Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

    «ساتریکون» یا دوزخ فلینی

    یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | بن‌بست

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      حافظه در برابر استبداد | از سازه‌ی روایی تا زیبایی‌شناسی مقاومت

      ۲۰ فروردین , ۱۴۰۴

      برلیناله ۲۰۲۵ | گفتگو با نادر ساعی‌ور

      ۶ اسفند , ۱۴۰۳

      «هیچ حیوانی این چنین درنده نیست»؛ برهان قربانی و روایت امروزی شکسپیر

      ۳ اسفند , ۱۴۰۳

      برلیناله ۲۰۲۵ | گزارش فیلم ماه آبی به کارگردانی ریچارد لینکلیتر

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      ماه آبی: سرود اندوهگین برای هنر، زیبایی و اشتیاق

      ۳۰ بهمن , ۱۴۰۳

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | بن‌بست

      ۲۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هفت روز از هفت وادی عشق و شک و زندان | نگاهی به فیلم «هفت روز»، ساخته‌ی علی صمدی احدی، محصول آلمان، ۲۰۲۴

      ۲۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۷۵ سالگی فیلم «جنگل آسفالت»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سمفونی خون و گلوله | یادداشتی بر فیلم جنگاوری به کارگردانی ری مندوزا و الکس گارلند

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سریال Andor: چگونه سال‌های «گنگستری» استالین جوان الهام‌بخش مجموعه‌ی جنگ ستارگان شد

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      بازخوانی یک سریال ماندگار | قصه‌های مجید و قصه‌های کیومرث

      ۲۰ فروردین , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی، مردی برای تمام فصول

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «ساتریکون» یا دوزخ فلینی

      ۲۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | بن‌بست

      ۲۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «ساتریکون» یا دوزخ فلینی

      ۲۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | بن‌بست

      ۲۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هفت روز از هفت وادی عشق و شک و زندان | نگاهی به فیلم «هفت روز»، ساخته‌ی علی صمدی احدی، محصول آلمان، ۲۰۲۴

      ۲۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      درهم‌ریختگی زبان‌ها

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «ویزور» نوشته‌ی ریموند کارور

      ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      رازهای کافکا | نوشتهٔ استوآرت جفریز

      ۲۴ بهمن , ۱۴۰۳

      دربارۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد» نوشتۀ جسیکا اَو

      ۱۸ دی , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرد خانه | داستان کوتاه از فرانک اُکانر

      ۲۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۵- رفیق

      ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۴- نمایش افسانه‌ای برای وقتی دیگر

      ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرد خانه | داستان کوتاه از فرانک اُکانر

      ۲۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      اندکی عشق و کمی بیشتر اقتدارگرایی | درباره نمایش «هارشدگی» به کارگردانی پویان باقرزاده

      ۲۱ فروردین , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۲- پیتر دویگ: نقاش نقاشان

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۲- پیتر دویگ: نقاش نقاشان

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    مقالات سینما

    پرونده‌های قضایی بر پرده سینما

    رضا‍ صائمیرضا‍ صائمی۶ اسفند , ۱۴۰۳
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    پرونده جنایی
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    «براساس یک داستان واقعی»، این فقط نام یک فیلم فرانسوی به کارگردانی رومن پولانسکی لهستانی نیست، بلکه عنوانی است که گاهی پیش از شروع فیلم بر تیتراژ برخی از فیلم‌ها می‌بینیم؛ فیلم‌هایی که قصه‌شان نه از تخیل نویسنده که از رخدادی واقعی می‌آید. از یک اتفاقی که نویسنده یا فیلمساز در کوچه و بازار شنیده یا در محیط پیرامونش دیده است یا از یک پرونده قضایی و جنایی آمده یا حوادت روزنامه و حتی تجربه روزانه خود فیلمساز. این‌گونه فیلم‌ها شکل خالص‌تری از سینمای رئالیستی را تعیّن می‌بخشد و هم می‌توان آن را نوعی سینمای اقتباسی هم دانست؛ اقتباسی که از پرونده‌های قضایی و جنایی صورت می‌گیرد تا یک رخداد را در شمایلی دراماتیک صورت‌بندی کند. بااین‌حال برخی فیلمسازان تلاش می‌کنند تا از واقعیتی که فیلم را به آن منتسب می‌کنند دوری کنند و با تکیه بر تخیل و خلاقیت فردی، جهان سینمایی خود را بسازند اما نمی‌توان رد آن واقعه را در قصه فیلم انکار کرد. البته این نکته را هم باید لحاظ کرد که اتفاقات واقعی وقتی در شکل و قالب داستان و فیلم قرار می‌گیرند با تخیل، تحلیل و خوانش مؤلف هم تنیده شده و دچار قبض و بسط دراماتیک می‌شوند. در این گزارش به مرور فیلم‌های ایرانی می‌پردازیم که پرونده جنایی را از واقعیت به فیلم تبدیل کرده‌اند.

