جوایز گرمی، نهادی مترادف با تقدیر از بهترینهای صنعت موسیقی، شصت و هفتمین مراسم سالانه خود را در سال ۲۰۲۵ در در تحول صنعت موسیقی و موشکافی انتقادی فزاینده برگزار کرد. رویداد امسال، ضمن تجلیل از دستاوردهای موسیقی، به کانون بحثهایی پیرامون تعصبات تاریخی، رفاه هنرمندان و ماهیت خود تولیدات مراسم اهدای جوایز در عصر مدرن تبدیل شد. این مقاله به روایت چندوجهی گرمی ۲۰۲۵ میپردازد و زمینه تاریخی، لحظات کلیدی، استقبال منتقدان و گفتمانهای گستردهتر صنعت که برانگیخته است را بررسی میکند.
جوایز گرمی که در سال ۱۹۵۹ توسط آکادمی ضبط تأسیس شد، به عنوان افتخاری شناختهشده توسط اهالی فن برای تجلیل از دستاوردهای هنری، مهارت فنی و برتری کلی در صنعت ضبط، صرف نظر از فروش آلبوم یا جایگاه نمودار، ظهور کرد. طی دههها، جوایز گرمی به یک سنگ محک فرهنگی تبدیل شده است، که اغلب معتبرترین جایزه در دنیای موسیقی محسوب میشود و طیف وسیعی از ژانرها و دستهها را در بر میگیرد. با این حال، این اعتبار بدون بحث و جدل نبوده است. گرمیها همواره با انتقاداتی در مورد تنوع، نمایندگی و تعصبات در انتخاب جوایز مواجه بودهاند. نادیده گرفتن هنرمندان تحسینشده منتقدان و از نظر فرهنگی مهم، بهویژه هنرمندان رنگینپوست و زنان، به بحثهای مداوم در مورد بی طرفی آکادمی دامن زده است. در سالهای اخیر، آکادمی ضبط به طور علنی این انتقادات را پذیرفته و تلاشهایی را برای تنوع بخشیدن به عضویت و فرآیندهای رایگیری خود آغاز کرده است. بنابراین، گرمی ۲۰۲۵ با وزنه ضمنی از انتظارات از راه رسید – برای نشان دادن پیشرفت ملموس در پرداختن به این مسائل دیرینه و در عین حال تجلیل از نکات برجسته موسیقی سال.
مراسم شصت و هفتمین دوره جوایز گرمی با هدف ایجاد تعادل بین نمایش جشن و تاملات انسانی برگزار شد. این رویداد با ترکیبی از اجراهای برجسته از هنرمندان مشهور و ستارههای نوظهور، در کنار ارائه جوایز در دستههای مختلف، برگزار شد. در حالی که پخش تلویزیونی به دنبال ارائه لحظات پربازدید و درخواستهای جمعآوری کمکهای مالی بود، منتقدان به حس ناهماهنگی لحن و چالشهای سازمانی اشاره کردند.
با وجود این انتقادات تولید، چندین اجرای موسیقی توجه مثبت را به خود جلب کرد. اجرای Doechii به طور گسترده به عنوان یک لحظه موفقیتآمیز مورد تحسین قرار گرفت. منتقدان Stereogum از “انرژی کودک تئاتری”، دقت فنی و حضور کلی او در صحنه تمجید کردند و پیشنهاد دادند که این میتواند لحظه محوری در مسیر حرفهای او باشد. سابرینا کارپنتر نیز به خاطر اجرای خود، به ویژه به دلیل گنجاندن عناصر کمدی و طنز فیزیکی در اجرای آهنگهای محبوب مانند “Espresso” و “Please Please Please” مورد ستایش قرار گرفت. در مقابل، اجراهای ستارگان تثبیتشدهای مانند لیدی گاگا و برونو مارس به عنوان “کماهمیت” توصیف شدند، شاید به طور عمدی به هنرمندان جدیدتر اجازه دادند تا بیشتر در کانون توجه قرار گیرند.
جوایز امسال برای هنرمندانی بود که در بحثهای گرمی گذشته نقش محوری داشتند. آلبوم Cowboy Carter از بیانسه جایزه آلبوم سال را به دست آورد، بردی که از نظر بسیاری به عنوان تقدیر دیرهنگام تلقی میشد. آهنگ “Not Like Us” از کندریک لامار جایزه ضبط سال و آهنگ سال را به طور همزمان به دست آورد، که نشاندهنده تغییر ظاهری آکادمی به سمت قدردانی از آثار با وزن اجتماعی و هنری است. پیروزی Chappell Roan به عنوان بهترین هنرمند جدید توسط منتقدانی مانند آنتونی فانتانو مورد تجلیل قرار گرفت، که صعود مستقل او و حمایتش از رفاه هنرمندان و اهداف اجتماعی را ستود. آهنگ “Espresso” از سابرینا کارپنتر نیز جایزه گرمی برای بهترین اجرای انفرادی پاپ را به خانه برد، که به عنوان یک سرود پاپ موفق تجاری و مورد تحسین منتقدان شناخته شد.
