مستند کوتاه «تنها دختر ارکستر» (The Only Girl in the Orchestra) به کارگردانی مولی ابراین محصول نتفلیکس به زندگی و دستاوردهای «اورین ابراین»، موسیقیدان برجسته و پیشگام میپردازد. این فیلم با تمرکز بر نقش او بهعنوان تنها زن در ارکستر فی لار مو نیک نیویورک در دهۀ پنجاه و همکاریاش با «المر برنشتاین» کبیر – یکی از بزرگترین رهبران ارکستر تاریخ – نگاهی عمیق به چالشها و موفقیتهای او در دنیای موسیقی دارد. مستندی که در زمان کوتاهش موفق شده به طرز شگفتانگیزی بخشی از این شور، امید و باور به زیستنی متعالی را به ما عرضه کند؛ از دسته مستندهایی که بسیار بیشتر از دهها کتاب روانشناسی زرد انگیزشی، خزعبلات شبکههای اجتماعی و مغزهای فندقی تولیدکنندگان محتوایش برای هر کسی میتواند انرژیبخش و راهگشا باشد. آنهم در زمانهای که به دلیل عوامل آخرالزمانی حاکم بر آن و فشارهای اقتصادی و روحی و روانی که به آدمها وارد میشود، افسردگیهای زودهنگام، تمایل به خودکشی، بیانگیزگی و در پی آن گرایش هر روزه به الکل و مواد مخدر بیشتر از هر زمانی است. بدین شکل دیدن چنین زندگی سرشاری میتواند نقطۀ مقابل بسیاری از فرضیههای دروغین برای یکشبه ره صدساله را رفتن محسوب شود و مثل نسیمی خنک در پی گرمایی طاقتفرسا باشد.
اورین ابراین در خانوادهای هنرمند و موسیقیدوست به دنیا آمد. پدرش، دان ابراین، بازیگر شناختهشدهای بود و مادرش، الین ابراین، پیانیستی ماهر. این محیط هنری، زمینهساز علاقه و عشق اورین به موسیقی از سنین کودکی شد. او در نوجوانی به یادگیری کنترباس پرداخت و باپشتکار و تمرینهای مداوم، توانست در این ساز به تبحر خاصی دست یابد.
در دهۀ ۱۹۵۰، زمانی که حضور زنان در ارکسترهای بزرگ نادر بود، اورین با ارادهای قوی و عشقی بیپایان به موسیقی، توانست بهعنوان نخستین زن در ارکستر فی لار مو نیک نیویورک پذیرفته شود. این موفقیت، نهتنها نشاندهنده تواناییهای فنی او بود، بلکه نمادی از شکستن موانع جنسیتی در دنیای موسیقی محسوب میشد.
مستند «تنها دختر ارکستر» با بهرهگیری از مصاحبهها، تصاویر آرشیوی و اجراهای زنده، مسیری را که اورین برای رسیدن به این جایگاه طی کرده، به تصویر میکشد. فیلم به چالشهایی که او بهعنوان تنها زن در ارکستر با آنها مواجه بوده، از جمله تبعیضهای جنسیتی و فشارهای اجتماعی، میپردازد. بااینحال، اورین باپشتکار و تعهد به هنر خود، توانست بر این موانع غلبه کرده و به یکی از اعضای برجسته ارکستر تبدیل شود.
یکی از نکات برجستۀ این مستند، نمایش انگیزه و عشق اورین به موسیقی است که حتی در هشتادوهفتسالگی نیز ادامه دارد. او همچنان به تدریس، اجرا و الهامبخشی به نسلهای جوانتر مشغول است. این تعهد و اشتیاق، نشاندهنده روحیهای است که هرگز با گذر زمان کمرنگ نشده است، همان انرژی امیدبخشی که بیش از همیشه به آن نیاز داریم.
«تنها دختر ارکستر» نهتنها داستان زندگی یک موسیقیدان برجسته را روایت میکند، بلکه بهعنوان منبعی الهامبخش برای همه کسانی است که با موانع و چالشها در مسیر حرفهای خود مواجه میشوند.
