Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

    بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

    بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرور فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵: یک دور کامل

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      از شلیته‌های قاجاری تا پیراهن‌های الهام گرفته از ستارگان دهه‌ی سی آمریکا

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | در دنیای تو ساعت چند است؟

      ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من ترانه، اورکای ایران زمین هستم | نگاهی به فیلم «اورکا» ساخته‌ی سحر مصیبی

      ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      درهم‌ریختگی زبان‌ها

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      رازهای کافکا | نوشتهٔ استوآرت جفریز

      ۲۴ بهمن , ۱۴۰۳

      دربارۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد» نوشتۀ جسیکا اَو

      ۱۸ دی , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      اندکی عشق و کمی بیشتر اقتدارگرایی | درباره نمایش «هارشدگی» به کارگردانی پویان باقرزاده

      ۲۱ فروردین , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    مقالات سینما پیشنهاد سردبیر

    «سم فولر، داستان‌گوی بزرگی بود» | ويم وندرس درباره ساموئل فولر

    پرویز جاهدپرویز جاهد۲۴ بهمن , ۱۴۰۳
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    سم فولر
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    ويم وندرس فيلمساز آلمانی و از پيشگامان موج نوین سینمای آلمان است که در دهۀ شصت شکل گرفت. وندرس عاشق فرهنگ و سينمای کلاسيک آمريکاست و اين عشق را در بسياری از فيلم‌های خود مثل «پاريس تگزاس»، «دوست آمريکايی»، «همت» و «نيا التماس نکن» (Don’t Come Knocking) نشان داده است. شيفتگی وندرس به سينمای کلاسيک آمريکا تا حدی است که او برای اثبات ارادت خود به اين سينما و به پاس قدردانی از برخی فيلمسازان و بازيگران برجسته آمريکايی که در آستانه بازنشستگی اند، از آنها به عنوان بازيگر در فيلم‌های خود استفاده کرده است از جمله نيکلاس ری، اوامری سنت، پیتر فالک و ساموئل فولر.

    ساموئل فولر، فيلمنامه‌نويس و فيلمساز مستقل آمریکایی فيلم‌های لو باجِت (کم  خرج) زيادی در ژانرهای مختلف از جنگی گرفته تا وسترن و جنايی و نوآر ساخت. او فيلمنامه های زيادی هم نوشت که بدون ذکر نام او و با نام ديگران در سينما استفاده شد. سينمای آمريکا تا زمانی که زنده بود، هرگز قدر او را ندانست و ارزش‌های کار او را درک نکرد، اما اين موج نويی‌های فرانسه و بعد فيلمسازان مهم ديگر اروپايی مثل وندرس بودند که به اهميت آثارش پی بردند و ارزش سبک و زيبايی شناسانه فيلم‌های او را کشف کردند. فيلم های او عموما در باره آدم‌های حاشيه‌ای و مطرود اجتماع و قربانيان بی عدالتی اجتماعی بود مثل جيب‌برها در «جيب بر خيابان جنوبی»، بيماران روانی در «کُريدور شوک» (فيلمی که الهام بخش کن کيسی در نوشتن رمان «پرواز بر فراز آشيانه فاخته» شد) و فاحشه‌ها در «بوسه عريان». فولر در صحنه ای از فيلم «پيروخُله» ژان لوک گدار نيز نقش خودش را بازی کرد، جايی که ديالوگ مشهورش را خطاب به ژان پل بلموندو می گويد؛ زمانی که بلموندو از او می پرسد مفهوم دقيق سينما چيه و او جواب می دهد: “سينما مثل ميدان جنگ است. سينما يعنی عشق، نفرت، اکشن، خشونت، مرگ و در يک کلمه احساس.” فولر به عنوان بازيگر در چند فيلم‌ وندرس از جمله «همت»، «دوست آمريکايی» و «پايان خشونت» نیز ظاهر شد. در این نوشته که ترجمه کرده‌ام، ویم وندرس با لحنی ستايش‌آميز از فولر و قدرت شگفت‌انگيز او در داستان‌پردازی ياد کرده است:

    بعضی آدم‌ها وقتی به دنيا نگاه می‌کنند تنها پول می‌بينند. برخی ديگر جز زمين و مِلک چيز ديگری نمی‌بينند. برای بعضی ديگر جهان فقط قدرت، شهرت و افتخار است. اما برخی انسان‌های مقدس قادرند در هر چيز خدا را ببينند و عده‌ای نيز تنها به عشق نيازمندند. برای ساموئل فولر، جهان در داستان خلاصه می‌شد. او در هر چيزی که می‌نگريست فقط داستان می‌ديد و به هر واقعيت، حادثه يا رويداد به عنوان يک ماده روايتی نگاه می‌کرد. در آغاز البته کلمه بود اما اگر کلمات برای داستان‌گويی نبود، به چه دردی می خورد؟ برای سم، چنانکه خود اغلب اشاره می‌کرد، جهان يک ميدان نبرد بود، البته نه فقط برای اهداف نظامی اگرچه او خود، روزگاری سرباز ارتش آمریکا هم بود. مهم ترين نبرد برای فولر، نبرد کلمات بود که همه عواطف، همه زندگی‌ها و همه مرگ‌ها در آن بود. او چهارمين رمان‌اش را با عنوان «صفحه تاريک» (Dark Page) وقتی نوشت که ۲۹ سال داشت و هنوز يک ژورناليست بود اما قبلش يک فيلمنامه‌نويس بود اما هنوز سرباز نبود و فيلم هم نساخته بود.