یکی از بحثبرانگیزترین لحظات مراسم، سخنرانی Chappell Roan در هنگام دریافت جایزه بهترین هنرمند جدید بود Roan از تریبون خود برای حمایت از دستمزد عادلانه و مراقبتهای بهداشتی برای هنرمندان استفاده کرد و مستقیماً لیبلهای ضبط و ساختارهای اقتصادی صنعت را مورد خطاب قرار داد. این حمایت صریح هم ستایش و هم واکنش منفی را برانگیخت. مدیر اجرایی موسیقی، جف رابان، سرمقالهای در انتقاد از سخنرانی Roan نوشت و پاسخ تند هنرمند را برانگیخت که او را به چالش کشید تا با کمک ۲۵۰۰۰ دلاری او به هنرمندان مطابقت دهد. واکنش عمومی، همانطور که در انجمنهای آنلاین مانند Reddit مشاهده شد، تقسیم شده بود، برخی شجاعت و تعهد Roan به حمایت از هنرمندان را تحسین میکردند، در حالی که برخی دیگر رویکرد او را زیر سوال میبردند یا درجهای از ریاکاری را در آن میدیدند.
یک روایت انتقادی قابل توجه گرمیهای ۲۰۲۵ را به عنوان “پوزش” برای غفلتهای گذشته و فقدان تنوع قاببندی کرد The Independent این دیدگاه را بیان کرد و استدلال کرد که بردهای آلبوم Cowboy Carter از بیانسه به عنوان آلبوم سال و آهنگ “Not Like Us” از کندریک لامار برای ضبط و آهنگ سال، صرفاً تجلیل از آثار فردی نبود، بلکه تلاشهای عمدی از سوی آکادمی ضبط برای جبران نادیدهگرفتنهای گذشته و پرداختن به انتقادات از تعصب سیستمی بود. این مقاله به سخنان افتتاحیه مدیرعامل هاروی میسون جونیور اشاره کرد که مستقیماً به مسائل گذشته اذعان داشت، و اجرای غافلگیرانه The Weeknd، که قبلاً جوایز را تحریم کرده بود، به عنوان شواهد بیشتری از این توبه نهادی ذکر شد.
اما انتخابهای امسال هم برای بسیاری از منتقدین قابل قبول نبود. بیانسه بالاخره توانست جایزه آلبوم سال را برای آلبوم کانتری Cowboy Carter از آن خود کند و به نخستین زن سیاهپوستی تبدیل شود که این افتخار را در ژانر کانتری کسب میکند. اما این پیروزی در شرایطی حاصل شد که ورود بیانسه به موسیقی کانتری با واکنشهای متناقضی در میان طرفداران سنتی این ژانر روبرو شده بود. انجمن موسیقی کانتری (CMA) که به عنوان نهاد اصلی ارزشگذاری موسیقی کانتری در آمریکا شناخته میشود، حتی یک نامزدی هم به آلبوم Cowboy Carter بیانسه اختصاص نداد. این تضاد آشکار میان نگاه “سختگیرانه” صنعت موسیقی کانتری سنتی و دیدگاه “بازتر” آکادمی ضبط موسیقی (Recording Academy) سوالات جدی را در مورد معیارهای واقعی انتخاب بهترین آلبوم سال در گرمی ۲۰۲۵ مطرح میکند. انتقادات مستند جی-زی از گرمیها، به ویژه در مورد باختهای مکرر بیانسه در رده آلبوم سال علیرغم تحسین مداوم منتقدان و تأثیر فرهنگی، فشار قابل توجهی را بر آکادمی ضبط وارد کرده است. جوایز ۲۰۲۵، از این منظر، میتواند به عنوان پاسخی مستقیم به این انتقادات مداوم تفسیر شود، که نشاندهنده تلاش آگاهانه برای نشان دادن فراگیری و قدردانی از مشارکتهای هنری نادیده گرفته شده قبلی، به ویژه از سوی هنرمندان سیاهپوست است. با این حال، این تفسیر همچنین سوالاتی را در مورد اصالت چنین تقدیری مطرح میکند، و پیشنهاد میدهد که جوایز ممکن است تحت تأثیر فشارهای خارجی قرار گیرند تا صرفاً شایستگی هنری، نکتهای که مستلزم بررسی دقیقتر و تأمل است. آیا این جوایز، که به نظر میرسد به جای تجلیل واقعی از هنر، بیشتر به دنبال ترمیم چهره خود هستند، میتوانند به عنوان معیاری معتبر برای سنجش دستاوردهای موسیقی در نظر گرفته شوند؟ آیا جایزه آلبوم سال به آلبوم کانتری بیانسه نشانهای از “تغییر بنیادین در معیارهای هنری گرمی” است یا صرفاً نتیجه “افزایش قابل توجه تعداد اعضای رأیدهنده به سیزده هزار نفر” است که ممکن است ملاحظات غیر هنری را در تصمیم نهایی تاثیرگذارتر کرده باشد؟ به یاد داشته باشیم که بیانسه در طول سالهای فعالیت هنری خود، بارها شاهد نادیده گرفته شدن آثار بسیار تحسینشدهاش در بخشهای اصلی گرمی بوده است. آلبومهای “لیموناد” و “رنسانس”، به رغم تحسین گسترده منتقدان و موفقیت تجاری بینظیر، نتوانستند جایزه آلبوم سال را از آن خود کنند و این موضوع همواره سوالات جدی را در مورد معیارهای داوری گرمی برانگیخته است. آیا جایزه آلبوم سال ۲۰۲۵ به بیانسه جبران بیمهریهای گذشته است یا اثبات تغییر واقعی در رویکرد گرمی؟ سوالاتی بیپاسخ که همچنان بر فضای گرمی ۲۰۲۵ سایه افکندهاند و تامل در مورد معیارهای داوری این جایزه را ضروریتر از همیشه میسازند.
پیروزی بحثبرانگیز داوچی در بخش بهترین آلبوم رپ نیز نمونهای دیگر از فاصله گرفتن ترازوی داوری گرمی از معیارهای اصیل خود را به نمایش میگذارد. اگر در دوران طلایی هیپ هاپ بودیم، به احتمال زیاد آلبومهایی چون To Pimp a Butterfly کندریک لامار یا The College Dropout کانیه وست بر آلبوم مِسیجیز دِاوچی ترجیح داده میشدند. اما در گرمی امروزی، به نظر میرسد معیارها تغییر کردهاند و تقدیر از اجراهای تکنیکی و پیچیده رپ جای خود را به ارزشگذاری محتوای سادهتر و همهفهمتر داده است.
به مثابه پیروزیهای سوالبرانگیز بخشهای رپ و آلبوم سال، برنده شدن “چاندريکا تاندون” در بخش بهترین آلبوم New Age در گرمی ۲۰۲۵ نیز پرسشهای جدی را در مورد معیارهای داوری این جایزه برمیانگیزد. در شرایطی که موسیقی روحنواز و تاملبرانگیز “ریویچی ساکاموتو” در آخرین اثر استودیوییاش Opus به عنوان یکی از نامزدهای اصلی این بخش مطرح بود، جایزه به “چاندريکا تاندون”، تاجری چند میلیونی که در سالهای اخیر به عرصه موسیقی وارد شده، تعلق گرفت.
نمیتوان منکر شایستگیهای هنری آلبوم “The Prism Symphony ” چاندريکا تاندون شد. این آلبوم به واقع اثری دلنشین، آرامشبخش و در نوع خود موفق است که توانسته است استقبال منتقدان و مخاطبان ژانر New Age را به دست آورد. اما مقایسه آن با آخرین اثر “ریویچی ساکاموتو”، موسیقیدان بزرگ و فقیدی که میراثی ارزشمند در تاریخ موسیقی از خود به جای گذاشته، به سختی قابل توجیه است.
فراتر از خود جوایز، اجرای گرمی ۲۰۲۵ با انتقادات قابل توجهی، به ویژه از سوی Consequence مواجه شد. این بررسی مراسم را نامنظم و بیش از حد طولانی توصیف کرد، که تلاش میکرد محتوای زیادی را در یک رویداد واحد جای دهد. تلاش برای ایجاد تعادل بین درخواستهای جمعآوری کمکهای مالی، اجراهای موسیقی و لحظات “پربازدید” مهندسیشده به عنوان نکات ضعف برای انسجام عاطفی کلی نمایش تلقی شد، که منجر به یک تجربه تماشای گسسته و تا حدودی ناخوشایند شد.