    می‌خواهم زنده بمانم – ایرج قادری

    یکی از پرونده‌های پرهیاهوی جنائی در دهۀ شصت، ماجرای مرگ مرموز پدرام تجریشی بود. او که به همراه پدر و نامادری‌اش زندگی می‌کرد ظاهراً خودکشی کرده بود ولی نامادری‌اش در مظان اتهام به قتل قرار داشت؛ پرونده‌ای مبهم که هم دلایل قانع‌کننده‌ای برای قتل پدرام داشت، هم اثبات اینکه قاتل او نامادری‌اش بود کار ساده‌ای نبود. روزنامه‌های آن زمان خیلی به این پرونده پرداخته بودند و این می‌توانست برای پردازش دراماتیک و تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی، مورد جذابی باشد. مجله زن‌روز گزارش‌های دنباله‌دار و مفصلی دربارۀ این پرونده جنجالی منتشر کرد و درنهایت نامادری از قتل پدرام تجریشی تبرئه شد.

    رسول صدرعاملی که سابقه کار روزنامه‌نگاری داشت، موضوع قتل پدرام تجریشی را دنبال کرد. صدرعاملی تصمیم گرفت مستندی دربارۀ این موضوع بسازد و با دوربین شانزده‌میلی‌متری از جلسات دادگاه فیلمبرداری کرد؛ مستندی که درنهایت هرگز از تلویزیون پخش نشد، اما صدرعاملی براساس این ماجرا فیلمنامه‌ای با نام «اما من شما را دوست داشتم» نوشت و سال‌ها بعد ایرج قادری آن را کارگردانی کرد و نامش را گذاشت: «می‌خواهم زنده بمانم.»

    صدرعاملی، اصغر عبداللهی و فریدون جیرانی این فیلمنامه را بارها بازنویسی کردند و درنهایت رگه‌های واقعی پرونده پدرام تجریشی کمرنگ‌تر ‌شد و درنهایت با بازنویسی نهایی تنها خط اصلی داستان در سناریو باقی ماند. «می‌خواهم زنده بمانم»، پرفروش‌ترین فیلم سال 74 شد. منتقدان آن‌را بهترین فیلم قادری خواندند و مجله فیلم نوشت «این خوش‌ساخت‌ترین فیلمفارسی تاریخ سینمای ایران است»، فیلمی که از سوی مخاطب هم مورد توجه قرار گرفت و با استقبال خوبی همراه شد. در سال ۹۹ سریالی با عنوان «می‌خواهم زنده بمانم»، توسط شهرام شاه‌حسینی ساخته شد که ربطی به این پرونده و ماجرایش نداشت.

    قرمز – فریدون جیرانی

    فریدون جیرانی که در نگارش فیلمنامه «می‌خواهم زنده بمانم» دستی بر آتش داشت، این‌بار خود دست به ساخت فیلمی براساس یک پرونده جنایی زد و فیلم «قرمز» را ساخت که هنوز هم خیلی‌ها این کارگردان را با این فیلمش به یاد می‌آورند. فیلمی جسورانه که در دورۀ خودش یک نوع ساختارشکنی بود و توانست خشونت خانگی علیه زنان را به‌خوبی به تصویر بکشد و البته بازی‌های درخشان محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی در ماندگار شدن فیلم نقش مهمی داشت.

