دربارۀ کودکی که ۳-۲ سالگیاش با نقشآفرینی در فیلم پدربزرگ گذشت و سی سال صبر کرد تا با فیلمسازی به هنر خانوادگیاش ورود کند، چه میتوان گفت: انتخابگر یا تقدیرگرا؟
مانی حقیقی هرچند ناآگاهانه سینما را در کودکی از بازیگری آغاز کرد و گام در مسیری تقدیری نهاد، اما مسیر پر فرازونشیب او از تحصیل در رشتۀ فلسفه تا مطالعات فرهنگی و تجربۀ آگاهانه سینما با فیلمنامهنویسی، کارگردانی، مستندسازی و بازیگری، انتخابگری او را در این تقدیرِ از پیش تعیین شده به نوعی موکد میکند.
او که حضور در عرصۀ سینما را با بازی در نقش کودک فیلم «اسرار گنج دره جنی» ابراهیم گلستان (پدربزرگش) در دهۀ پنجاه تجربه کرد، در ۳۳ سالگی اولین فیلم بلند سینمایی خود را بر اساس فیلمنامهای از خودش ساخت. فیلمی که از همان سال ۸۱ به محاق توقیف درآمد و هیچوقت اکران نشد.
«آبادان» درامی است مبتنی بر سفر عینی و ذهنی، سفری به بُعد جغرافیا بر مدار تاریخ که قصۀ محوری چندلایه خود را با حضور بازیگران برجستهای همچون زنده یادان جمشید مشایخی و داریوش اسدزاده، فاطمه معتمدآریا و هدیه تهرانی پیش میبرد.
فیلم از مؤلفههای آشنای گونههای مختلف سینمایی بهره برده تا در یک ژانر و لحن محدود نماند (این ویژگی بعدها در برخی آثار حقیقی نمود پیدا کرد) و چه بسا از این وجه دچار کجفهمی و توقیف شد.
سه سال بعد او با همکاری در نگارش فیلمنامۀ اثری مهم در سینمای ایران بازگشت. «چهارشنبهسوری» جهشی بلند در کارنامۀ اصغر فرهادی بود که بر اساس فیلمنامۀ مشترک او و مانی حقیقی ساخته شد. فیلمی که موفقیتهای بسیاری در جشنوارههای داخلی و خارجی و بازخورد مخاطبان به دست آورد که قطعاً بخشی از آن متأثر از فیلمنامه حساب شده اثر بود.
«کارگران مشغول کارند» دومین فیلم حقیقی و همچنین دومین اثر توقیف شده او است که سال ۸۴ براساس طرحی از زندهیاد عباس کیارستمی با فیلمنامهای از خودش ساخته شد. دراممحوری باز هم مبتنی بر سفر و جاده و مواجهه کاراکترهایی است که قرار است از قِبَل یک همراهی ساده به مفاهیم فلسفی ارجاعپذیر برسند که به زندگی معنا میدهد.
فیلمی با حضور بازیگرانی همچون آتیلا پسیانی، رضا کیانیان، فاطمه معتمدآریا و مهناز افشار که در عین توقیف، جایزۀ بهترین فیلمنامه را از جشنواره فجر به دست آورد! و در جشنوارههای خارجی معتبر نیز جوایز مهمی کسب کرد.
حقیقی دو سال آتی با ساخت دو مستند بر محور سینمای زنده یاد داریوش مهرجویی، هم قریحه خود را در این حیطه جدید محک زد و هم سبک و نگاه مخصوص به خود را از سینمای داستانی به مستند بسط داد که حاصل آن دو اثر قابل ارجاع درباره سینماگری ماندگار شد.
«مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» و «هامونبازها» حاصل این تجربهگرایی هستند که اولی مروری بر فیلمهای این فیلمساز از «اجارهنشینها» تا «سنتوری» و ثبت خاطرهگوییهای بیواسطۀ مهرجویی و دومی مبتنی بر فیلم نمونهوار «هامون»، روند شکلگیری و خط جذابِ عاشقان سینهچاک این فیلم است.
