافیک دیزاین اغلب – و به درستی – به نوعی دیزاین ارتباطات نیز شناخته میشود؟ از آنجا که هدف گرافیک دیزاین انتقال و نمایش ایدهها و تعاملات از طریق مواد بصری و مفهومی است، اصطلاح دیزاین ارتباطات نیز میتواند مناسب به نظر برسد. گرافیک دیزاین برای معرفی یک محصول، خدمات یک شرکت، برند یا کسبوکار به جامعهای خاص از افراد به کار میرود. این فرآیند نوعی همنوایی و هارمونی بصری ایجاد میکند تا نیازی را برآورده سازد و مسئلهای را حل کند.
معماری و استراتژی گرافیک دیزاین، برخلاف خود گرافیک، یک جزء واحد نیست. بلکه یک روش دیزاین، همکاری و همگرایی است؛ فرآیندی که با در نظر گرفتن تمام جنبههای هویت، مسیر پیشرفت و توسعهٔ یک شرکت، برندسازی مؤثری ایجاد میکند. گرافیک دیزاین با در نظر گرفتن هدفگذاریها و سیاستگذاریهای یک شرکت، فرآیند نوع تفکر و مراحل خرید بازار هدف، و چگونگی جریان رنگها، فونتها و تصاویر را برای ایجاد یک ارتباط موثر با مشتریان آن برند خاص تولید و ایجاد میکند. علاوه بر این، دیزاینرهای گرافیک، قالبهای جذاب و تعاملی ایجاد میکنند که مشتریان کنونی و مخاطبین یک برند میتوانند از آنها در مراحل خرید استفاده کنند؛ مسیر کاملی از ارائهٔ محصول و آشنایی با آن تا شناخت کامل و در نهایت خرید.
دو. ویژگیهای یک دیزاین خوب
دیزاین خوب فرآیندی است که در طی آن، راهحلهای زیبا و کاربردی برای حل مؤثر یک مسئلهٔ خاص یا تحقق یک هدف معین ایجاد میشود. این فرآیند شامل بررسی دقیق عناصری مانند چیدمان، رنگ، تایپوگرافی و تصاویر برای خلق ترکیبهایی بصری جذاب و هماهنگ میشود.
با این حال، دیزاین خوب فراتر از زیباییشناسی است؛ و به طور گسترده بر روی قابلیتِ استفاده و تجربهٔ کاربر نیز تأکید دارد، به طوری که محصول نهایی، برای تعامل ساده و به راحتی قابل استفاده باشد. دیزاین خوب باید بیزمان باشد و در گذر زمان همچنان مرتبط و مؤثر باقی بماند. علاوه بر این، باید پیام یا اطلاعات مورد نظر را به شکلی واضح و کارآمد منتقل کند. دیزاین خوب با موفقیت بین فرم و عملکرد تعادل برقرار میکند تا راهحلهایی معنادار و تأثیرگذار ایجاد کند.
دیتر رامس، دیزاینر صنعتی برجسته آلمانی، به دلیل اصول تاثیر ماندگاری یک دیزاین خوب برشمرد بسیار شناختهشده است. این ده اصل که اغلب «ده فرمان» دیزاین نیز نامیده میشوند، بر سادگی، کاربردی بودن و تمرکز بر نیازهای کاربر تأکید دارند. در ادامه به بررسی عمیقتر هر یک از این اصول میپردازیم:
دیزاین خوب نوآورانه است: رامس معتقد بود دیزاین باید مرزهای خلاقیت را گسترش داده و ایدهها و راهحلهای جدیدی را به زندگی بیاورد. توسعه فناوری و روندهای جدید دیزاینرها را تشویق میکند تا نوآوری را بپذیرند و از تکرار طرحهای موجود پرهیز کنند.
دیزاین خوب محصول را مفید میسازد: کاربردی بودن اساس یک دیزاین خوب است. یک محصول باید به طور مؤثر و کارآمد هدف خود را انجام دهد، تجربه کاربر را بهبود بخشد و زندگی او را آسانتر کند.
دیزاین خوب زیبا است: رامس اهمیت کیفیت زیباییشناسی را در تعیین مفید بودن یک محصول برجسته میکرد. او معتقد بود که محصولات خوب دیزاین درستی دارند از نظر بصری جذاباند و بر همین اساس به طور نامحسوس بر زندگی و رفاه ما تأثیر میگذارند. اما تنها اشیایی که خوب اجراشده باشد میتوانند زیبا باشند.