    ابتدای سال 76 بود که خبر شکنجۀ زنی به نام «ام‌البنین» در صفحۀ حوادث روزنامۀ ایران چاپ شد، زنی که بر اثرِ شکنجه‌های همسر و مادرِ همسرش در بیمارستان جان باخت؛ اما قبل از آن توانست برای پرستاران تعریف کند که شوهرش، مدت‌ها او را در زیرزمین خانه‌‌شان حبس کرده و تا سرحد مرگ، کتکش زده است.  فریدون جیرانی که از روزنامه‌نگاری به سینما و کارگردانی آمده بود، این پرونده را خواند و قصۀ روایتِ آزار زنان را فیلم کرد، اما با نگاهِ و خوانش خودش. او داستانِ هستی مشرقی را به تصویر کشید؛ زنی مطلقه که دوباره ازدواج کرده و همسری عاشق اما روان‌پریش دارد که مُدام او را موردِ سوءظن قرار می‌دهد و ضرب و شتم.

    اما هستی مشرقی شخصیتی متفاوت از ام‌البنین داشت و کنشی متفاوت از او از خود بروز داد و همین پایان فیلم را نسبت به سرنوشتِ ام‌البنین متفاوت کرد. پرونده‌های قضایی از داستان واقعی دربارۀ خشونت علیه زنان، کم نیست که می‌تواند دستمایۀ ساخت فیلم شود، اما هنوز فیلمی در اندازه «قرمز» ساخته نشده است که به این موضوع پرداخته باشد.

    رنگ شب – محمدعلی سجادی

    یکی از کارگردان‌های جنایی‌ساز سینمای ایران که کمتر مورد توجه قرار گرفت، محمدعلی سجادی است. او در فیلم «رنگ شب» که در سال ۷۹ ساخته شد، سراغ یک پرونده جنایی رفت که نگاهی به ماجرای پرونده جنجالی خفاش شب دارد. گرچه نویسنده اشاره چندانی به این موضوع و پرونده غلامرضا خسرو که به خفاش شب معروف شده بود نمی‌کند و تنها وجه تشابه آن را می‌توان در به قتل رساندن تعداد زیادی زن و دختر در شب‌های تهران دانست.

    قصه بر اساس این الگوی روایی بنا می‌شود که ورود یک زنِ غریبه، عاملی است برای اینکه یک زندگی آرام و ظاهراً روبه‌راه را دچار تنشی عمیق و همه‌چیز را از مسیرِ‌ عادی خود دور کند. رسول به‌عنوان کارمند بانک یک زندگی معمولی دارد که با زنی تصادف می‌کند و متوجه می‌شود که زن دچار فراموشی شده است. همسرِ رسول، زن را به خانه می‌آورد، این زن در ادامۀ داستان مدعی می‌شود همسر رسول است و وقتی رسول برای مأموریتی به شمال رفته بوده، با هم آشنا شده‌اند و این پسر هم فرزند رسول است.

    دادگاه برای روشن شدن قضیه، رسول و پسر بتول را به آزمایشگاه می‌فرستد. در آنجا مشخص می‌شود رسول اساساً نمی‌تواند بچه‌دار شود و همین سبب می‌شود تا او به همسرِ خود شک کند و در خیابان‌ها به کشتنِ تعداد زیادی زن و دختر بپردازد. در انتهای فیلم، بازجو به رسول می‌گوید زود قضاوت کرده، چون جواب آزمایش‌اش اشتباه بوده و زهره هیچ‌وقت به او خیانت نکرده و مجازات رسول، اعدام است. در این فیلم قصه از خانواده رسول آغاز شد و درواقع فیلمساز تلاش کرده تا داستانش را از جزء به کل روایت کند. درواقع نگاه سجادی در پردازش این قصه بیشتر سویه‌های روانشناسی دارد، یعنی از فرد و انگیزه‌های او آغاز کرده و به آسیب‌های اجتماعی رسیده است.

    شب‌های تهران – داریوش فرهنگ

    پرونده خفاش شب آنقدر پرسروصدا شد و ابعاد وسیعی داشت که در همان سال ۷۹، داریوش فرهنگ هم سراغ آن رفت و فیلم «شب‌های تهران» را ساخت. فیلم دربارۀ دو دختر به نام شیرین و میناست که در حال تحقیق روی پرونده‌ای از قتل‌های زنجیره‌ای هستند که شباهت زیادی به قتل‌های خفاش شب دارد؛ البته داریوش فرهنگ از دلِ این پروندۀ جنجالی، داستان خودش را روایت کرد، اگرچه تفاوت‌هایی با اصل‌ ماجرا داشت، اما اشاره و ارجاعات زیادی به این پرونده در آن قابل تشخیص است.