«کنعان» سومین فیلم سینمایی حقیقی و نخستین اثر به نمایش درآمده او است که سال ۸۶ در فاصلۀ این دو مستند ساخته شد. فیلمی که بر اساس فیلمنامهای مشترک با اصغر فرهادی شکل گرفت و محور اصلی آن دو کاراکتر زنِ تعیینکننده از دو نسل هستند که ابعادی جدید از نقش و حضور زنانه را در روابط خود کشف میکنند.
حضور ترانه علیدوستی، افسانه بایگان، بهرام رادان و محمدرضا فروتن به این مربع عاشقانه جلای خاصی داد. هرچند به جهت منطق درام و احتمالاً ممیزیهای وارد شده به این روابط چالشبرانگیز، بخشی از انگیزه و دلزدگی کاراکترها که آنها را به هم نزدیک/ دور میکرد، مغفول ماند و در انتها نیز پاسخ روشنی نیافت.

مانی حقیقی ۳ سال آتی را به نقش آفرینی در فیلمهای کارگردانان دیگر اکتفا کرد. «درباره الی» اصغر فرهادی، «آسمان محبوب» داریوش مهرجویی و «ورود آقایان ممنوع» رامبد جوان در گونه و ژانرهای مختلف حضور او را بهعنوان بازیگر ثبت کردند.
«پذیرایی ساده» چهارمین فیلم بلند سینمایی او است که سال ۹۰ براساس فیلمنامهای مشترک با امیررضا کوهستانی شکل گرفت. فیلمی که باز هم بر محور سفر و جاده و روابط انسانی به درام زندگی یک زوج میپردازد که تصمیمی عجیب برای کمک به دیگران میگیرند که برای خودشان و دیگران چالش برانگیز میشود.
حضور ترانه علیدوستی و حقیقی در نقشهای اصلی به باورپذیری فیلم در اوج و فرودهای دراماتیک که بازخوردهای مختلفی ایجاد میکند، کمک بسیاری کرد. همچنانکه فیلم در جشنوارههای داخلی و خارجی مورد توجه قرار گرفت و نامزدی و جوایز متعددی به دست آورد اما در اکران داخلی از سوی حوزه هنری تحریم شد!
بازی حقیقی در نقشهای کوتاه فیلمهای «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بهروز افخمی و «ملبورن» نیما جاویدی در سال ۹۲ ثبت شد و پس از آن، دو فیلم غافلگیرکننده در سبک و سیاقی متفاوت در کارنامه این فیلمساز ثبت شد.
«اژدها وارد میشود!» سال ۹۳ بر اساس فیلمنامهای از مانی حقیقی ساخته شد که مفهوم واقعیت و دروغ را در فرم و محتوا و بازی با مؤلفههای ژانر به چالش کشید و بدل به اثری منحصربهفرد در کارنامۀ او و سینمای ایران شد که قابلیت تحلیل و ترجمان در طول زمان را دارد.
نقشآفرینی امیر جدیدی، همایون غنیزاده و نادر فلاح در کنار حضور شخصیتهای حقیقی همچون صادق زیباکلام، لیلی گلستان (مادرش)، سعید حجاریان و حقیقی در نقشهای خودشان، بناست شائبه تخیلپردازی و دروغ را در فیلم از بین ببرد تا درام محوری کار کرده و مخاطب را به باور جهان ملهم از فانتزی و تمثیل اثر برساند. درامی که ظاهراً بر مبنای خاطرهای واقعی از فیلم «خشت و آینه» ابراهیم گلستان آغاز میشود و مسیری جنونآسا را تا فینال طی میکند.
فیلم از آثار مهم و قابل توجه کارنامۀ حقیقی است که هم در جشنواره فجر تا مرحلۀ نامزدی در چهار رشته مورد توجه قرار گرفت و در جشنوارههای خارجی نیز نامزدیهای مهمی در برلین و… به همراه داشت.
«پنجاه کیلو آلبالو» سال ۹۴ بر اساس فیلمنامهای مشترک با فرهاد توحیدی در سبک و سیاق کمدی شکل گرفت که در کارنامه این فیلمساز، بهخصوص بعد از «اژدها وارد میشود» به یک شوک بزرگ شبیه بود.