دیزاین خوب محصول را قابل درک میکند: سادگی و وضوح در دیزاین خوب حیاتی هستند. محصولات باید هدف و عملکرد خود را به شکلی روان منتقل کنند و به کاربران امکان دهند به طور شهودی با آنها تعامل کنند.
دیزاین خوب نامحسوس است: محصولی که خوب دیزاین شده باشد نباید خود را به کاربر تحمیل کند. این محصولات نه اشیای تزئینیاند و نه آثار هنری، بلکه باید به طور یکپارچه در زندگی کاربر ادغام شوند و نیازهای او را در اولویت قرار دهند بدون اینکه توجه غیرضروری جلب کنند.
دیزاین خوب صادقانه است: رامس بر اهمیت صداقت در دیزاین تأکید داشت. محصولات نباید تظاهر کنند چیزی هستند که نیستند؛ بلکه باید در مورد مواد، ساختار و عملکرد خود شفاف باشند.
دیزاین خوب بادوام است: دیزاین باید در برابر گذر زمان مقاومت کند. محصولات ماندگار هم مسئولیتپذیری محیطی را نشان میدهند و هم کیفیت و جذابیت پایدار خود را اثبات میکنند. برخلاف دیزاینهای مدگرا، دیزاین خوب بیزمان است.
دیزاین خوب تا کوچکترین جزئیات دقیق است: هر یک عنصر استفادهشده در دیزاین، هرچند کوچک، به تجربهٔ کلی و نهایی کمک میکند. توجه به جزئیات تضمین میکند که تعامل کاربر با محصول منسجم و لذتبخش باشد.
طراحی خوب دوستدار محیط زیست است: رامس طرفدار دیزاین پایدار بود و دیزاینرها را تشویق میکرد که تأثیرات زیستمحیطی خلقیات خود را در نظر بگیرند. کاهش ضایعات و انتخاب مواد بهصورت مسئولانه از جنبههای مهم دیزاین خوب است و به حفاظت از منابع و کاهش آلودگی فیزیکی و بصری کمک میکند.
دیزاین خوب به حداقلِ دیزاین نیاز دارد: سادگی کلید دیزاین خوب است. رامس بر حذف عناصر غیرضروری و ایجاد محصولاتی با تمرکز بر هدف اصلیشان تأکید داشت، تا پیچیدگی کاهش یابد و تجربه کاربر بهبود یابد.
اصول دیتر رامس مرزهای زمان را پشت سر گذاشته و الهامبخش دیزاینرها در حوزههای مختلف بوده است. میراث او بهعنوان یک دیزاینر مدرن و پیشگام در بسیاری از محصولات دیده میشود که این اصول را به کار برده و نمونههایی بیزمان از دیزاین خوب ارائه دادهاند.
سه. تفاوت بین دیزاین خوب و بد
دیزاین خوب و بد را میتوان با چندین عامل کلیدی که تأثیر قابلتوجهی بر تجربه کاربر و موفقیت کلی یک محصول یا خدمات دارند، از یکدیگر متمایز کرد. در اینجا به برخی از این عوامل اشاره میشود:
هدف و عملکرد: دیزاین خوب هدف خود را به طور مؤثر و کارآمد برآورده میکند و تجربهای روان برای کاربر فراهم میآورد. در مقابل، دیزاین بد ممکن است فاقد شفافیت باشد و نتواند نیازهای کاربران را برآورده سازد.
رویکرد کاربرمحور: دیزاین خوب مصرفکننده و کاربر نهایی را در تمام مراحل دیزاین در نظر میگیرد. این دیزاین ترجیحات، رفتارها و مشکلات کاربران را بررسی میکند و نتیجه آن یک محصول شهودی و آسان برای استفاده است. دیزاین بد ممکن است نیازهای کاربران را نادیده بگیرد و باعث سردرگمی و نارضایتی آنها شود.
زیباییشناسی و جذابیت بصری: دیزاین خوب از زیباییشناسی برای خلق محصولاتی چشمنواز استفاده میکند که احساسات مثبت را برمیانگیزد. در مقابل، دیزاین بد ممکن است شلوغ، غیرجذاب یا فاقد زبان دیزاین منسجم باشد.