    فرهنگ، این فیلم را براساسِ فیلمنامه «خیابان عشق ممنوع» نوشتۀ‌ تهمینه میلانی ساخت، هرچند آن‌چه روی پرده آمد، تفاوتِ بسیاری با فیلمنامه داشت، اما درعین‌حال کارگردان (برخلافِ فیلم خفاش) تلاش کرده بود تا آسیب‌شناسی‌هایی نیز دربارۀ‌ عوامل وقوع جرم انجام دهد. این فیلم همچنین به روزنامه‌نگاران حوادث که با وجود مشقت‌های فراوان، در زمینۀ انعکاس اخبار تلاش می‌کنند نیز ادای‌دین کرده است. درواقع برخلاف محمدعلی سجادی، داریوش فرهنگ سعی کرد تا نگرشی جامعه‌شناختی به این ماجرا داشته باشد و با رویکردی پاتولوژیستی به ماجرا نگاه کند.

    خشم و هیاهو – هومن سیدی

    گرچه هومن سیدی «خشم و هیاهو» را متأثر از پروندۀ جنجالی شهلا جاهد و ماجراهای قتل زن ناصر محمدخانی نمی‌داند و زمان‌ اکران فیلم، مدعی شد «خشم و هیاهو» ارتباطی به ماجرای شهلا ندارد و اقتباسی از آن ماجرا نیست، اما لحن فیلم بسیار به آثار مستند و زندگی‌نامه‌ای نزدیک می‌شود. پرونده‌ای که هنوز هم دربارۀ آن حرف‌وحدیث‌ها بسیار است که مهناز افضلی در مستند «کارت قرمز» به‌شکل دقیق‌تری به آن پرداخته است.

    نام و شیوه روایت این فیلم، برگرفته از رمان «خشم‌وهیاهو»، نوشتۀ ویلیام فاکنر است. «خشم و هیاهو» داستان زندگی خواننده‌ای مشهور به نام خسرو را روایت می‌کند که عاشق همسرش است اما به‌دلیل ارتباط زیاد با طرفداران و مخاطبان خود با دختری به نام حنا آشنا می‌شود. خسرو، عاشق حنا شده و می‌خواهد که زن اول خود را طلاق دهد، اما همسر اولش به قتل می‌رسد.

    درواقع سیدی ساختاری را برای فرم روایی قصه برمی‌گزیند که در آن تمثیلی از یک واقعۀ‌ خیالی که در ذهن حنا شکل گرفته و بدون پر و بال دادن‌های اضافی، نحوه‌ ارتکاب به جرمی که مرتکب نشده را تعریف می‌کند. واقعیت این است که این پرونده به‌دلیل پیچیدگی خاصی که دارد همچنان از ظرفیت دراماتیک بالایی برای ساخت فیلم برخوردار است و می‌توان از زاویه‌های مختلفی به آن پرداخت. برخی از پرونده‌های جنایی واجد سطوحی از واقعیت هستند که در پس آن می‌توان به تحلیل بسیاری از آسیب‌های فردی و اجتماعی پرداخت و قصه شهلا جاهد، یکی از بهترین نمونه‌های آن است.

    لانتوری – رضا درمیشیان

    ازجمله موضوعاتی که پرونده‌های جنجالی جنایی و قضایی پیرامون آن شکل گرفت، اسیدپاشی بود. اتفاق بغرنجی که بارها وجدان جمعی را آزرد و حتی موجب افزایش رعب و وحشت در جامعه شد. پرونده «آمنه بهرامی» یکی از مهم‌ترین آنها بود به این دلیل که مرد اسیدپاش در آن پرونده، به قصاص محکوم شده بود، اما آمنه او را بخشید. همین مسئله دستمایۀ قصه فیلمی شد که رضا درمیشیان در «لانتوری» در سال ۹۵ به تصویر کشید.

    «لانتوری» داستان یک اسیدپاشی را روایت می‌کند که توسط پسر جوانی به نام «پاشا»، سردسته باند تبهکارانه‌ای به نام لانتوری انجام می‌شود. اعضای لانتوری بر اثر آنچه به‌واسطه بی‌عدالتی‌های اجتماعی تجربه کرده‌اند، گردهم آمده‌اند. لانتوری بن‌مایه‌اش افرادی آسیب‌دیده ‌است که از بطن اجتماع سربرآورده‌اند. فیلم دربارۀ پسری به نام پاشاست که سردستۀ یک باند خلافکار است و عاشق مریم. مریم اما روی خوشی به او نشان نمی‌دهد و پاشا بعد از تلاش‌های بسیار برای به دست‌آوردنِ دلِ او و ناکام ماندن در این جریان، تصمیم می‌گیرد روی صورت مریم اسید بپاشد.

