Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

    بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

    یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      حافظه در برابر استبداد | از سازه‌ی روایی تا زیبایی‌شناسی مقاومت

      ۲۰ فروردین , ۱۴۰۴

      مرور فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵: یک دور کامل

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      از شلیته‌های قاجاری تا پیراهن‌های الهام گرفته از ستارگان دهه‌ی سی آمریکا

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | در دنیای تو ساعت چند است؟

      ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من ترانه، اورکای ایران زمین هستم | نگاهی به فیلم «اورکا» ساخته‌ی سحر مصیبی

      ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      مرور فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵: یک دور کامل

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      درهم‌ریختگی زبان‌ها

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      رازهای کافکا | نوشتهٔ استوآرت جفریز

      ۲۴ بهمن , ۱۴۰۳

      دربارۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد» نوشتۀ جسیکا اَو

      ۱۸ دی , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      اندکی عشق و کمی بیشتر اقتدارگرایی | درباره نمایش «هارشدگی» به کارگردانی پویان باقرزاده

      ۲۱ فروردین , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    ادبیات گفت و گو پیشنهاد سردبیر

    همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

    خسته‌کننده‌ترین جزئیات زندگی دیگران اگر ماهرانه روایت شود می‌تواند جذاب‌ترین باشد.
    شیوا اخوان رادشیوا اخوان راد۲۳ بهمن , ۱۴۰۳
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    جسیکا او
    credit: Leah Jing McIntosh
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    این بار با جسیکا او، خالقِ رمان شاعرانۀ «آنقدر سرد که برف ببارد»، گفتگویی صمیمانه داشتم. او در این مصاحبه از تبارِ آسیایی‌اش‌، علاقه‌اش به سینمای ایران به خصوص آثار اصغر فرهادی و عباس کیارستمی، شیوۀ روایت ساده و مینیمال‌اش در داستان‌نویسی و تلاش برای انعکاس پیچیدگی‌های روابط انسانی در اثرش سخن گفت.


    ممکن است کمی از بیوگرافی خودتان برای خوانندگان ایرانی که از خواندنِ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»، لذت بسیاری برده‌اند بگویید؟

    من در ملبورنِ استرالیا بزرگ شدم. مادرم اهل مالزی است و پدرش، پدربزرگم، فکر کنم از روستایی به نام شانتو در چین به مالزی مهاجرت کرد. از برخی جهات، دوران کودکی خیلی معمولی‌ای را در حومۀ شهر گذراندم، هرچند که این دوران خالی از، از هم‌گسیختگی‌های زندگی در خانواده‌ای که بین سه کشور مختلف جابه‌جا شده و با تغییرات زیادی مواجه شده نبوده. شاید به همین دلیل بود که همیشه شیفتۀ کتاب‌ها بودم. چندین سال به عنوان ویراستار، کتابفروش، و راستی‌آزما کار کردم و در عین حال می‌نوشتم.

    چه تجربیات یا الهاماتی شما را به خلق رمان «آنقدر سرد که برف ببارد» سوق داد؟

    فکر نمی‌کنم که الهام در نوشتن فقط از یک منبع نشأت گیرد. در عوض، هدف من خلق روایتی بود که تجربیات واقعی زندگی را انعکاس دهد که علی‌رغم سادگی ظاهری، کاملا پیچیده است. تصور می‌کنم به لحظه‌ها و احساساتی هم فکر می‌کردم که بیان آن‌ها دشوار است – حقایق عمیقی که گاهی‌اوقات جامعه به سادگی به شما اجازۀ بیان آن‌ها را نمی‌دهد. در «آنقدر سرد که برف ببارد»، این احساسات مربوط به پیوندِ عمیق میان مادر و دختر، ماهیتِ از هم گسیختۀ تاریخ، و نیز تأملاتی است که در مورد هستی و اهمیت هنر وجود دارد.