کاربردپذیری و دسترسیپذیری: دیزاین خوب به کاربردپذیری اهمیت میدهد و اطمینان حاصل میکند که همه کاربران، از جمله افراد دارای معلولیت، میتوانند به راحتی با محصول تعامل داشته باشند. دیزاین بد ممکن است نیازهای دسترسیپذیری را نادیده بگیرد و تعامل با محصول را برای برخی کاربران دشوار سازد.
وضوح و ارتباط: دیزاین خوب هدف و عملکرد خود را به صورت شفاف و مختصر منتقل میکند و از عناصر بصری مناسب و سلسلهمراتب اطلاعاتی برای راهنمایی کاربران استفاده میکند. در مقابل، دیزاین بد ممکن است کاربران را با اطلاعات نامربوط یا مبهم گیج کند.
نوآوری و خلاقیت: دیزاین خوب نوآوری را میپذیرد و مرزهای خلاقیت را برای ارائه راهحلهای جدید و بهبودیافته گسترش میدهد. دیزاین بد ممکن است به عناصر دیزاین کلیشهای یا قدیمی تکیه کند و فاقد خلاقیت و تازگی باشد.
دوام و پایداری: دیزاین خوب چرخه عمر محصول را در نظر میگیرد و بر دوام و پایداری متمرکز است. این نوع دیزاین محصولاتی ماندگار و دوستدار محیط زیست ایجاد میکند. در مقابل، دیزاین بد ممکن است منافع کوتاهمدت را بر تأثیرات بلندمدت ترجیح دهد.
توجه به جزئیات: دیزاین خوب به جزئیات دقیق توجه میکند و اطمینان میدهد که هر عنصر به تجربه کلی کمک میکند. دیزاین بد ممکن است جزئیات ضروری را نادیده بگیرد و منجر به نتیجهای ناسازگار و ناپخته شود.
ارتباط احساسی: دیزاین خوب ارتباط احساسی با کاربران برقرار میکند و احساسات مثبت و وابستگی را ایجاد میکند. دیزاین بد ممکن است فاقد جذابیت احساسی باشد و کاربران را بیتفاوت یا ناراضی بگذارد.
قابلیت تطبیق و انعطافپذیری: دیزاین خوب پیشبینی میکند که نیازهای کاربران ممکن است در طول زمان تغییر کند و امکان سازگاری و انعطافپذیری را فراهم میآورد. دیزاین بد ممکن است در مواجهه با نیازهای جدید دچار مشکل شود و بهسرعت منسوخ شود یا نیاز به بهروزرسانی مکرر پیدا کند.
این عوامل نشان میدهند که چگونه دیزاین خوب میتواند تجربهای مثبت و ارزشمند برای کاربران ایجاد کند، در حالی که دیزاین بد ممکن است مشکلات و موانع زیادی به وجود آورد.
چهار. گرافیک دیزاین و انواع آن
به طور قطع این طور میتوان گفت که گرافیک دیزاین یک حوزه خلاقانه است که با ترکیب عناصر بصری، تایپوگرافی و تصاویر به انتقال ایدهها، پیامها یا اطلاعات به شکلی مؤثر میپردازد. این هنر بازنمایی بصری مفاهیم و انتقال پیامها از طریق رسانههای مختلف مانند چاپ، پلتفرمهای دیجیتال، تبلیغات و موارد دیگر است.
انواع گرافیک دیزاین
در اینجا برخی از انواع اصلی طراحی گرافیک آورده شده است:
دیزاین هویت بصری: دیزاینرهای هویت بصری مسئول ایجاد هویت برند منسجم و قابل تشخیص برای کسبوکارها و سازمانها هستند. این شامل طراحی لوگو، انتخاب پالت رنگ، تایپوگرافی و تدوین دستورالعملهای برند برای حفظ یکپارچگی در تمام مواد برند است.
بازاریابی و تبلیغات: دیزاینرهای بازاریابی و تبلیغات بر خلق تصاویر چشمگیر و جذاب برای کمپینهای تبلیغاتی تمرکز دارند. آنها پوسترها، بنرها، گرافیکهای شبکههای اجتماعی و تبلیغاتی طراحی میکنند که پیام برند را به طور مؤثر منتقل کرده و مخاطبان هدف را جذب میکند.