    زن که حال زندگی خود را باخته، تقاضای قصاص چشم در برابر چشم می‌کند. اسیدپاشی در ایران همواره قصه‌ای پر از غصه بوده و درمیشیان، تنها کارگردانی است که این ماجرا را فضایی مستندگونه به تصویر کشیده و درامی پرهیجان خلق کرده است. فیلم اگرچه صحنه‌های خشونت‌آمیزِ بسیار دارد، اما درعین‌حال به موضوع بخشش و عفو نیز می‌پردازد. بعد از این هم باز پرونده‌هایی از اسیدپاشی تشکیل شد، اما سینمای ایران سراغ این سوژه ملتهب نرفته است؛ سوژه‌ای که ساخت فیلم دربارۀ آن یک ضرورت اجتماعی و اخلاقی است.

    عنکبوت – ابراهیم ایرج‌زاد

    یکی دیگر از پرونده‌های جنجالی که می‌توان آن را هم‌وزن پرونده خفاش شب دانست، قتل‌های زنجیره‌ای زنان خیابانی در مشهد، توسط سعید حنایی بود که به مرد عنکبوتی مشهور شد. به‌همین‌دلیل ابراهیم ایرج‌راد وقتی سراغ ساخت فیلمی دربارۀ این موضوع رفت، نام فیلم را «عنکبوت» گذاشت. البته فیلم دیگری هم بیرون از ایران با همین موضوع به نام «عنکبوت مقدس» ساخته شد که حاشیه‌های حضور آن در جشنواره کن، جنجال‌هایی ایجاد کرد. فیلم «عنکبوت» با برشی از زندگی سعید آغاز می‌شود، نقاش ساختمانی با تعصبات اعتقادی سفت و سخت که به‌تدریج به یک قاتلِ سریالی تبدیل می‌شود و تعداد زیادی زن خیابانی را می‌کشد.

    یک‌روز، راننده‌ای قصدِ تعرض به همسرش را دارد و سعید گمان می‌کند ریشه‌ی این اتفاق، فسادی است که در شهر وجود دارد و عاملش زنانِ خیابانی هستند. او بی‌هیچ عذاب وجدانی و با ایمان به این باور که دارد فساد را از زمین پاک می‌کند، آن همه قتل انجام می‌دهد؛ فیلمساز روش قتل‌ها را به تصویر می‌کشد و جنون و ترس قاتل را به مخاطب نشان می‌دهد.

    کارگردان همچنین نشان می‌دهد، روسپی‌هایی که توسط سعید کشته می‌شوند، تنها زنان بی‌بضاعتی هستند که مجبورند بدن خود را بفروشند تا فرزندانشان از گرسنگی نمی‌رند. نویسنده و کارگردانِ «عنکبوت» اگرچه داستانِ فیلم را از ماجرای سعید حنایی وام گرفته‌، اما اقتباسِ وفادارانه‌ای به آن پرونده ندارد، برای مثال شخصیتِ اصلی فیلم برخلافِ ‌حنایی از هیچ بیماری روحی‌ای رنج نمی‌برد. هم‌چنین حنایی یک مرتبه به دام پلیس افتاده بود که توانست قِسر در برود و این ماجرا در فیلم نیست؛ کارگردان هم‌چنین اصراری به نمایش جنبه‌های شخصیتی قاتل ندارد و همه‌چیز را به مخاطب واگذار می‌کند. بااین‌حال محسن تنابنده در نقش سعید حنایی بازی می‌کند که توانمندی او در بازیگری کمک می‌کند تا بخشی از روانشناسی شخصیت این قاتل بازنمایی شود. فیلمی که در پس قصه خود به نقد تعصب و باورهای غلط دینی دست می‌زند که می‌تواند زمینه‌ساز جنایت در جامعه شود.