    عنوان «آنقدر سرد که برف ببارد» هم جذاب و هم پر رمز و راز است .چطور به این عنوان رسیدید؟

    عنوان کتاب در مراحل پایانی نوشتن به ذهنم رسید. عنوان اولیه‌ام چیزی شبیه به «یک زبان مشترک» بود که از آدرین ریچِ شاعر وام گرفته بودم. اما می‌دانستم که این عنوان خیلی مناسب نیست. عنوانِ کتاب، زمینه را برای درک خواننده از متن فراهم می‌کند و همچون سایه، زاویه و قالب متفاوتی به آن می‌بخشد. در نهایت به عنوانِ «آنقدر سرد که برف ببارد» رسیدم چون از ماهیت از هم ‌گسیختۀ آن خوشم آمد. این عنوان می‌تواند یک پرسش یا خطی از یک شعر یا یک بیانیه باشد. بعلاوه، احساس کردم طبیعت گذرای لحن روایت را منتقل می‌کند: همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود و محو می‌شود.

    شیوۀ روایت شما آنقدر جذاب بود که از همان صفحات اول جذب‌اش شدم. احساس می‌کردم همراه با شخصیت‌ها در تعطیلات هستم – سوار قطاری در ژاپن، در کافه‌های جذاب و رستوران‌های عجیب‌اش غذاهای جدید را امتحان می کنم، در گالری‌های هنری می‌چرخم، و از صنایع دستی ژاپن خرید می‌کنم. چطور به این فرمِ روایی رسیدید؟

    احتمالا ترکیبی از عوامل مختلف بوده. بیشتر اوقات سعی می‌کنم تا به ساده‌ترین شکل ممکن، با استفاده از کمترین استعاره‌ها، تکنیک‌ها و ابزارهای ادبی بنویسم – در واقع فکر می‌کنم می‌توانستم ساده‌تر از این هم بنویسم. اما در آن زمان بسیاری از اتوفیکشن‌ها را هم می‌خواندم و لحن اعتراف‌گونه و اتوبیوگرافیکال(خودزندگی‌نامه‌ای) آن‌ها واقعاً تحت‌تأثیرم قرار می‌داد. بی‌اندازه خواندنی و جذاب بودند. داستان، هرچه با تجربۀ واقعی زندگی روزمره همسوتر باشد، از نظر من جذاب‌تر است. معمولاً به همین دلیل یادداشت‌های روزانه را دوست دارم. اینکه خسته‌کننده‌ترین جزئیات زندگی دیگران اگر ماهرانه روایت شود می‌تواند جذاب‌ترین باشد، امر متناقضی به نظر می‌رسد. هرچند که این نوع سبک نوشتن هم خود یک نوع داستان‌سرایی است. در همان زمان، بسیاری از آثار ادبی ژاپنی قرن نوزدهم و بیستم را از رمان‌نویسانی چون ناتسومه سوسه‌کی، جین‌ایچیرو تانیزاکی و یاسوناری کاواباتا مطالعه می‌کردم. این رمان‌ها، به خاطر سبک نوشتاری با ظرافتی که داشتند، جرقه‌ای در من زد. اگرچه واژه‌های آن‌ها به ظاهر خنثی، معمولی و مؤدبانه به نظر می‌رسند، اما سرشار از احساسات‌اند. من هم به این سبک علاقه‌مند شدم، که شاید با شکلِ زندگی و خانوادۀ من هماهنگی بیشتری داشته باشد. بنابراین می‌شود گفت که لحن در «آنقدر سرد که برف ببارد» تا حدی ترکیبی از این دو عامل است.