انتشارات: دیزاینرهای انتشارات روی طراحی و چیدمان مواد چاپی مانند کتابها، مجلات، روزنامهها و بروشورها کار میکنند. آنها متن، تصاویر و سایر عناصر را به گونهای تنظیم میکنند که جذاب و خوانا باشند.
وب: دیزاینرهای وب مسئول خلق وبسایتهای کاربرپسند و زیبا هستند. آنها روی چیدمان، ترکیب رنگها، تایپوگرافی و تصاویر کار میکنند تا تجربه کاربری لذتبخشی فراهم کنند.
UI/UX: دیزاینرهای رابط کاربری (UI) و تجربه کاربری (UX) بر ایجاد رابطهای کاربری شهودی و کاربرپسند برای محصولات دیجیتال مانند وبسایتها، اپلیکیشنها و نرمافزارها تمرکز دارند. آنها اطمینان میدهند که کاربران میتوانند به راحتی در محیط محصول حرکت کنند.
موشن گرافیک: دیزاینرهای موشن گرافی از انیمیشن و ویدئو برای انتقال پیامها و اطلاعات استفاده میکنند. آنها تصاویر متحرک، توالیهای عنوان و ویدئوهای توضیحی ایجاد میکنند که مخاطبان را جذب و سرگرم میکنند.
بستهبندی: دیزاینرهای بستهبندی، بستهبندیهای جذاب و کاربردی برای محصولات طراحی میکنند. آنها عواملی مانند ایمنی محصول، جذابیت در قفسه و نمایندگی برند را در نظر میگیرند تا بستهبندیهایی خلق کنند که در قفسههای فروشگاهی برجسته باشد.
گرافیک محیطی: دیزاینرهای محیطی بر طراحی عناصر بصری برای فضاهای فیزیکی مانند علائم، سیستمهای راهیابی و گرافیکهای داخلی کار میکنند. آنها اطمینان میدهند که ارتباطات بصری در یک فضا برای بازدیدکنندگان منسجم و شهودی باشد.
تصویرسازی: تصویرگران تصاویر سفارشی و آثار هنری منحصربهفرد برای پروژههای مختلف دیزاین میکنند. آنها از مهارتهای هنری خود برای تولید تصویرسازیهایی چشمگیر برای کتابها، پوسترها، تبلیغات و موارد دیگر استفاده میکنند.
اینفوگرافیک: دیزاینرهای اینفوگرافیک اطلاعات و دادههای پیچیده را در قالبی بصری جذاب و آسان برای درک ارائه میدهند. آنها از ترکیب متن، آیکونها و گرافیکها برای انتقال مؤثر اطلاعات استفاده میکنند.
هر نوعی از گرافیک دیزاین به مجموعهای منحصربهفرد از مهارتها، ابزارها و رویکردها نیاز دارد تا نیازهای خاص مشتریان و پروژهها را برآورده کند. دیزاینرها اغلب در یک یا چند حوزه تخصص پیدا میکنند و تخصص خود را به صنایع مختلف ارائه میدهند. از ایجاد هویت برند گرفته تا طراحی وبسایت یا تولید مواد تبلیغاتی جذاب، گرافیک دیزاین شکلدهنده نحوه درک و تعامل ما با اطلاعات بصری است.
پنج. ده اصل اساسی گرافیک دیزاین
اصول گرافیک دیزاین مجموعهای از راهنماهای اساسی هستند که بهعنوان پایهای برای خلق یک دیزاین زیبا و مؤثر عمل میکنند. این اصول به دیزاینرها کمک میکنند تا تصمیمات آگاهانهای در مورد چیدمان، ترکیببندی، رنگ، تایپوگرافی و سایر عناصر بگیرند تا پیام واضح و تأثیرگذاری را به مخاطب منتقل کنند. در ادامه، به برخی از اصول کلیدی آن میپردازیم:
۱. تعادل
تعادل به توزیع وزن بصری در یک دیزاین اشاره دارد. دیزاین متعادل احساس پایداری و هماهنگی ایجاد میکند. دو نوع تعادل وجود دارد:
متعادل متقارن (رسمی): عناصری که در دو طرف یک محور مرکزی بهطور متقارن تکرار میشوند.