    وقتی فصل اول رمان را می‌خوانيد، می‌بينيد همه آنچه که لازم است درباره شخصيت اصلی آن بدانيد، در آن هست: يک روزنامه‌نگار موفق که زندگی‌اش بهتر از اين نمی‌توانست باشد. فصل دوم را که تمام می‌کنيد می‌فهميد که آن مرد يک قاتل است. به گفته سم، هوارد هاوکز حقوق اين رمان را از او خريد و ابتدا می‌خواست آن را با شرکت همفری بوگارت و بعد کری گرانت بسازد. از اين رو وقتی اين رمان را می‌خوانيد، اين بازيگران را در ذهن داشته باشيد. وقتی کتاب «صفحه تاریک» را دوباره می‌خوانم، صدای سم را می شنوم، بسيار واضح. انگار دارد با من حرف می زند، محکم، هيجان زده، پرشور و صادق.

    هرگز کسی ديگر را نديدم که واقعا مثل او بنويسد، بماند که هيچکس هم با انگيزه و طرز فکر او فيلم نمی‌ساخت. برای بسياری از نويسندگان، حرف زدن، نوشتن و کارگردانی کردن، به منزلۀ آب‌های مختلفی است که می‌توان در آنها شنا کرد، اما برای سم همه اين‌ها يکی بود و آن نيز عنصر داستان‌گويی بود. من هر وقت اين جمله را در آغاز يک فيلم می بينم خنده ام می گيرد: “بر اساس يک داستان حقيقی.” اين جمله بسيار تناقض آميز است يا آنقدر ضروری است که نبايد به آن اشاره کرد چون مگر کسی هست فيلم‌اش را اين گونه معرفی کند: “بر اساس يک داستان دروغين؟”

    فکر می‌کنم به اين خاطر است که ما رابطه‌ای بين داستان و حقيقت يا داستان و دروغ قائل نيستيم (مگر اينکه وقتی فرمول داستان حقيقی را می‌شنويم می دانيم دارند سر ما کلاه می گذارند.)

    داستان‌گو (راوی) اين اجازه را دارد که تخيل بورزد، آب و تاب دهد، اغراق کند و حتی به ما حقه بزند و با انتظارات ما بازی کند. از اين رو اغلب از خودم می‌پرسم: “آيا اين يک داستان بلند است که سم دارد برای من تعريف می‌کند؟ آيا او همين الان آن را نساخته است؟ آيا ذره‌ای حقيقت می‌تواند در آن باشد؟” و هرگاه راهی برای تاييد حرف‌های سم وجود داشت، معلوم بود که از روی تجربه حرف می زد و بازيافت‌هایش دقيق‌ بود. آنچه که گاهی اغراق آميز به نظر می رسيد در واقع هنر دراماتيزه کردن فولر از يک داستان بود و بازگويی آن به روشی که با همان جمله اول توجه شما را به خود جلب کند. اين تنها به خاطر شيوه بيان او نبود بلکه به اين خاطر بود که مستقيما شما را خطاب قرار می‌داد و اغلب با پرسشی شروع می شد که شما را به فکر وا می‌داشت:”اگر اين اتفاق برای من می افتاد چه احساسی می‌کردم؟”

    سم فولر

    او بازوی تو را می گرفت و در رستوران‌ها و لابی‌های هتل‌های شلوغ فرياد می‌زد و بلند می‌خنديد يا در گوش‌ات نجوا می‌کرد. سم می‌دانست چگونه توجه شما را جلب کند و اين توجه را تا زمانی که حرفش را تمام نکرده نگه دارد. او بزرگ‌ترين داستان پردازی بود که من در عمرم ديدم. داستان‌گويی در خون او بود، اکسير زندگی اش بود. فرق نمی کرد که حرف بزند، تايپ کند يا کارگردانی کند. من از همکاری و بودن در کنار سم احساس خوشبختی و لذت می‌کردم. او به عنوان بازيگر در چهار فيلم من بازی کرد. من، فيلمبردار و دستيارم بعد از يک روز سخت فيلمبرداری او را تا اتاقش در هتل همراهی می‌کرديم. فقط برای اينکه مطمئن باشيم حالش خوب است و هر چه که لازم دارد در اختيارش هست. و قبل از اينکه ما اين را بفهميم سيگاری آتش می زد و حرفی را به ياد می آورد که پيش‌تر می‌خواست برای ما تعريف کند، اما به خاطر شلوغی سرِ صحنۀ فيلمبرداری از يادش رفت و حالا دوباره به خاطرش آمده بود. ما تا ديروقت با او روی مبل می نشستيم و او هم در حالی که دست‌هايش را تکان می‌داد حرف می‌زد و خاکستر سيگارش روی فرش می‌ريخت.