فیلمی پرکاراکتر با قصهای حجیم و تودرتو و ماجراهای طنزگونه سوءتفاهم برانگیز که نسبت دوری با فیلمهای قبلی حقیقی داشت.
این اثر با حضور مجموعهای از بازیگران چهره و شناخته شده همچون ساعد سهیلی، هستی مهدویفر، پژمان جمشیدی، آزاده صمدی و خودش، علیرغم فروش بالا در تهران و به دست آوردن رتبۀ سومین فیلم پرفروش سال ۹۵، با واکنش وزیر ارشاد و برخی مراجع تقلید از ادامه اکران بازماند.
-مانی حقیقی دو سال آتی را با نقشآفرینی در فیلمهای «من» سهیل بیرقی، «نگار» رامبد جوان، «خوب، بد، جلف» پیمان قاسمخانی و نگارش طرح اولیه «بمب؛ یک عاشقانه» پیمان معادی طی و سال ۹۶ فیلم تازهای در کارنامه خود ثبت کرد.
«خوک» بر اساس فیلمنامهای به قلم این فیلمساز شکل گرفت و بهعنوان نماینده سینمای ایران در جشنواره برلین حضور پیدا کرد. همچنین در جشنوارههای داخلی و خارجی حضوری گسترده و مؤثر داشت.
فیلم با ارجاع به زبان و لحن طنز خاص حقیقی نگاهی مدرن به روزگار آخرالزمانی خود با محوریت قتلهای زنجیرهای در جامعۀ هنری آلوده به حذف و سانسور و ترس و دروغ و ریا دارد که بر مرزی باریک از فانتزی و واقعگرایی، این دو جهان را بههم پیوند میزند.
باز هم مجموعهای از بازیگران چهره از لیلا حاتمی و حسن معجونی تا پریناز ایزدیار و علی مصفا و همچنین پیمان معادی، صابر ابر، ویشکا آسایش و مهناز افشار در نقشهای خودشان حضور دارند تا جهان فیلم بر مدار ارجاعپذیری برای باورپذیری حرکت کند.
مانی حقیقی سالهای بعد بیشتر سویه بازیگری خود را تقویت کرد، با نقشآفرینی در «مارموز» و «ما همه با هم هستیم» کمال تبریزی، «سرخپوست» نیما جاویدی، «چشموگوش بسته» فرزاد مؤتمن، «دوزیست» برزو نیکنژاد، «کشتارگاه» عباس امینی، «ملاقات با جادوگر» حمید بهرامیان و «چرا گریه نمیکنی؟» علیرضا معتمدی که گونهها و ژانرها و حتی خاستگاههای متفاوتی از یکدیگر دارند.
«تفریق» آخرین فیلم او است که سال ۹۸ بر اساس فیلمنامهای مشترک با امیررضا کوهستانی شکل گرفت و در کشوقوس همهگیری کرونا و توقف چندباره تولید، سال ۱۴۰۰ به پایان رسید.
اولین نمایش فیلم در جشنواره تورنتو بود، اما اکران داخلی آن در ۱۴۰۲ به دلیل حواشی سیاسی عوامل لغو و نسخۀ غیرقانونی/ قاچاق آن به بازار آمد که در نهایت با اکران آنلاین پرونده این فیلم بسته شد.
فیلم با حضور ترانه علیدوستی و نوید محمدزاده در نقش دو زوج همزاد در جهانی واحد، بر محور یک درام روانشناختی با ایده همزادپنداری عینی پیش میرود. اما فیلمساز نتوانسته این ایده را به شکلی قابل قبول دراماتیزه کند یا به گفته بهتر، ویژگی تازهای از جنس نگاه خود به آن بیفزاید و به همین دلیل هم به ابهام و سرانجامی باورناپذیر ختم میشود.
مانی حقیقی با تکیه بر شش دهه حضور تقدیری- انتخابگرانه در سینمای ایران، به شهادت همین کارنامه متنوع، همچنان فیلمسازی است که میتواند علاقهمندان و پیگیران سینمای خود را در هر اثر غافلگیر کرده و رنگی متفاوت به وسعت انتخابگری خود به تجربههای جدیدش بزند.