    علفزار – کاظم دانشی

    تجاوز، یکی دیگر از سوژه‌های داغ پرونده‌های جنجالی قضایی است که اتفاقاً سوژه پربسامدی در سینماست و فیلم‌های زیادی دربارۀ این موضوع در سینمای جهان ساخته شده است. در سینمای ایران البته به‌دلیل برخی ملاحظات فرهنگی و اخلاقی یا کمتر به آن پرداخته شده یا پرداختن به آن با چالش‌های زیادی همراه است.

    کاظم دانشی در نخستین فیلم بلند خود سراغ این موضوع رفته تا «علفزار» هم به جمع فیلم‌های ایرانی که براساس یک اتفاق واقعی رخ داده است، بپوندد. تجاوز به مهمانان یک باغ در برابر شوهران‌شان که وجدان جمعی را خیلی آزرد، قصه این فیلم است. بازپرسی به نام امیرحسین، درگیر پرونده‌‌ای می‌شود که در آن عده‌ای شبانه، به باغی در خمینی‌شهر اصفحان حمله کرده و به زنانِ مهمانی تعرض کرده‌اند؛ فیلم خرده‌روایت‌هایی چون شناسنامه نداشتنِ یک بچۀ نامشروع یا کشته‌شدنِ یک کودکِ خردسال توسط پلیس را نیز روایت می‌کند. به‌طور کلی روایت فیلمساز صرفاً به مسئله تجاوز محدود نمی‌شود و به‌واسطه آن، فیلمساز آسیب‌های اجتماعی دیگری مثل فحاشی، استعمال موادمخدر، مشروبات الکلی و روابط جنسی خارج از ازدواج را هم به خط اصلی قصه‌اش می‌تند تا تصویری کامل‌تر از بحران‌های جامعه را به نمایش بگذارد.

    طلا خون – ابراهیم شیبانی

    اگر «عنکبوت» و «خفاش شب» به نماد قاتل‌های سریالی مرد تبدیل شده‌اند، فیلم «طلا خون» به کارگردانی ابراهیم شیبانی سراغ یک قاتل زنجیره‌ای زن رفته است که قصه‌ آن در قزوین اتفاق افتاده است. البته پیش‌ازاین مستندی به اسم «مهین»، به کارگردانی محمدحسین حیدری ساخته شد که ماجرای مهین قدیری و قتل‌هایش را ثبت کرده بود.

    «طلاخون» داستان زندگی ناهید (یک مادر فداکار و مهربان) است که در خارج از خانه یک قاتل سریالی است؛ فیلم به ما دربارۀ انگیزه‌های روانی مهین چیزی نمی‌گوید و زوایای چندانی از زندگی گذشتۀ او را روشن نمی‌کند، شاید به همین خاطر است که شخصیتِ «ناهید» آن‌طور که باید در ذهنِ بیننده باقی نمی‌مانَد. فیلم هیچ صحنۀ قتلی را نشان نمی‌دهد و بیشتر نگاهی آسیب‌شناسانه به جامعه‌ای دارد که از یک زن مهربان، قاتلی زنجیره‌ای می‌سازد. زنی که حتی باورهای مذهبی هم داشته و نماز هم می‌خوانده است. ضمن اینکه فیلم بر تاثیر مخرب فقر بر سقوط اخلاقی انسان‌ها، تأکید می‌کند. گرچه مستندی که دراین‌باره ساخته شده، بیش از فیلم تماشایی است.

    بی‌بدن – مرتضی علیزاده

    آخرین فیلمی که با ارجاع و الهام به یک پرونده واقعی ساخته شده «بی‌بدن» به کارگردانی مرتضی علیزاده است که پرونده‌ جنایی غزاله و آرمان، یکی از پرسروصداترین پرونده‌های قتل در دهۀ نَود که سرانجام با اعدامِ‌ آرمان در سوم آذرماه 1400 به پایان رسید را دستمایۀ قصه خود قرار داده است. مفقود‌شدن جسدِ غزاله، یکی از ابهاماتِ این پرونده بود و این اتفاق در «بی‌بدن» یکی از نقاطِ عطفِ درام را شکل می‌دهد.علیزاده اما تأکید دارد که آن‌چه در این فیلم به نمایش درآمده، ساخته و پرداختۀ ذهنِ نویسنده و او به‌عنوان کارگردان است و نباید آن را نعل‌به‌نعل با واقعیت منطبق دانست: «من فیلمی ساخته‌ام و مخاطب هم می‌تواند روایت آن را به پرونده‌های واقعی منطبق بداند، اما آنچه می‌توانم به‌عنوان کارگردان «بی‌بدن» تأکید کنم این است که آن را براساس پروندۀ واقعی (آرمان و غزاله) نساخته‌ام.»