در حقیقت مهر تأییدی بر این باور است که بااراده، پشتکار و عشق به کار، میتوان بر هر مانعی غلبه کرد و به موفقیت دست یافت.
مولی ابراین با بهرهگیری از ترکیبی هنرمندانه از تصاویر آرشیوی و فیلمبرداریهای جدید، توانسته است روایت زندگی اورین را به طور مؤثر به تصویر بکشد. استفاده از نماهای نزدیک در مصاحبهها، احساسات و تجربیات اورین را به مخاطب منتقل میکند. همچنین، نمایش صحنههای تمرین و اجراهای ارکستر با زوایای دوربین متنوع، پویایی و انرژی موجود در موسیقی را بهخوبی نشان میدهد.
درعینحال یکی از نقاط قوت اثر تدوین آان است که همواره در مستندسازی از اهمیت فراوانی برخوردار است. تدوین مستند با ریتمی متعادل، بین گذشته و حال اورین پیوند برقرار میکند. انتقالهای نرم بین تصاویر قدیمی و جدید، سیر تکاملی زندگی او را بهصورت روان روایت میکند. همچنین، استفاده از تصاویر سیاهوسفید در بخشهای تاریخی، حس نوستالژیک و عمق بیشتری به داستان میبخشد.
و البته نباید از نقش موسیقی در این اثر گذشت. موسیقی در این مستند نقشی کلیدی ایفا میکند. انتخاب قطعاتی که اورین در طول دوران حرفهای خود نواخته است، نهتنها به غنای صوتی فیلم میافزاید، بلکه ارتباط عاطفی عمیقی بین مخاطب و سوژه ایجاد میکند. همچنین، موسیقی متن با هماهنگی کامل با تصاویر، احساسات مختلف را تقویت کرده و تجربهای غنی برای بیننده فراهم میکند.
در مجموع، «تنها دختر ارکستر» با ترکیب هنرمندانۀ عناصر بصری، تدوین دقیق و موسیقی تأثیرگذار، نهتنها داستان زندگی اورین ابراین را روایت میکند، بلکه تجربهای سینمایی و احساسی عمیق برای مخاطبان خود فراهم میسازد.
در حقیقت این مستند زیبا و تأثیرگذار، ادای احترامی است به اورین ابراین و تمامی زنانی که با شجاعت و تعهد، راه را برای نسلهای آینده هموار کردهاند. این جواهر کوچک جزو دسته آثاری است که میتوان هر بار که با یأس و سرخوردگی و خستگی مفرط از نرسیدنها در این جهان وحشی مواجه میشویم به آن رجوع کنیم و مانند نوشیدن آبی زلال انرژی گرفته و به مسیر ادامه دهیم. فروتنی و وقار اوبرین اوبراین هم درس بزرگی از وجودی زلال و شخصیتی بزرگوار است که هر چه زمان گذشته مانند الماسی تراشخورده زیباتر و درخشندهتر شده است و حال بیهیچ چشمداشتی دانش، تبحر و حتی ثروت خود را در اختیار نسل نو قرار میدهد. انگاری او که میداند در حال نزدیکشدن به پایان این سفر پر ماجرای زندگی است میخواهد پایانبندی باشکوه را برای خود رقم زند. در سکانسی که او را برای جشن بازنشستگیاش پس از نزدیک به شصت سال در ارکستر فی لار مو نیک نیویورک سورپرایز میکنند، شاهد هنرمندان و نوآموزانی از چند نسل هستیم که خود نشاندهنده اهمیت و میراث ارزشمندی است که از خود بر جای گذارده است. هر آدمی فراسوی اینکه هنری داشته باشد یا نه گوهری در وجود خود دارد که میتواند با پرورش آن به آن نور و نیرویی که اوبراین از خود بروز میدهد دست یابد و میراثدار این کهنه راه جستوجو برای تعالی و شکوه باشد.