    جسیکا او
    credit: Leah Jing McIntosh

    رمان شما در ژاپن روایت می‌شود و رابطۀ پیچیدۀ یک مادر و دختر را به تصویر می‌کشد. چه عواملی شما را به سمت انتخاب ژاپن به عنوان پس‌زمینۀ این داستان سوق داد؟

    باید یک تعامل خاصی میان مادر و دختر وجود می‌داشت، سطحی از تنش. در نهایت، من یک وارونگی ظریف از نقش‌ها را نوشتم، جایی که دختر در طول سفر مسئولیت‌های مادر را بر عهده می‌گیرد. برای مثال او کل سفر را برنامه‌ریزی می‌کند. اوست که تصمیم‌ می‌گیرد که چه کار کنند، کجا غذا بخورند، کجا بمانند و کجا بخوابند. ممکن است به این خاطر باشد که دختر قبلاً ژاپن بوده و کمی ژاپنی صحبت می‌کند، در حالی که مادر از زمان ترک هنگ کنگ خیلی کم سفر کرده است. اگر لوکیشنِ رمان را هنگ کنگ انتخاب می‌کردم، این مادر بود که کنترل را در دست داشت. همزمان، هدف من خلقِ فضایی بود که خاطره‌انگیز و نوستالژیک باشد و به راوی اجازه دهد تا دربارۀ دوران کودکی خود و کودکی مادرش تأمل کند. ژاپن، حتی با وجود تفاوت‌های چشمگیرش، به‌عنوان بخشی از آسیای شرقی، به اندازۀ‌ کافی نزدیک و آشنا بود تا این امکان را فراهم کند.

    راوی رمان شما عمیقاً به ادبیات و سینما علاقه‌مند است. کنجکاوم بدانم آشنایی شما با سینما و ادبیات ایران چقدر است؟ آیا فرصت تماشای فیلم‌های برجستۀ ایرانی را داشته‌اید؟

    من عاشق فیلم‌های اصغر فرهادی به خصوص «جدایی نادر از سیمین» هستم. کیفیت داستان‌سرایی و روایی خاصی در کار او وجود دارد – اینکه چگونه هر شخصیت دلایل و انگیزه‌های خود را دارد، و با این حال تلاقی یا تضاد اینها منجر به نوعی اختلاف یا تراژدی می‌شود. به نظر من این خصیصه به زندگی واقعی خیلی شبیه است. مدت زیادی از تماشای «جدایی» می‌گذرد، اما یادم می‌آید که از نظر زیبایی‌شناختی، عمیقا تحت‌تأثیرِ عناصر بصری به ویژه استفاده از درها و چارچوب‌ها قرار گرفتم. جایی خواندم که او سابقۀ تئاتری دارد و کیفیتِ تئاتری خاصی در فیلمبرداری وجود داشت. عباس کیارستمی کارگردان دیگری است که دوست دارم آثارش را بیشتر بررسی کنم.

    چه انگیزه‌هایی شما را به کار در کتابفروشی جذب کرد؟ آیا این تمایل بیشتر ناشی از علاقه‌تان به ادبیات بود یا به دنبال کسب تجربیات ارزشمند و درآمد بودید؟ می‌توانید یکی از جالب‌ترین تجربیات یا خاطرات خود در طول فعالیت‌تان در این محیط را با ما به اشتراک بگذارید؟

    احتمالا ترکیبی از همۀ این‌ها بوده. وقتی جوان‌تر بودم، بودن در یک کتابفروشی آرامش‌بخش و همچون یک پناهگاه امن بود. هنوز هم تا حدودی این احساس را دارم. اگر در شهر جدیدی باشم، زمانی که بدون هدف خاصی در حال قدم زدن باشم، همیشه برای چند لحظه هم که شده، قدم به یک کتابفروشی می‌گذارم. مطمئن نیستم که بتوانم به خاطرۀ‌ خاصی اشاره کنم اما یادم می‌آید که گفتگوهایی که با همکارانم داشتم یکی از به‌یادماندنی‌ترین تجربیات زندگی من بود. همه به طرز باورنکردنی‌ای آگاه و تشنۀ یادگیری بودند. نگاهِ بیشتر ما به زندگی کمی متفاوت بود و سعی می‌کردیم آن را مطابق با ارزش‌های خودمان شکل دهیم. فکر کنم هنرِ خواندن را در آنجا یاد گرفتم.

