به نظر لوسین فروید، این تابلو تحت عنوان «دیانا و کالیستو»، اثر تیسین، زیباترین نقاشی در جهان است. پرسیدنی است که چرا لوسین فروید شیفتۀ این اثر بود و آن را زیباترین نقاشی در جهان میدانست؟
لوسین فروید معتقد بود که تیسین در این تابلو بهطرز شگفتانگیزی موفق به انجام کاری شده که در نقاشی سختترین کار محسوب میشود: کشیدن فیگورها در مُراوده با یکدیگر. در یک نقاشی بد، فیگورها در کنار هم قرار میگیرند، بسان سنجاقکهایی که سر سوزن خشک شده باشندو لای کتاب نگهداری میشوند، هیج نوع حس و ارتباطی بین آنها وجود ندارد. اما در این نقاشی تیسین، بیننده با مشاهدۀ آن احساس میکند کهزانوهایش یکدیگر را لمس میکنند، در این لحظه، به باور لوسین، لذتبخشترین حس شکل میگیرد؛ و بیننده به آنچه در حال روی دادن است درنقاشی باور پیدا میکند.
اما آنچه در حال وقوع است در این تابلو درست لحظهای است که دیانا، ایزدبانوی شکار، طبیعت، باکرگی و رقیب دیرینۀ ونوس، خبردار میشود کهکالیستو، ندیمۀ وفادارش، کسی که سوگند یاد کرده بود که برای همیشه باکره باقی بماند، توسط ژوپیتر که خود را به شکل دیانا درآورده بود اغواگشته و حامله شده است. در این لحظه که دیانا که بسیار خشمگین است، کالیستو جوان و زیبا را تبدیل به خرس کرده و از خود میراند.
لوسین فروید میپرسد چطور ممکن است این تابلو، که به اندازۀ یک کار ماتیس آسان است، میتواند بیشتر از هر تراژدیای روی انسان تأثیربگذارد؟ همین حرف را ناباکوف در مورد شعر و حتی نثر میزند: وقتی که فرد با خواندن زیبایی پرتوی رنگ، لرزه بر ستون فقرات خود حس میکند. (این معادل همان زانوهای به هم لمس شدۀ لوسین فروید است.) این حس خاص، به باور لوسین فروید، محصول زهری است که بایستی در هرنقاشی خوب وجود داشته باشد. و این آن سمی نیست که در غذا پیدا میشود، بلکه یک رویکرد یا بینش است. گاهی هم یک درک قوی از مرگ و میر میتواند نقش آن زهر مفروض یا مهرۀ مار معروف را برای یک نقاشی ایفا کند. آنگاه، دیگر مهم نیست که بدانیم ماجرا از چه قرار است، چراکه تمام چیزهای موجود در این تابلو در خدمت لذت بیننده بهکار گرفته شده است. هنگامی که فرد چنین تابلو یی را میبیند، او دیگر همیشه مشتاق دیدن پیدرپی آن است.
در آثار تیسین، زنان ستارگان اصلی هستند. مردان بهندرت توجهی دریافت میکنند، و آن توجه اغلب مرگبار است. در نقاشی «دیانا و آکتیون»،یک جوان شکارچی بهطور اتفاقی به الهه دیانا و درباریانش برخورد میکند که در پناهگاهی در جنگل برهنه در حال استحمام هستند. او با کنارزدن پردهای نرم و صورتی به این قلمرو زنانه نگاهی میاندازد.
در دیانا و آکتیون، ما آنچه را که آکتیون میبیند، میبینیم: زنانی که زانو زده و خم شدهاند، با وحشت برگشتهاند و بهسرعت بدنهای خود رامیپوشانند. دومین نفر از سمت راست دیانا قرار دارد. او تاجی با یک هلال ماه بر سر دارد و توسط زنی تیرهپوست که در انتهای راست نقاشیقرار دارد و احتمالاً خدمتکار اوست، پوشانده میشود. نیمفها (حوریان) واکنشهای متنوعی نشان میدهند و هر کدام در حالتهای برهنۀمختلف به تصویر کشیده شدهاند، که این ترکیب، تنوع در احساسات و حالتهای بدن را بهخوبی نمایش میدهد.
وقتی آکتیون پردۀ نرم و صورتی را کنار میزند، وارد قلمروی زنانه میشود مجازات او در نقاشی دیگر با عنوان «مرگ آکتیون» نشان دادهمیشود: او به یک گوزن تبدیل گشته و توسط سگهایش تکهتکه میشود. در مورد اینکه آیا این نقاشی به اتمام رسیده یا نه، بحثهای زیادی وجود دارد. این اثر برخلاف اکثر آثار تیسین فاقد امضا است و همین امر شاید نشانهای از ناکامل بودن آن باشد.
تیسین از اصطلاح «پوئتیک» یا تصاویر شاعرانه برای این نقاشیها استفاده میکرد. او معتقد بود که این آثار، مانند شعر، احساسات و مفاهیمعمیقی را بهطور غیرمستقیم و نمادین منتقل میکنند.نقاشیهای او ترکیبی از زیبایی بصری و روایت شاعرانه هستند که در آنها رنگها، فرمها وحرکات بهگونهای بهکار رفتهاند که حسی از رویا و خیالپردازی را برانگیزند.
این نقاشیها مجموعهای از هفت نقاشی بزرگ برای شاه فیلیپ دوم اسپانیا فرمانروای امپراتوری جهانی، کشیده شدهاند. این آثار قرار بود افسانههای یونانی-رومی را که توسط شاعر لاتین باستان، اووید، در کتاب «متامورفوسس» یا دگردیسیها روایت شده بودند، به تصویر کشند. تیسین این داستانها را به شکل افسانههایی برای بزرگسالان به تصویر میکشد. رنگهای ظریف این آثار حس اشتیاق و غمی را منتقل میکنندکه به آنها عمق بیشتری میبخشد. این ویژگی در اثر خیرهکننده «ربوده شدن اروپا» از این مجموعه به اوج میرسد.
در روایت اووید، شاهزاده اروپا در ساحل آسیایی در حال استراحت بود که توسط ژوپیتر، در قالب یک گاو، به آن سوی دریا برده شد. تیسین اینصحنه را در برابر آسمانی حماسی ترسیم کرده است؛ آسمانی عمیق با آبی تیره و برنز که حسی از بهت و ابهت را ایجاد میکند، آسمانی مهآلودو آتشین که در تاریخ هنر بینظیر است. اگر تابلوی «دیانا و کالیستو» زیباترین نقاشی در جهان است، به جرئت میتوان گفت که تابلوی «ربودهشدن اروپا» برجستهترین اثر تیسین است.
***
دسترسی به مطالب پیشین:
تاب بازی اثر ژان اونوره فراگونار
ونوس و مارس اثر ساندرو بوتیچلی
این یک نقاشی نیست! اثر رنه مارگریت