    آن لحظه را دقيقا به خاطر دارم که يک شب دير وقت در زمان فيلمبرداری «دوست آمريکايی»، فيلمبردارم رابی مولر ظاهرا روی مبل خوابش برده بود و سم در حالی که کفش پايش بود و سيگار هم دستش، روی تختخواب بالا و پايين می‌پريد و حادثه عجيبی را که سال‌ها قبل زمان فيلمبرداری يکی از فيلم‌هايش پيش آمده بود يک نفس تعريف می‌کرد و مثل ديوانه‌ها می‌خنديد. او حتی می‌توانست با سيگار گوشۀ لب نيز حرف بزند و حرف‌هايش هم کاملا واضح باشد، در حالی که خيلی‌ها قادر به انجام اين کار نيستند. داستان‌های او تمامی نداشت. فکر می‌کنم صدها ساعت در جوار او بودم و البته او نصف اين زمان را به حرف زدن گذراند. او در طی 25 سال دوستی با من حتی يک بار هم يک داستان را دوباره تعريف نکرد يا حتی اشاره‌ای هم برای بار دوم به يک داستانی که قبلا تعريف کرده بود نکرد. بعيد می‌دانم آنچه را که در هامبورگ، ليسبون، لوس آنجلس يا سان فرانسيسکو برايم تعريف کرده بود، يادش مانده بوده باشد. اين تنها غنای حافظه اش بود که سرشار از سرگذشت‌ها، حادثه‌ها، وقايع، تاريخ، تراژدی و موقعيت‌های کمدی و لحظه‌های منحصر به فرد بود که او را از تعريف دوباره يک داستان بی‌نياز می‌کرد. او آنقدر تجربه داشت که در لابی يک هتل ميان پير و پاتال‌ها بنشيند و به آنها پز بدهد.

    سم از ۱۲ سالگی به عنوان کارگر روزنامه کارش را شروع کرد. بعد در سن جوانی به عنوان متصدی فتوکپی در نيويورک ژورنال مشغول به کار شد و در سن ۱۷ سالگی به عنوان خبرنگار جنايی خودش را شناساند. يک بار در بن در خيابان بتهوون که فيلم «کبوتر مرده» رادر سال ۱۹۷۲ آنجا فيلمبرداری کرد، خاطره‌ای را برايم تعريف کرد که مربوط به عبورش از رودخانه راين در سال ۱۹۴۵ بود، وقتی که به عنوان سرباز در گروهان The Big Red One ارتش آمريکا خدمت می‌کرد و گفت تمام شب را در خانه‌ای گذرانده که صبح فهميد محل تولد بتهوون بوده است. و آنجا بود که من معنای پنهان واژۀ تاريخ را فهميدم (در اينجا وندرس کلمۀhistory  را در کنار his story قرار می‌دهد-مترجم).

    سم حتی در اواخر دوران زندگی‌اش، وقتی که سکتۀ مغزی او را از فعاليت بازداشت، به‌رغم معلوليت‌اش به قصه گويی ادامه داد. کلمات ديگر از او اطاعت نمی کردند ولی با اين حال او از پا درنيامد. در ۱۹۹۶ يک سال قبل از مرگش، سم قبول کرد در يکی از فيلم‌های من بازی کند و نقش پدر پير و معلول قهرمان فيلم «پايان خشونت» را به عهده گرفت. در يک صحنه وقتی که نتوانست کلمه کامپيوتر را در ديالوگش ادا کند برای يک لحظه مکث کرد و ناگهان اين کلمه از دهانش بيرون جست: مکيوتر(Macuter) و بعد مثل دفعات قبل ممتد خنديد و به ماشين تحرير آندروود کهنه ای که روی ميز مقابلش بود اشاره کرد و گفت:”اون يک مکيوتر نيست. اون يک ماشين تحرير است. بزرگ‌ترين چيزی که تا کنون اختراع شده.”

    سم فولر، به‌رغم ظاهر تلخ و خشن‌اش، آدم مهربان و خوش قلبی بود. شايد بتوانيد تصور کنيد که او چه آدم بی‌همتايی بود. و يقيناً يکی از بزرگ‌ترين فيلمسازان قرن بيستم و بزرگ‌ترين داستان‌پرداز اين قرن لااقل در کتاب من.

    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیاتاق فرارِ هیو گرانت | یادداشتی بر فیلم «مرتد» به کارگردانی اسکات بک و برایان وودز
    مقاله بعدی رازهای کافکا | نوشتهٔ استوآرت جفریز
    پرویز جاهد

    مطالب مرتبط

    انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

    مهرداد پارسا

    بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

    امیرمهدی عسلی

    بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

    پرویز جاهد
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

    بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

    بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.