    جسیکا او
    credit: Leah Jing McIntosh

    رمان به تم‌هایی چون انزوا و ارتباط می‌پردازد. بازتاب این تم‌ها را در جامعۀ معاصر، به ویژه در زمینۀ روابط خانوادگی چگونه می‌بینید؟

    برایم دشوار است که اظهارات گسترده‌ای دربارۀ جامعه به‌عنوان کل بیان کنم، در درجۀ اول به این دلیل که به عنوان یک نویسنده، بیشتر بر روی تجربیات خاص و منحصر به فرد و زمینه‌هایی که منجر به ظهور آنها می‌شود متمرکز هستم. اما می‌توانم بگویم که میل به درک و پذیرش، یک میل بسیار طبیعی و انسانی است. همۀ ما می‌خواهیم دیده شویم، درک شویم، اما همیشه ممکن نیست. این چالشِ درکِ افکار دیگران است. و شاید این موضوع، چالشِ جامعه‌ای را نشان می‌دهد که اغلب برای مهارت عمیق و دشوار «خواندن» ارزش قائل نیست، خواه مربوط به ادبیات باشد و یا همدلی با افراد دیگر. من فکر می‌کنم در خانواده‌ها، هر کدام از اعضا می‌توانند به‌طور باورنکردنی‌ای قابل درک و از طرفی بسیار عجیب و گیج‌کننده باشند، و اغلب جای این دو حالت خیلی سریع با هم عوض می‌شود.

    عشق برای شما چه معنایی دارد؟ دریافت‌تان از عشق زمینی در برابر عشق الهی چیست؟

    من فکر می‌کنم انواع مختلفی از عشق وجود دارد، و گاهی اوقات، درکِ نوع عشقی که دیگران قادر به ابراز آن هستند مهم است. از نظر من، دیده شدن و پذیرفته شدن خود واقعی افراد ارزشمند است. پاسخ دادن در مورد عشق الهی برای من کمی دشوارتر است. بعضی از اعضای خانوادۀ من بودایی هستند، اگرچه من مذهبی نیستم اما از لحاظ معنوی، بیشتر بر جهان‌‌بینی‌ای متمایلم‌ام که شاید کمتر بر عشق الهی تمرکز داشته باشد و بیشتر معطوف است به رها کردن وابستگی‌ها. به بیانی دیگر، به سادگی و با آرامش زندگی کردن، پذیرش، یا حداقل تلاش برای پذیرش ماهیتِ گذرای همۀ جنبه‌های زندگی از جمله احساسات، هویت‌مان، یا امیال‌مان و غیره.

    اگر حق انتخاب داشته باشید که یک فنجان قهوه با یک شخصیت مشهور و یا ناشناس، زنده یا درگذشته بنوشید و با او گپ بزنید چه کسی را انتخاب می‌کنید؟ و چرا؟

    فکر می‌کنم هنوز شریک زندگی‌ام یا دوستانم را انتخاب می‌کردم. من دوست دارم با دیگران گپ بزنم، اما جدا از ارتباط واقعی و خودجوش، فکر می‌کنم اغلب زمان زیادی طول می‌کشد تا کسی را به طور کامل بشناسم و آنها مرا کاملا بشناسند. همیشه تمایلی به ملاقات با نویسندگانی که تحسین‌شان می‌کنم ندارم چون آنها با کتاب‌های‌شان یکی نیستند و این جوهر نوشتۀ آنهاست که برایش احترام قائل هستم. گاهی اوقات بهترین مکالمات، آن گفتگوهایی است که ریشه در آرامش، شوخ‌طبعی و تجربیاتِ مشترک دارد.