ناهمگونیهای لحن با قرار گرفتن بخشهای غمانگیز، مانند بخشهای مربوط به تلاشهای امدادرسانی در آتشسوزیهای جنگلی، در کنار بخشهای سرگرمی بیشتر برجسته شد.همچنین از گنجاندن ویل اسمیت در ادای احترام به کوینسی جونز به عنوان یک انتخاب عجیب و خودخواهانه ذکر شد، که به عنوان تلاشی برای جلب توجه و احتمالاً بازسازی چهره عمومی اسمیت پس از جنجالهای گذشته تلقی شد، نه ادای احترام واقعی به میراث جونز. این انتقادات از مراسم، سوالات گستردهتری را در مورد هدف و اثربخشی نمایشهای جایزه معاصر مطرح میکند. آیا آنها در درجه اول پلتفرمهایی برای تقدیر هنری، جمعآوری کمکهای مالی، سرگرمی یا ترکیبی پیچیده و گاه متناقض از هر سه هستند؟
نظر منتقدان موسیقی
منتقدان حرفهای موسیقی دیدگاههای ظریفی در مورد انتخابهای موسیقی مورد تقدیر در گرمی ۲۰۲۵ ارائه دادند. آنتونی فانتانو از TheNeedleDrop به طور کلی به بردهای بزرگ واکنش مثبت نشان داد. او از برنده شدن آهنگ “Not Like Us” از کندریک لامار در رده ضبط و آهنگ سال ابراز رضایت کرد و اهمیت فرهنگی و شایستگی هنری آن را، حتی در یک میدان رقابتی، تصدیق کرد. فانتانو همچنین از برنده شدن جایزه آلبوم سال بیانسه برای Cowboy Carter تمجید کرد و آن را به عنوان یک افزودنی قوی به دیسکوگرافی او دانست و تغییر ژانر غیرمنتظره را به عنوان نکتهای قابل توجه برجسته کرد. تایید مشتاقانه او از Chappell Roan به عنوان بهترین هنرمند جدید و آهنگ “Espresso” از سابرینا کارپنتر برای بهترین اجرای انفرادی پاپ، بیشتر با اجماع انتقادی همسو بود که هم هنرمندان نوظهور و هم هنرمندان تثبیتشدهای را که موسیقی تاثیرگذار و موفق تجاری ارائه دادند، تصدیق میکرد.
رتبهبندی اجراهای Stereogum بیشتر بر قدردانی منتقدان از حضور صحنهای Doechii و سابرینا کارپنتر تاکید کرد. با برجسته کردن اجرای Doechii به عنوان یک لحظه بالقوه تعیینکننده حرفهای و تمجید از رویکرد کمدی و سرگرمکننده کارپنتر، این بررسیها بر اهمیت اجرای زنده در تثبیت جایگاه انتقادی و محبوب یک هنرمند تاکید کردند. مقایسه ترسیمشده با اجراهای “کماهمیت” هنرمندان تثبیتشدهای مانند لیدی گاگا و برونو مارس، نشاندهنده تغییر بالقوه در اولویتهای گرمی است، شاید ترجیح دادن استعدادهای پویا و نوظهور نسبت به نمایشهای قابل پیشبینی از اجراکنندگان کهنهکار. با این حال، مهم است که توجه داشته باشیم که اینها نظرات انتقادی هستند و سایر بینندگان ممکن است ترجیحات متفاوتی داشته باشند.
نتیجهگیری: مراسم گرمی در حال گذار
جوایز گرمی ۲۰۲۵ یک روایت پیچیده و گاه متناقض ارائه داد. در حالی که دستاوردهای هنری قابل توجهی را جشن گرفت و تلاش کرد تا به انتقادات گذشته مربوط به تنوع و ناداوری پاسخ دهد،اما باز هم این مراسم همچنین با موشکافی در مورد تولید، ناهماهنگیهای لحن و انگیزههای پشت برخی انتخابهای جایزه مواجه شد. تز “گرمیهای پوزشی”، هرچند شاید بدبینانه، گفتگوی مهمی را در مورد نقش در حال تحول نهاد و پاسخگویی آن به فشارهای خارجی و انتقادات داخلی برجسته میکند.از طرفیباید اذعان کرد که جایزه گرمی همچنان در برزخ میان تخصص هنری و ملاحظات غیر هنری دست و پا میزند. پیروزیهای سوالبرانگیز دِاوچی و بیانسه در گرمی ۲۰۲۵ به هیچ وجه نمیتواند به طور قاطع نشانهای از بازگشت گرمی به معیارهای اصیل خود محسوب شود. تا زمانی که سوالات جدی در مورد انگیزه واقعی گرمی از تقدیر از برخی هنرمندان و نادیده گرفتن برخی دیگر مطرح است و پارادوکسهای آشکار در روند داوری این جایزه به چشم میخورند، نمیتوان به طور کامل به بازگشت خلوص هنری و تخصص فنی به ترازوی داوری گرمی خوشبین بود.