متعادل نامتقارن (غیررسمی): تعادل از طریق ترتیب استراتژیک عناصر با وزنهای بصری متفاوت بهدست میآید.
۲. وحدت/هماهنگی
وحدت اطمینان میدهد که همه عناصر دیزاین به شکلی منسجم با یکدیگر کار میکنند تا یک ترکیببندی یکپارچه و هماهنگ ایجاد شود. هماهنگی در رنگها، فونتها و سبکها کمک میکند تا دیزاین پیام واضحی را منتقل کرده و واکنش احساسی خاصی را برانگیزد.
۳. تضاد
تضاد از قرارگیری عناصر متفاوت در کنار یکدیگر برای ایجاد جذابیت بصری و تأکید بر اجزای کلیدی استفاده میکند. از همین رو تضاد را میتوان از طریق تغییرات رنگ، اندازه، شکل یا بافت ایجاد کرد و توجه مخاطب را به نقاط کانونی طراحی جلب نمود.
۴. سلسلهمراتب
سلسلهمراتب به سازماندهی عناصر در دیزاین اشاره دارد تا نگاه بیننده را بهصورت منطقی و معنیدار بهسمت محتوا هدایت کند. با ایجاد سلسلهمراتب بصری مشخص، دیزاینرها میتوانند اطلاعات را اولویتبندی کرده و مطمئن شوند که عناصر مهمتر برجستهتر دیده میشوند.
۵. تأکید
تأکید بر بخش مهم دیزاین تمرکز دارد و توجه بیننده را به عنصر یا پیام خاصی جلب میکند. این تأکید میتواند از طریق تضاد رنگ، اندازه، موقعیت یا تایپوگرافی بهدست آید.
۶. تکرار
تکرار با استفاده مجدد از عناصر بصری نظیر رنگها، اشکال یا الگوها به ایجاد انسجام و هماهنگی در دیزاین کمک میکند. این اصل هویت برند را تقویت کرده و شناخت آن را افزایش میدهد.
۷. نزدیکی
نزدیکی به چینش عناصر دیزاین برای نمایش ارتباط آنها با یکدیگر اشاره دارد. گروهبندی عناصر مرتبط باعث سازماندهی بصری واضحتر و بهبود خوانایی کلی دیزاین میشود.
۸. فضای سفید/منفی
فضای سفید یا منفی، ناحیه بین و اطراف عناصر دیزاین است. این فضا به دیزاین اجازه میدهد نفس بکشد، خوانایی را بهبود میبخشد و عناصر مهم را برجسته میکند.
۹. حرکت
حرکت در دیزاین به ایجاد حس پویایی یا جریان از طریق چیدمان استراتژیک عناصر اشاره دارد. این اصل نگاه بیننده را از یک نقطه کانونی به نقطه دیگر هدایت میکند و تعامل و ارتباط را تقویت مینماید. از تکنیکهایی مانند سلسلهمراتب بصری و انیمیشن برای افزایش پویایی استفاده میشود.
۱۰. تناسب
تناسب به روابط هماهنگ بین اندازه عناصر برای ایجاد ترکیببندی متعادل و جذاب اشاره دارد. این اصل اطمینان میدهد که اندازه هر عنصر متناسب با سایر عناصر است و به دیزاین ساختاری منسجم و خوشایند میبخشد.
نتیجهگیری
با درک و بهکارگیری اصول گرافیک دیزاین، دیزاینرها میتوانند طراحیهای بصری جذاب، تأثیرگذار و ماندگاری ایجاد کنند که بهطور مؤثر با مخاطب ارتباط برقرار کرده و اهداف مورد نظر را محقق کنند. این اصول، چه برای یک دیزاینر حرفهای، چه مبتدی یا علاقهمند، چارچوبی برای خلق طراحیهایی ارائه میدهند که مخاطب را مجذوب و تحت تأثیر قرار میدهند.
***
منابع
Solomon, H. (2021, March 21). What Is The Difference Between Design And Graphic? Blue Sky – Online Graphic Design School. https://blueskygraphics.co.uk/what-is-the-difference-between-design-and-graphic/
Alltimedesign. (2023, July 31). What is Good Design? | Good Design Vs Bad Design | All Time Design. All Time Design. https://alltimedesign.com/what-is-good-design/