    از آن جایی که سفر نقش مهمی در روایت داستانی شما دارد، چقدر بر شکل‌گیریِ جهان‌بینی‌تان نقش داشته و بر روند خلاقیت‌تان تأثیر گذاشته ؟

    سفر به من یادآوری می‌کند که ذهنی باز داشته باشم و از محدود شدن به تجربیات خودم اجتناب کنم. وقتی سفر می‌کنید، می‌توانید با طیفی از سبک‌های زندگی و شکل‌های زندگی منحصربه‌فرد مواجه شوید و آن‌ها را تحسین کنید. همیشه برایم تلنگری است که جهان چقدر گسترده است و زندگی در آن سوی کرۀ زمین چقدر می‌تواند همزمان هم شبیه به زندگی خودم و هم خیلی متفاوت با آن باشد. فکر می‌کنم حالتی کودکانه هم در سفر وجود دارد – در حالت ایده‌آل، تو به طور موقت از تعهد، کار و محدودیت‌ها آزاد هستی. و با این حال نمی‌توانی به روال حضورِ همیشگی در خانۀ امن خود متکی باشی. باید به راه‌ها ، ایستگاه‌ها، شبکه‌های مختلف، زبان‌های مختلف توجه کنی. شبیه به عقب کشیدن پرده‌های ذهن‌تان برای استقبال از همۀ دیدگاه‌های مختلف است. انگار دریچه‌های ذهن خود را باز کنید.

    جسیکا او
    credit: Leah Jing McIntosh

    در یکی از مصاحبه‌های دیوید لینچ که برای وب‌سایت‌مان ترجمه می‌کردم، او نکات بسیار جالبی در مورد تأثیرِ مدیتیشن بر رشدِ شهود و خلاقیت مطرح کرد. شما هم اهل مدیتیشن هستید؟

    خیلی دوست دارم بتوانم مدیتیشن کنم، اما برایم دشوار است.ترجیح می‌دهم از دویدن یا شنا کردن به عنوان مدیتیشن استفاده کنم، چون می‌توانند ذهن من را آرام کنند، در عین حال به من اجازه می‌دهند روی چیزی تمرکز کنم.این تکرار به عنوانِ یادآوری‌ای از وجودِ جهانِ واقعی اطراف ما عمل می‌کند.من سعی می‌کنم یک روالِ ثابت در این مورد داشته باشم و در حالی که فضایی را برای «سکون» یا تأمل باقی می‌گذارم، خودم را در ادبیات، هنرهای تجسمی و فیلم غرق می‌کنم.در حالت ایده‌آل، می‌تواند فضا را برای ظهورِ ایده‌های نیمه‌خودآگاه شهودی فراهم ‌کند.

    در حال حاضر مشغول کار روی اثر جدیدی هستید؟ اگر بله، می‌توانید کمی دربارۀ ایده‌های اصلی آن با ما صحبت کنید؟ و اگر نه، چه تم‌هایی، ذهن شما را برای پروژۀ بعدی‌تان به خود مشغول کرده؟

    هنوز نمی‌توانم با قطعیت چیزی بگویم. بیشتر فرآیند نوشتن من در این مرحله، تفکر و تأمل بسیار است تا نوشتن. وقتی روی نوشته‌ام کار می‌کنم، عمدتاً سعی می‌کنم به صورت ذهنی مسیری را ترسیم کنم تا شکل و فرم آن را کشف کنم که مستلزم دنبال کردن شهودی، هر آن چیزی است که مرا مجذوب خود کند یا مبهم و مرموز به نظر برسد. این فرایند شامل کاوش، مطالعه، مشاهده، و باور یا آرزو است که همۀ این عناصر در نهایت به چیزی بدیع تبدیل می‌شود.


    بهمن ۱۴۰۳

    کتاب مصاحبه رمان گفتگو جسیکا او
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیسینمای اعتراضی و اعتراض سینمایی
    مقاله بعدی اتاق فرارِ هیو گرانت | یادداشتی بر فیلم «مرتد» به کارگردانی اسکات بک و برایان وودز
    شیوا اخوان راد

    مطالب مرتبط

    بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

    امیرمهدی عسلی

    داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

    فینیکس

    مرور فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵: یک دور کامل

    محمد عبدی
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

    بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

    یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.