    کاظم دانشی، نویسندۀ این اثر، فیلم «علفزار» را به‌عنوان کارگردان در پروندۀ خود دارد، سال‌هاست در نگارش و پژوهش سوژه‌های قضایی فعالیت دارد. او فیلمنامۀ این اثر را در بستر ماجرای غزاله و آرمان روایت کرده؛ اما تنها بر بستر آن و هم‌اکنون آنچه نوشته، نعل‌به‌نعل با واقعیت منطبق نیست. او و علیزاده در فرآیند تحقیق و پژوهش این پرونده، چندین پرونده قضایی واقعی را مطالعه کرده و به سوژه‌های متعددی رسیده‌اند و داستان فیلم، تجمیعی از همه مشاهداتِ آن‌ها از چند پرونده واقعی بوده است. یکی از سایت‌های خبری نوشت که خانوادۀ عبدالعالی از  ساخت این فیلم راضی نیستند. این یکی از چالش‌های ساخت فیلم براساس پرونده‌های واقعی جنایی است که در خیلی از مواقع به مذاق نزدیکان صاحبان این پرونده‌ها، خوش نمی‌آید.

    جاذبه و دافعه داستان‌های واقعی در سینما

    همان‌طور که در ابتدای این مطلب اشاره شد، شاید هیچ جمله‌ای به اندازه این جمله که «این فیلم براساس واقعیت ساخته شده است!»، نتواند یک پیش‌تعلیق در ذهن مخاطب ایجاد و او را با التهاب و اضطراب این تعلیق همراه کند. تجربۀ آنچه زمانی بر دیگری وارد شده، بستری است که قصه‌ای رئال را در قالبی از روایات سینمایی به‌حرکت درمی‌آورد و مستقیم روی روانیات مخاطب‌اش می‌نشاند.

    آثاری که داستانشان زمانی، جایی بیرون از ذهن نویسنده توسط کسی تجربه شده، قطعاً تماشاگر را هیجان‌زده می‌کند، چراکه آدم‌ها ذاتاً به‌دنبال چشیدن طعم تجربیات یکدیگرند. فیلم‌های ساخته‌شده براساس این رویکرد، یا طبق تجربیات فردی شکل گرفته‌اند یا تجربیات جمعی، اتفاقاتی که یا یک ملت یا گروهی خاص درگیرش بوده‌اند یا فردی تک و تنها به درک آن رسیده است.

    هنگام تماشای این دسته از آثار، می‌توانید مدام به خود یادآور شوید که آنچه روی صفحه در جریان است، واقعاً اتفاق افتاده و حال شما نیز نیازمند این هستید که داستان را با تمام وجود درک کنید. چه به دنبال یک درام تاریخی باشید یا داستانی تراژیک از یک زندگی، اصلاً فرقی نمی‌کند. تنها چیزی که اینجا اهمیت دارد، آن ارتباط یا حسی است که باید بین شما و این قصه‌ها برقرار شود.

    گاهی احساسی که مخاطب از خواندن یک حادثه و واقعۀ جنایی تجربه می‌کند، قوی‌تر از حسی است که از تماشای آن واقعه بر پرده سینما تجربه می‌کند. گاهی فیلم، انتظار مخاطب از روایت جنایتی که نسبت به آن آگاهی دارد را برآورده نمی‌کند. به‌همین‌دلیل ساخت فیلم براساس داستان‌ها و پرونده‌های واقعی، حرکت کردن روی لبه جاذبه و دافعه دراماتیک است و ازاین‌حیث آنچه در این آثار اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند، شیوه روایت آن است.

    سینمای ایران
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیپنجاه تابلو | ۳۴- برت موریسو: بانوی اول امپرسیونیسم
    مقاله بعدی برلیناله ۲۰۲۵ | گفتگو با نادر ساعی‌ور
    رضا‍ صائمی

    مطالب مرتبط

    «ساتریکون» یا دوزخ فلینی

    پرویز جاهد

    یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | بن‌بست

    سحر عصرآزاد

    وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

    رضا‍ صائمی
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

    «ساتریکون» یا دوزخ فلینی

    یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | بن‌بست

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.